آلودگی هوای زمستانی در ایران؛ نگاهی به وضعیت استفاده بهینه از سوختهای فسیلی و انرژیهای پاک در گفت و گو با کارشناسان
قصه پر غصه انرژی
آلودگی هوا در کلانشهرهای کشور این روزها مانند زمستانهای دیگر به صدر اخبار تبدیل شده است. وضع بهگونهای است که رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس گفته بود از ابتدای سال جاری تاکنون تعداد روزهای بسیار ناسالم و خطرناک در تهران ۲۰۰ درصد افزایش یافته است.
فرزانه احمدی: آلودگی هوا در کلانشهرهای کشور این روزها مانند زمستانهای دیگر به صدر اخبار تبدیل شده است. وضع بهگونهای است که رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس گفته بود از ابتدای سال جاری تاکنون تعداد روزهای بسیار ناسالم و خطرناک در تهران ۲۰۰ درصد افزایش یافته است. در کرج روزهای بسیار خطرناک چهار برابر، در تبریز و اراک دو برابر و در مشهد هم روزهای ناسالم دو برابر شده است. در شیراز تعداد روزهای ناسالم ۹ برابر شده و روزهای پاک هم به نصف کاهش یافته است. اصفهان هم به عنوان یکی از صنعتیترین استانهای کشور در این زمینه کم از مابقی شهرها ندارد.
در این شرایط نیروگاههای تولید برق و صنایع با سوزاندن مازوت و گازوئیل در خط اول اتهام قرار دارند، گرچه به گفته کارشناسان، نفت و گاز نیز از کیفیت لازم برخوردار نیستند و آنها هم در این زمینه بیگناه نیستند.
حالا شاید سؤال بسیاری از مردم این است که در این شرایط چاره چیست؟ چه باید کرد تا آلودگی رفع شود و چقدر انرژیهای پاک میتوانند در این زمینه کمککننده باشند؟
بیشتر سوختها در ایران آلایندهاند
با اینکه این روزها مازوت به متهم ردیف اول آلودگی هوای کشور تبدیل شده است، اما به گفته رئیس اسبق مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی، مشکل آلودگی هوا بهخصوص در زمستان تنها ناشی از مازوتسوزی نیست: «متأسفانه همه سوختهای مورد استفاده در کشور مشکل آلودگی دارند. سوابق نشان میدهد که در زمستان برای تأمین گاز استانداردهای لازم رعایت نمیشود».
طبق نظر غلامحسین حسنتاش، «گاز طبیعی که وارد خطوط انتقال و شبکه میشود باید گاز متان تصفیهشده و حداکثر حاوی درصدی اتان باشد، ولی متأسفانه در زمستان هیدروکربنهای سنگینتر از اتان نیز به خطوط لوله تزریق میشود و حتی گازهایی که از نظر ترکیبات گوگردی در حد استاندارد تصفیه نشدهاند هم به خطوط لوله منتقل میشوند».
با این حساب و به گفته او، کیفیت گازی که در موتورخانهها، شوفاژخانهها و پکیجهای حرارتی و حتی برای پختوپز خانگی استفاده میشود؛ بهخصوص در زمستان بهطور کامل استاندارد نیست.
انتقاد این کارشناس انرژی به مسئولان این است: «هیچ مرجع مستقلی وجود ندارد که در این مورد نظارت داشته باشد و گزارش مستقل بدهد».
در صحبتهای حسنتاش نکته دیگری نیز درباره بنزین وجود دارد: «اینطور به نظر میرسد که مصرف بنزین در ماههای گذشته باز هم از تولید آن سبقت گرفته است و برای تأمین میزان کافی بنزین، مواد دیگری با آن مخلوط میشوند که استاندارد آن را کاهش و آلایندههای آن را افزایش میدهند. میزان ترکیبات گوگردی در نفت کورهای که در نیروگاهها و صنایع مصرف میشود نیز بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است».
کیفیت و میزان مصرف سوخت باید اصلاح شود
با توجه به این وضعیت چاره اصلاح کیفیت و میزان مصرف انواع سوختها در کشور است. حسنتاش در این زمینه گفت: «مصرف سوخت خودروهای تولیدشده در ایران، بسیار بیشتر از استانداردهای روز دنیاست. کیفیت سوخت تحویلی به خودروها هم متناسب با استانداردهای روز دنیا نیست. متوسط راندمان نیروگاهی ما بسیار پایین است. بخاریهای گازی و اغلب تجهیزات مصرفکننده سوخت ما با استانداردهای امروز جهان بسیار فاصله دارند».
او تأکید کرد: «با توجه به این نکات من فکر میکنم که اولویت اول ما در بخش انرژی و محیط زیست بهینهسازی مصرف و ارتقای کارایی و بازدهی انرژی است. این موضوع به نفع محیط زیست هم هست».
به گفته این عضو انجمن اقتصاد انرژی ایران، اگر یک خودرو برای مثال در هر صد کیلومتر، به جای 10 لیتر، پنج لیتر بنزین مصرف کند و سوخت مورد استفاده هم استاندارد باشد، هم در مصرف سوخت صرفهجویی میشود و هم میزان انتشار آلایندهها کاهش مییابد. همچنین اگر متوسط راندمان یا بازدهی نیروگاههای ما از حدود 35 درصد فعلی با همین میزان سوختی که مصرف میکنند به 50 درصد که امروز در جهان حداقل است، برسد و سوخت تحویلی به نیروگاهها هم استاندارد باشد، هم مصرف سوخت و هم میزان انتشار آلایندهها کاهش مییابد؛ بنابراین در شرایط فعلی ایران، ارتقای کارایی و بهرهوری انرژی که آلایندهها را کاهش میدهد نسبت به تولید هر نوع انرژی جدید مانند از تجدیدپذیرها اولویت دارد و بعد از آن اولویت با استانداردکردن سوختها از نظر کیفیت است.
انرژیهای پاک کجای این معادلات هستند؟
یکی از انرژیهایی که میتوانند جایگزین سوختهای فعلی شوند، انرژیهای پاک هستند که امکان تولید برق دارند. برق تولیدشده از پنلهای خوشیدی و توربینهای بادی را میتوان به شبکه وصل کرد و همه بخشها امکان استفاده از آن را خواهند داشت. از این انرژی میتوان برای کاربردهای محلی و محدود هم استفاده کرد، برای مثال آبگرمکنها یا رادیاتورهای خورشیدی میتوانند برای تأمین آب گرم مصرفی خانهها به کار روند. بااینحال ماجرا به این راحتیها هم نیست. کارشناسان میگویند اولویتهای دیگری وجود دارند.
حسنتاش درباره راه چاره و درجه اهمیت انرژیهای خورشیدی گفت: «اگر واقعیت را بخواهید، تردیدی نیست که توسعه استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و پاک میزان انتشار آلایندهها را کاهش میدهند، اما این مسئله برای کشوری اولویت دارد که همه تلاش خود را برای بهینهسازی مصرف سوختهای فسیلی، ارتقای کارایی حاملهای انرژی و استانداردکردن فراوردههای نفتی و گاز تحویلی به شبکه کرده باشد و حالا باز هم بخواهد گامهای بیشتری بردارد؛ درصورتیکه ما متأسفانه در همه این زمینهها مشکل داریم».
مزایای انرژیهای پاک برای ایران
اگر افزایش بهرهوری انرژی و استانداردکردن سوختها در ایران صورت بگیرد، پس از آن میتوان به ترویج انرژیهای پاک در کشور پرداخت؛ بهخصوص که ایران در زمینه انرژی خورشیدی مزیت بسیار خوبی دارد.
رئیس اسبق مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی به وجود استعداد زیاد در بیشتر مناطق کشور برای تولید انرژی خورشیدی اشاره میکند: «در بیشتر نقاط کشور بهخصوص مناطق کویری تعداد روزها و نیز شدت تابش بسیار زیاد است و استعداد زیادی برای تولید برق خورشیدی وجود دارد. اهمیت این موضوع وقتی بیشتر آشکار میشود که بدانیم در حال حاضر کشور آلمان در تولید برق خورشیدی پیشرفت زیادی کرده است؛ درحالیکه حداکثر متوسط تابش در آلمان از متوسط حداقل تابش در ایران کمتر است».
حسنتاش درباره اینکه آیا راهاندازی و ترویج این انرژیها در مقایسه با رشد سرمایهگذاری در انرژیهایی مانند نفت و گاز، صرفه اقتصادی دارد، حکم کلی نداد: «مزیت و صرفه در هر منطقه با توجه به هزینههای انتقال و شبکه و انشعاب تفاوت دارد. برای مثال یک سکوی نفتی وسط دریا را در نظر بگیرید که نیاز به برق دارد. برای تولید برق مورد نیاز با ژنراتور نمیتوان از نفت استخراجی خام استفاده کرد و باید گازوئیل به کار برد که آن هم لازم است از پالایشگاههای خشکی با کشتی به سکو حمل شود و روی سکو مخازنی برای ذخیره سوخت وجود داشته باشد. در چنین شرایطی احتمالا استفاده از برق خورشیدی مقرونبهصرفهتر است و این باید در یک تحلیل فنی اقتصادی با توجه به وزن هرکدام از این تجهیزات و هزینه حمل سوخت و بسیاری پارامترهای دیگر مقایسه شود، اما متأسفانه در ایران در زمینه انرژی منطق اقتصادی حاکم نیست».
سهم ناچیز ایران از انرژیهای پاک
به گفته این کارشناس، در حال حاضر سهم انرژیهای تجدیدپذیر در ایران بسیار پایین است: «تخمین زده میشود که متوسط جهانی سهم این انرژیها به حدود پنج درصد برسد، البته این عدد خیلی دقیق نیست».
به نظر میرسد با وجود مزایایی که این انرژیها دارند، اما مشکلات بر سر راه آنها هم در ایران کم نیست. یک واردکننده نیروگاههای انرژی نو درباره این انرژیها برای ما بیشتر توضیح داد. مهریار شاملو درباره مزایای این انرژیها گفت: «در ایران آنطور که مطالعات سازمان ملی بهرهوری انرژی نشان میدهد، در بیشتر مناطق حتی در زمستان بیش از هشت ساعت در روز نور خورشید وجود دارد. این در حالی است که گفته میشود وجود چهار ساعت نور خورشید در روز استفاده از پنل خورشیدی را بهصرفه میکند».
به زعم او، در سالهای گذشته هزینه تولید انرژیهای پاک پایین آمده و راندمان و فناوری و تکنولوژی آن بالا رفته است: «برقی که از نیروگاه گازی به دست میآید، به ازای هر کیلووات ساعت حدود 45 تا 50 سنت هزینه دارد. برق حاصل از انرژی اتمی 70 سنت و برق حاصل از انرژی خورشیدی بین 30 تا 35 تمام میشود».
نیروگاههای خورشیدی همچنین نیازی به مصرف آب ندارند. به دلیل اینکه بدون سوخت کار میکنند، آلایندگی چندانی ندارند و تجهیزات آن هم به نیروی انسانی و نگهداری خاصی محتاج نیست و پس از نصب تا سالها به کار خود ادامه میدهد. در ایران زمینهای بدون استفاده زیادی هم برای نصب پنلهای خورشیدی وجود دارد؛ بااینحال استفاده از این مزایا در ایران نیاز به سرمایهگذاری دارد. دولت در حال حاضر برای تشویق مردم به سرمایهگذاری در این حوزه، نرخ برق تولیدی را به صورت ارزی با تولیدکنندگان محاسبه و با تغییر نرخ ارز ارقام را تعدیل میکند؛ بااینحال به گفته فعالان این عرصه، پنلها سالانه حدود یکونیم درصد افت تولید دارند.
شاملو درباره میزان سرمایهگذاری در انرژیهای پاک در ایران گفت: «به نظر میرسد بیشترین سرمایهگذاری در این بخش توسط دولت صورت گرفته و مردم کمتر سرمایهگذاری کردهاند؛ چراکه پرداختهای دولت به تولیدکنندگان برق منظم نبود و تعدیل نرخ نیز در دو سال اخیر تا حدی با تأخیر انجام شد».
علاوه بر اینها، ناامنی اقتصادی نیز در میزان سرمایهگذاری بخش خصوصی در این زمینه مؤثر بوده است. به گفته شاملو، یک نیروگاه پنج کیلوواتی با نرخ ارز فعلی حدود 110 تا 120 میلیون تومان سرمایه نیاز دارد و بسته به کیفیت پنل، ماهانه بین یکونیم تا سهونیم میلیون تومان درآمد به همراه میآورد. پنلهای ایرانی بازدهی کمتری نسبت به مشابه خارجی دارد. به نظر میرسد با توجه به افزایش هرروزه نرخ ارز و تورم بالا در کشور، مردم برای ورود به این بازار احتیاط بیشتری به کار میبرند.
شاملو معتقد است دولت اگر میخواهد افراد بیشتری را به سرمایهگذاری در انرژیهای پاک تشویق کند باید اقداماتی انجام بدهد: «برای صرفه اقتصادی سرمایهگذاری در این بخش لازم است بانک تسهیلات کمبهره بدهد. با نرخهای فعلی زمان برگشت سرمایه بهطور متوسط بین سه تا پنج سال است و اگر قرار باشد نقدینگی با رقم بهره 18 درصد فراهم شود، صرفه اقتصادی ندارد. علاوه بر آن لازم است دولت در زمینه فرهنگسازی و معرفی این انرژیها نیز کار بیشتری انجام بدهد».