تور آفریقایی، سنت همیشگی دستگاه دیپلماسی چین
«تله بدهی» زیر پای آفریقا
وزیر خارجه جدید چین تنها چند روز پس از انتصاب به این سمت، راهی تور یکهفتهای به کشورهای آفریقایی شد تا نشاندهنده جایگاه ویژه قاره آفریقا برای حکومت پکن باشد. در سالهای اخیر، گزارشهای متعددی درباره برنامههای چین برای گسترش نفوذ خود در آفریقا منتشر شده و مواضع مقامهای پکن نیز حاکی از عزم چین برای ایجاد جای پایی محکم در این قاره ثروتمند است.
وزیر خارجه جدید چین تنها چند روز پس از انتصاب به این سمت، راهی تور یکهفتهای به کشورهای آفریقایی شد تا نشاندهنده جایگاه ویژه قاره آفریقا برای حکومت پکن باشد. در سالهای اخیر، گزارشهای متعددی درباره برنامههای چین برای گسترش نفوذ خود در آفریقا منتشر شده و مواضع مقامهای پکن نیز حاکی از عزم چین برای ایجاد جای پایی محکم در این قاره ثروتمند است. بر اساس اعلام رسانههای چین، «شین کانگ» در این سفر از اتیوپی، گابون، آنگولا، بنین و مصر دیدار میکند. اسکاینیوز با اشاره به این سفر، نگاهی داشته به سابقه حضور چین در قاره آفریقا و از عزم پکن برای حضور پررنگتر در آفریقا گزارش داده است. چین از ۱۹۹۱ به بعد اهمیت ویژهای برای توسعه روابط و گسترش همکاری با کشورهای آفریقایی قائل است و سفر کنونی وزیر امور خارجه جدید چین به آفریقا، بازتابدهنده این راهبرد است و تمایل پکن را به توسعه روزافزون روابط با کشورهای آفریقایی نشان میدهد. کارشناسان روابط بینالملل، دیدار شین کانگ از آفریقا را سفری اکتشافی و بخشی از تلاشهای چین با هدف گسترش نفوذ در خارج از کشور قلمداد کردهاند که در سایه جنگ سرد جدید با غرب، حائز اهمیت بیشتری شده است.
در میانه گسترش نفوذ چین در آفریقا و تلاشهای آمریکا و روسیه برای مهار پیشرفت چین در این قاره، سایر کشورهای قدرتمند جهان نیز تلاش دارند از رقابتی که برای یافتن جای پایی در این قاره روبهرشد آغاز شده است، عقب نمانند. البته ایالات متحده عمیقا نگران گسترش روزافزون فعالیتهای تجاری و اقتصادی چین در آفریقاست و دولت آمریکا معتقد است حضور پکن در این قاره، به گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی آن منجر میشود. آمار اداره کل گمرک چین نشان میدهد حجم مبادلات تجاری بین چین و آفریقا در سال ۲۰۲۱ به ۲۵۴.۳ میلیارد دلار رسیده و در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، ۳۵.۳ درصد افزایش یافته است. سال گذشته، پکن ۲۳ وام را به ۱۷ کشور آفریقایی اعطا کرد. فقط در یک مورد، اتیوپی از سال ۲۰۰۰ تقریبا ۱۴ میلیارد دلار از چین وام گرفته و از سال ۲۰۲۱ با اشاره به ویرانیهای ناشی از درگیری داخلی به دنبال مهلت برای پرداخت این وامها بوده است.
از زمان آغاز اجرای اصلاحات اقتصادی و ابداع سوسیالیسم چینی از سوی دنگ شیائوپینگ و همقطارانش در سالهای پایانی دهه ۱۹۷۰، مناسبات میان چین و قاره آفریقا هم تغییر کرد. تا میانه دهه 90 و در سالهایی که چین همچنان مشغول جذب سرمایههای خارجی بود، تغییر چندانی در مبادلات میان دو طرف دیده نمیشود؛ اما حجم تجارت میان چین و کشورهایی آفریقایی از سال ۱۹۹۵ تا سال ۲۰۱۸، رشدی انفجاری را تجربه میکند و از سه میلیارد دلار به ۱۴۳ میلیارد دلار در سال میرسد. واضح است که چین صادرکننده عمده محصولات مصرفی، تولیدی و زیرساختهاست و از آفریقا مواد خام وارد میکند. چین از سال ۲۰۰۹ جای قدرتهای استعماری قدیمی مانند فرانسه را گرفته و شریک اصلی تجاری قاره آفریقاست. اما گسترش نفوذ جمهوری خلق در قاره سیاه، به همینجا ختم نمیشود؛ چین برای بیش از یک دهه بزرگترین شریک تجاری آفریقا بوده است. این کشور برای نفوذ خود در این قاره با ایالات متحده که ماه گذشته میزبان رهبران ۴۹ کشور آفریقایی بود و همچنین با قدرتهای استعماری پیشین مانند انگلیس و فرانسه رقابت میکند.
دیپلماسی اعطای وام
شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین، در سال ۲۰۱۵ در اجلاس همکاریهای چین و آفریقا با تأکید بر دوستی طبیعی و سرنوشت مشترک دو طرف، گفت مراودات ما یک معامله برد-برد است. این نکته، دستکم در بدو امر، واقعی به نظر میرسد. قاره آفریقا زمینه بسیار مساعدی برای سرمایهگذاریهای بزرگ چین فراهم میکند. در برابر، سرمایه چین نیاز گسترده کشورهای آفریقایی به طرحهای عمرانی و زیرساختهای حیاتی را تأمین مالی میکند. روزنامه لوموند فرانسه در سال ۲۰۱۹ با انتشار گزارشی اعلام کرد بدون چین، آفریقا احتمالا در حال حاضر منطقهای نابودشده بود. چین در بیش از یک دهه گذشته رویکردی استثنائی را در قبال کشورهای درحالتوسعه یا بهشدت توسعهنیافته آفریقایی در پیش گرفته است؛ اعطای وامهای سخاوتمندانه، همراه با نقشه راه، پروژه، نیروی انسانی و امکانات استفاده از منابع مالی. از سوی دیگر، چین برخلاف نهادهای مالی بینالمللی، کاری به ساختار اقتصادی و سیاسی دریافتکنندگان وامها ندارد و از آنها اصلاحاتی در قوانین داخلی نمیخواهد. بسیاری از وامهای چین با هدف احداث زیرساختهایی نظیر راه، راهآهن و تأسیس بندر و فرودگاه به کشورهای آفریقایی اعطا میشود. چین همراه با پول، نیروی متخصص، ماشینهای صنعتی و حتی کارگران خود را هم صادر میکند. دولتهای آفریقایی در بسیاری از موارد اما امکان بازپرداخت بهموقع وام و بهره را ندارند؛ به این ترتیب این کشورها بیشتر و بیشتر به چین بدهکار و در نتیجه وابسته میشوند. چین، با دراختیارداشتن منابع مالی سرشار، ریسک عدم بازپرداخت وامها را میپذیرد و احتمالا به منافع اقتصادی و حتی سیاسی و ژئوپلیتیک «وابستگی» آفریقا به خود آگاه است. شین گانگ در یک کنفرانس خبری مشترک با موسی فکی، رئیس کمیسیون اتحادیه آفریقا، خطاب به قدرتهای غربی گفت: آفریقا باید صحنه بزرگی برای همکاریهای بینالمللی باشد، نه عرصه رقابت کشورهای بزرگ. شین گانگ که از دستیاران مورد اعتماد شی جینپینگ، رئیسجمهوری است و سفیر پیشین این کشور در ایالات متحده بود، اخیرا بهعنوان وزیر امور خارجه چین منصوب شد. سفر او سیوسومین سال متوالی است که آفریقا مقصد اولین سفر خارجی وزیر امور خارجه چین در سال تقویمی بوده است. پل نانتولیا، یکی از اعضای پژوهشی در مرکز مطالعات استراتژیک آفریقا میگوید: انتخاب کشورها نشاندهنده تنوع منافع چین در آفریقاست. همزمان در بسیاری از موارد اعطای وام چین به کشورهای دیگر، شرط تضمین اجرا ضمیمه متن قرارداد است. کشورهای وامگیرنده متعهد میشوند در صورت ناتوانی از بازپرداخت بدهی، مبلغ را با کالای خام یا حتی حق بهرهبرداری و اداره زیرساختها بپردازند. در هفته دوم دسامبر ۲۰۲۱، خبر مصادره فرودگاه بینالمللی عنتبه از سوی چین در رسانههای جهان بر اساس شایعات منتشر شد. بر اساس این گزارش، چین در پی ناتوانی دولت اوگاندا از بازپرداخت وام تأسیس و راهاندازی این فرودگاه آن را مصادره کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه چین بلافاصله این شایعه را تکذیب کرد. بااینحال، مصادره یک بندر بزرگ در جنوب سریلانکا در سال ۲۰۱۵ در شرایط مشابه، نگرانیها درباره تکرار موارد مشابه را بهشدت افزایش داده است.
«ایرینا زاکرمن»، کارشناس آمریکایی متخصص در امور بینالمللی و راهبردی، در گفتوگو با اسکاینیوز در پیوند با اهداف و اهمیت زمانی سفر وزیر امور خارجه چین به آفریقا، معتقد است چین میکوشد نفوذ خود را از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی در سراسر جهان گسترش دهد. او افزود که هدف از این دیدار که نخستین سفر خارجی شین گانگ در مسند تازه او بهشمار میرود، تأکیدی بر دوستی پایدار کشورهای یادشده آفریقایی با چین است. بااینحال و با توجه به افزایش انتقادها از «دیپلماسی تله بدهی» چین، به نظر میرسد دیدار کنونی شین گانگ از آفریقا، سفری اکتشافی است که نهتنها چشماندازی از چین را برای خود آن بازتاب میدهد، بلکه ماهیت رابطه چین را با جهان و موقعیت تاریخی آن را در امپراتوری کهن این کشور مشخص میکند. زاکرمن گفت هدف از این سفر، تأکید مجدد بر تداوم روابط دوستانه و نحوه تأثیرگذاری پکن بر مردم کشورهای دیگر نیست بلکه چین میخواهد با انجام این سفر پیامهای سیاسی متعددی به قدرتهای دیگر بفرستد و درعینحال، میزان انتظاراتش را از کمکهای مالی به دولتها و سطح نفوذ خود را در کشورهای مدنظر مشخص کند. ایرینا زاکرمن تأکید کرد که با توجه به جنگ سرد جدید با غرب، چین خواهان حفظ موقعیت خود در جایگاه یک قدرت بزرگ در آفریقاست؛ بهویژه با این تلاش که به ذخایر طبیعی آفریقا که برای منافع اقتصادی و نظامی چین اهمیت بسیاری دارند، بهطور نامحدود دسترسی یابد و آنها را در انحصار خود قرار دهد.
این کارشناس آمریکایی میگوید: «رقابت بر سر گسترش نفوذ و دستیابی به منابع طبیعی آفریقا، بسیاری از کشورها را ازجمله چین، روسیه، آمریکا، فرانسه، ایران و ترکیه به سمت این قاره کشانده است. هرچند چین، روسیه، ایران و ترکیه تا حد زیادی علیه منافع غرب همسویی دارند، کشورهای یادشده در رقابت بر سر منابع آفریقا، اهداف و منافع مشخص خود را دنبال میکنند». زاکرمن معتقد است همکاری آمریکا با فرانسه در آفریقا، به چارچوب عملیات محدود ضدتروریسم و سطح مشخصی از جمعآوری اطلاعات نظامی محدود میشود؛ درحالیکه پاریس چشمانداز مستحکمی برای تداوم نفوذ سیاسی در شمال و غرب آفریقا دارد. درحالحاضر، ایالات متحده راهبرد یا چشمانداز وسیعی برای افزایش حضور یا حتی دستیابی به اهداف اقتصادی و امنیتی خود در آفریقا ندارد و تنها جویای برقراری روابط با شمار محدودی از کشورهای آفریقایی است. به همین دلیل، چین، با توجه به منابع و امکانات فراوان، اراده سیاسی و برنامههای فراگیر اقتصادیاش، به گسترش نفوذ خود در آفریقا ادامه میدهد و به احتمال زیاد، در سالهای آینده بر آفریقا مسلط خواهد شد و در تحولات این قاره نقش اول را بازی خواهد کرد.