|

توهین می‌کنم تا دیده شوم

این روزها که چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر با اما‌واگرهای خودش در حال برپایی است، نه‌فقط برخی اتفاقات و اظهارنظرها و نوشته‌های تعدادی از مسئولان سینمایی بر آتش اختلاف‌های درونی سینما می‌دمد؛ بلکه برنامه به آنتن بازگشته «هفت» نیز با رویکرد و محتوایی که عرضه می‌کند، باعث عمیق‌ترشدن این شکاف‌ها شده است.

نغمه دانش‌آشتیانی

 

این روزها که چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر با اما‌واگرهای خودش در حال برپایی است، نه‌فقط برخی اتفاقات و اظهارنظرها و نوشته‌های تعدادی از مسئولان سینمایی بر آتش اختلاف‌های درونی سینما می‌دمد؛ بلکه برنامه به آنتن بازگشته «هفت» نیز با رویکرد و محتوایی که عرضه می‌کند، باعث عمیق‌ترشدن این شکاف‌ها شده است.

برنامه «هفت» که در زمان سردبیری و اجرای فریدون جیرانی یکی از جدی‌ترین و البته پربیننده‌ترین‌های تلویزیون در زمینه برنامه‌های سینمایی بود، پس از جدایی جیرانی همواره مسیر رو به افولی داشته است و هیچ‌یک از متولیان پس از جیرانی نتوانستند موفقیت او را تجربه کنند تا جایی که درنهایت «هفت» از آنتن شبکه سه تلویزیون حذف شد؛ اما چالش‌های پیش‌روی این دوره از جشنواره فیلم فجر که بخش مهمی از آن به حضورنیافتن چهره‌های مطرح سینمایی در این رویداد برمی‌گشت، باعث شد که مسئولان جشنواره و تلویزیون به امید اینکه شاید بتوان با نام «هفت» تا اندازه‌ای این تنور را داغ کرد، بار دیگر پرونده این برنامه سینمایی را باز کنند، ولی این بار در شبکه نمایش، نه سه. همچنین اعلام شد که اجرای برنامه را بهروز افخمی برعهده خواهد داشت؛ سینماگری که خود نیز در جشنواره در مقام تهیه‌کننده، فیلم دارد.

به هر ترتیب، با آغاز جشنواره در 12 بهمن ماه و روی آنتن رفتن «هفت» جدید برخلاف آنچه متولیان امر انتظار داشتند، خبری از واکنش‌های جدی و مثبت اهالی سینما و رسانه نبود و نه‌فقط جشنواره نتوانست خودش از بحران پیش‌بینی‌شده جان سالم به در ببرد، «هفت» هم کمکی به آن نکرد و در قامت یک برنامه سینمایی هم نتوانست در جای قابل دفاعی بایستد.

این چالش‌ که دامن «هفت» را گرفته بود، با راه‌ندادن میلاد دخانچی که ابتدا اسمش به‌عنوان یکی از منتقدان حاضر در برنامه اعلام شده بود، شکل جدیدی به خود گرفت و واکنش‌های مجازی دخانچی نیز مزید بر علت شد. البته این حاشیه هم نتوانست نام «هفت» را بار دیگر بر زبان‌ها بیندازد و برنامه‌ای که روزگاری در نیمه شب هم علاقه‌مندان و دست‌اندرکاران سینما را در حد بضاعت تلویزیون، جذب می‌کرد، همچنان در فاصله قابل اعتنایی با روزگار اوج خود قرار داشت.

اما این روند همچنان ادامه داشت تا اینکه یکشنبه‌شب 16 بهمن ماه و در نیمه برپایی چهل‌و‌یکمین جشنوار فیلم فجر، افخمی و «هفت» میزبان ابوالقاسم طالبی فیلم‌ساز شدند و او در بخشی از صحبت‌هایش به جنبشی که چندی پیش در سینمای ایران راه افتاد و در آن تعدادی از زنان نسبت به جایگاه‌شان در سینما و تعرض‌هایی که به آنها شده است، پرداختند، اشاره کرد.

افخمی در مقام مجری بر این موضع است که زنان در حالی این اتهامات را مطرح می‌کنند که راهی برای اثبات ادعایشان ندارند و سندی هم دال بر ادعای خود عرضه نمی‌کنند و گویی برای مطرح‌کردن دوباره خودشان در سینما به‌عنوان افرادی که دوره‌شان گذشته است، وارد این موضوع شده‌اند. در سوی دیگر طالبی نیز می‌گوید «برخی از زنان سلبریتی یائسه‌شدن را تقصیر جمهوری اسلامی می‌دانند». و با خنده افخمی مواجه می‌شود. طالبی با چراغ سبز افخمی ادامه می‌دهد «تا که اینها از 50 سال بالا می‌روند، روسری‌شان را برداشته و فحش به جمهوری اسلامی می‌دهند. آقا! این یک چیز طبیعی است و برای همه هم هست. شما در جمهوری اسلامی هم نبودی در آمریکا هم بودی این اتفاق برایت می‌افتاد. چرا فحش به جمهوری اسلامی می‌دهی. تا دیروز جوان‌تر بودی رو بورس‌تر بودی. هر کسی یک دورانی دارد...».

ویدئوی این بخش از اظهارات مطرح‌شده در برنامه «هفت» از همان شامگاه یکشنبه در فضای مجازی دست به دست چرخیده و محل بحث و نظرهای مختلف نیز شده است؛ امری که به نظر می‌رسد یکی از آخرین تیرهای در سلاح برنامه‌سازانی از این دست باشد تا شاید به این بهانه نام‌شان بر سر زبان‌ها بیفتد؛ رویکردی که پیش‌ازاین هم در برنامه‌های تلویزیونی تجربه شده است. این اظهارات ضدزن در حالی روی آنتن تلویزیون مطرح می‌شود که در ماه‌های اخیر، گفتمان حقوق و جایگاه زنان در ایران بسیار پررنگ مطرح شده و حساسیت‌های عمومی نسبت به امر زنان بالا رفته است. نادیده‌گرفتن فضا و حساسیت‌های عمومی که به خشمگین‌کردن جامعه و همچنین تحقیر زنان در چنین شرایطی ختم می‌شود، امری است که مدیران تلویزیون باید نسبت به آن پاسخ‌گو باشند؛ گرچه تاکنون و در بسیار موارد مشابه نیز خبری از پاسخ‌گویی و احترام به افکار و احساسات عمومی نبوده است. نادیده‌گرفتن حساسیت زنان فعال در صنعت تصویر نسبت به حق و حقوق‌شان و اعتراض به تضییع حقوق آنها در یک فضای مردسالار و همچنین تعرض‌هایی که اغلب تجربه کرده‌اند و انتساب این موضوع به فیزیک زنانه و اعتراض سیاسی به جمهوری اسلامی چه آگاهانه باشد، چه ناآگاهانه، در هر حال نه‌فقط یک خطای بزرگ تحلیلی است؛ بلکه باعث عمیق‌ترشدن شکاف‌های موجود در جامعه به طور عام و در خانواده صنعت تصویر به طور خاص می‌شود.

اگرچه هیچ امیدی نیست که صداوسیما رویه‌های خود را اصلاح کند؛ ولی امید می‌رود که در مسیر نقد و تحلیل چنین مطالبی، به جامعه آگاه‌تری به‌ویژه در زمینه حقوق زنان برسیم که «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد».

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها