تماس تصویری یک ضرورت قدیمی
وزیر ارتباطات گفت بهزودی امکان تماس تصویری از طریق موبایل و بدون نیاز به نرمافزار و با هزینه اندک فعال خواهد شد. این امکان البته در نوع خود قدیمی است.
وزیر ارتباطات گفت بهزودی امکان تماس تصویری از طریق موبایل و بدون نیاز به نرمافزار و با هزینه اندک فعال خواهد شد. این امکان البته در نوع خود قدیمی است. سالها قبل یکی از اپراتورها قصد فعالکردن سراسری چنین امکانی را برای کاربران خود داشت که با برخی مخالفتها روبهرو شد که آن را بهلحاظ شرعی محل اشکال میدانستند.
در حال حاضر بیشتر پیامرسانهای موبایلی از این قابلیت بهرهمند هستند. در بین پیامرسانهای خارجی، تماس تصویری با واتساپ محبوبیت زیادی داشت که فیلترشدن آن موجب زحمت کاربران شده است. پیامرسانهای ایرانی هم از این قابلیت بیبهره نیستند و تبلیغات زیادی ناظر بر بالابودن کیفیت ارتباط تصویری آنها صورت گرفته است.
ولی استقبال از آنها در حدی نبوده که فیلترکنندگان را راضی کند. اکنون وزارت ارتباطات رأسا وارد عمل شده و تأکید دارد که این قابلیت «بدون نیاز به نرمافزار» فعال میشود.
از سوی دیگر اظهارات وزیر ارتباطات را میتوان به لحاظ مفاهیم نظری نیز واکاوی کرد.
عصر حاضر را دوران کاهش فاصلهها و عصر فشردگی زمان و مکان نامیدهاند. شاید آرای مانوئل کاستلز استاد معروف برنامهریزی در دانشگاه برکلی و نویسنده سهگانه «عصر اطلاعات» در این زمینه کارگشا باشد. او در جلد اول این سهگانه (با عنوان جامعه شبکهای) تلاش میکند نسبت مکان و زمان و تاریخ را در نظریهاش تبیین کند.
کاستلز ما را دعوت میکند تا شکلهای اجتماعی زمان و مکان را در نظر داشته باشیم. او معتقد است شکلهای مزبور براساس ساختارهای اجتماعی-فنی مشخصی که تجربه تاریخی کنونی جایگزین آن شده است، به برداشتهای کنونی ما تحویلپذیر نیستند.
به باور کاستلز، این مکان است که زمان را در جامعه شبکهای سازمان میدهد، اما در جهان حاضر مکان را میتوان تبلور زمان دانست و نباید زمان و مکان را خارج از معرفت و کنش اجتماعی جدید تلقی کرد.
احتمالا به همین خاطر است که او از دیالکتیک بین «فضای جریانها» و «فضای مکانها» یاد کرده و معتقد است فضای مکانها ریشه در تاریخ دارد.
به تعبیر مفسران، ما به دوران فشردگی «زمان ـ فضا» وارد شدهایم که مسامحتا به معنای کاهش زمان و کوچکشدن فضاست که مصداق آن همانا کاهش هزینههایی است که مکان و زمان بر ارتباطات تحمیل کرده و میکنند.
اکنون میتوان دلیل مخالفت یک دهه قبل با ارتباط تصویری را متوجه شد. عامل زمان از این حیث مهمتر است که در جوامع سنتی زمان به خوبی از عهده کارکرد هویتی خود برمیآمده، چراکه امری «مکانمند» بود.
حال با امعاننظر به فشردگی زمانی (ناشی از توسعه ارتباطات مدرن)، زمان چنان فشرده میشود که دیگر نمیتواند در خدمت هویتهایی خاص قرار گیرد.
در اینجا فضا و زمان نمیتوانند نیاز مردم به متمایزبودن و تداومداشتن را تأمین کنند و باعث بحران هویت میشوند.
این وضعیت به دو شیوه مختلف به دگرگونی در زمان در جوامع جدید کمک میکند که مشتمل بر همزمانی و بیزمانی است. اما چرا اکنون بعد از گذشت 10 سال، دیگر چنین مخالفتهایی وجود ندارد؟ دلیل این است که به تعبیر هاروی، جهان پستمدرن در وجه انعطافپذیرنده خود ناظر بر شدت و غلظتی است که در قالب فشردگی زمانی-فضایی متجلی میشود. این بدان معناست که زندگی اجتماعی تا حدی سرعت گرفته که فضا کاهش یافته یا به کلی از بین رفته است.