|

حمله به بزرگ‌ترین دارایی ایران

بالاخره مسمومیت سریالی دانش‌آموزان دختر، به مدارس پایتخت رسید. عاملان ابتدا از حاشیه شروع کرده و آنگاه بلافاصله دانش‌آموزان دختر در دو مدرسه واقع در غربی‌ترین و شرقی‌ترین مناطق تهران را مسموم کردند. انتخاب این دو منطقه هم کاملا نمادین است.

حمله به بزرگ‌ترین دارایی ایران

بالاخره مسمومیت سریالی دانش‌آموزان دختر، به مدارس پایتخت رسید. عاملان ابتدا از حاشیه شروع کرده و آنگاه بلافاصله دانش‌آموزان دختر در دو مدرسه واقع در غربی‌ترین و شرقی‌ترین مناطق تهران را مسموم کردند. انتخاب این دو منطقه هم کاملا نمادین است. آنها به دنبال مخابره چه پیامی هستند؟ پاسخ به این سؤال طبعا محل بحث تخصصی کارشناسان سیاست داخلی و امور امنیتی است. اما این قضیه را می‌توان از یک زاویه دیگری نیز مورد تأمل قرار داد. وقتی خانواده‌ها بچه‌های خود را به مدرسه می‌برند، در‌واقع بزرگ‌ترین دارایی‌های کشور را به نهادی به نام مدرسه می‌سپارند و انتظار دارند در این ساعات بیشترین امنیت و آرامش متوجه فرزندانشان باشد؛ اما گروهی در این کشور پیدا شده‌اند که در روز روشن به این بزرگ‌ترین دارایی مملکت حمله کرده و آنها را مسموم می‌کنند. در حالی که برخی دنبال اثبات و تأیید «عمدی‌بودن» این اتفاقات هستند، گروه مزبور، راه خود را به پایتخت کشور باز کرد. در همان روزی که گروه مزبور به مدارس پایتخت حمله کرد، ابراهیم رئیسی به وزیر کشور دستور داد موضوع را «ریشه‌یابی» کرده و سپس اطلاع‌رسانی مستند کند تا نگرانی خانواده‌ها برطرف شود. اما واقعیت آن است که نگرانی خانواده‌ها با «ریشه‌یابی» و «اطلاع‌رسانی» برطرف نمی‌شود؛ آنها نگران سلامت و امنیت فرزندانشان هستند. در‌واقع روشن‌شدن موضوع از بعد ایجابی برای دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی مهم است، حال آنکه برای خانواده‌ها صرفا جنبه سلبی موضوع واجد اهمیت است. بیونگ چول هان، فیلسوف کره‌ای‌الاصل است که در آلمان زندگی می‌کند. در سال‌های اخیر آثار متعددی از او به فارسی ترجمه شده است. شیوه گزین‌گویانه به همراه کوتاهی قطعات و تأملات نوشتاری او برای مخاطب ایرانی جالب و گیرا بوده است.

«هان» اشاره می‌کند که شفافیت در جامعه‌ای رخ می‌دهد که در آن ضربه‌ای به معنای اعتماد وارد شده باشد؛ به این ترتیب که جامعه شفافیت‌مدار نه جامعه‌ای اعتمادمحور بلکه جامعه‌ای کنترل‌محور است.

شکی نیست که در کشور ما روزانه صدها یا شاید هزاران مورد خطر و تهدید امنیتی از داخل و خارج بروز می‌کند و دستگاه‌های امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و انتظامی با فداکاری و قابلیت‌های خود آن تهدیدها را برطرف می‌کنند تا نظم و آرامش عمومی در جامعه حاکم شود.

اما هیچ‌کس در هیچ رسانه یا مصاحبه‌ای از این تهدیدها و ریسک‌ها یاد نمی‌کند؛ چراکه یادآوری آنها نیز مخل امنیت و آرامش جامعه است (مگر موارد خیلی استثنائی).

اگر قرار بر علنی‌شدن آنها باشد، اساسا به تعبیر «هان» خونی در رگ‌های سیاست باقی نمی‌ماند. جامعه شفاف‌مدار جهنمی از چیزهای یکسان است که شکلی از یک اجبار نظام‌مند پیدا می‌کند. «هان» همچنین اشاره می‌کند که عدم شفافیت در برخی امور است که رابطه‌‌ها را در جامعه سرزنده نگه می‌دارد. با استعانت از نگاه «هان» می‌توان چنین گفت که برای خانواده‌ها یک پیش‌فرض خودمختاری وجود دارد که آرامش روان آنهاست و در قالب آزادی خانواده‌ها برای «نفهمیدن این تهدیدها» جلوه می‌کند.

این یعنی در بازه زمانی چندساعته‌ای که بچه‌ها وارد مدرسه شده تا زمانی که از مدرسه خارج می‌شوند، والدین از امنیت و سلامت (فکری، جسمی، روحی) آنها در این ساعات اطمینان کامل دارند.

مشابه تعبیر نیچه شاید بتوان آن را اراده معطوف به جهل دانست.

اکنون دستور رئیس‌جمهور محترم برای «ریشه‌یابی» این مسمومیت‌های سریالی، چیزی شبیه سلبی‌سازی در مقام نظریه‌پردازی است؛ چراکه نظریه نیز در ذات خود امری سلبی‌ است و مرزهای تمایز را ترسیم می‌کند. چنین چیزی به‌هیچ‌وجه مطلوب خانواده‌ها نیست. به تعبیر «هان» سیاست‌ورزی در قلمروی رازداری مستقر می‌شود. آنچه در پشت صحنه می‌گذرد، ربطی به خانواده‌ها ندارد. آنها فقط امنیت فرزندانشان را می‌خواهند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها