|

راز محبوبیت پیروز

پیروز یکی از ما بود. آنچه بر پیروز در این 10 ماه گذشت، باعث همذات‌پنداری و نزدیکی ایرانیان با فرزند ایران شد. تولد پیروز حاصل «پروژه تکثیر یوزپلنگ در اسارت» بود؛ پروژه‌ای که با هدف افزایش افراد این گونه در آفریقا انجام شده است.

راز محبوبیت پیروز

سپهر سلیمی، فعال محیط زیست: پیروز یکی از ما بود. آنچه بر پیروز در این 10 ماه گذشت، باعث همذات‌پنداری و نزدیکی ایرانیان با فرزند ایران شد. تولد پیروز حاصل «پروژه تکثیر یوزپلنگ در اسارت» بود؛ پروژه‌ای که با هدف افزایش افراد این گونه در آفریقا انجام شده است. اجرای این پروژه خبرساز در ایران در حالی بود که فشار بر اندک زیستگاه‌های باقی‌مانده یوز همچنان در حال افزایش است.  گسترش صنایع، هجوم معادن، عبور جاده‌های کوچک و بزرگ، در کنار وجود دامپروری در زیستگاه این حیوان از مهم‌ترین عوامل تهدید باقی‌مانده‌های یوز آسیایی است. به این عوامل ضعف دانش مردم محلی و وجود شکارچیان و قاچاقچیان حیات‌ وحش را نیز اضافه کنید. در چنین شرایطی و در‌حالی‌که بدیهی و اصلی‌ترین عوامل برای نجات یوز مورد کم‌توجهی قرار گرفته است، شاهد اجرای پروژه پر‌سر‌و‌صدای تکثیر در اسارت و در نهایت تولد پیروز و برادرانش بودیم.

دوره آبستنی یوز حدود ۹۰ روز است و از زمان جفت‌گیری والدین پیروز شاهد انتشار ده‌ها خبر و گزارش از سوی مقامات سازمان محیط‌ زیست در این زمینه بودیم، اما در کمال تعجب، زایمان ایران (مادر پیروز) همه را غافلگیر کرد! نخستین تصاویر منتشر‌شده از نوزادان در شرایطی نامطلوب و پتویی بود که بعدها گفته شد پتوی نگهبان سایت تکثیر است.  این آشفتگی و غافلگیری در روزهای بعدی حتی بیشتر نمایان شد. آنجا که بچه‌یوزها توسط مادر پس زده شدند و غذای مناسبی برای خوردن نداشتند. در روزهایی که در ابتدا جنسیت توله یوزها ماده و سپس نر اعلام شد، دو برادر پیروز از دست رفتند.  در این سال‌ها هر وقت حیوان وحشی‌ای مرده است، علت مرگ را مشکلات ژنتیکی نوشته‌اند؛ گویا هیچ‌وقت هیچ تقصیری متوجه سازمان متولی و سرپرستان این حیوانات نبوده است.

بی‌برنامگی‌ها در روزهای بعد همچنان ادامه داشت. علی‌رغم محدودشدن اطلاع‌رسانی، اما اختلاف‌نظر بین دامپزشکان و نحوه نگهداری او از‌جمله خبرهایی بود که به بیرون درز می‌کرد. نگهداری از پیروز در اتاق مهمانسرای سازمان حفاظت محیط‌ زیست و اقامت اجباری در سایت پردیسان، آن‌هم در روزهایی که شاهد آلوده‌ترین وضعیت هوای تهران بودیم، نشان می‌داد از زمان جفت‌گیری والدین پیروز، هیچ‌کس هیچ برنامه‌ای برای فردای او نداشته است.

بی‌برنامگی و سوءمدیریت در روزهای پایانی زندگی پیروز نیز نمایان بود. در گزارشی که فردای مرگ پیروز به مجلس ارائه شد، عنوان شد که مشکلات کلیوی پیروز از ۹ ماه قبل تشخیص داده شده بود و این در حالی است که ۴۸ ساعت مانده به مرگ پیروز شاهد اعلام این خبر و پیگیری سازمان و سرپرستان پیروز برای درمان و پیدا‌کردن دستگاه دیالیز بودیم. ورای عکس‌های قشنگ پیروز، هر وقت خبری از او منتشر می‌شد، انگار بخشی از زندگی روزمره خودمان است. بی‌برنامگی، سوء‌‌مدیریت، ضعف امکانات، کمبود دانش و تخصص متولیان نگهداری، نبود بودجه کافی و آینده‌ای نامشخص همیشه همراه پیروز بود. ما هیچ‌وقت هیچ حیوانی را این‌چنین درک نکرده و با او زندگی نکرده بودیم. پیروز یکی از ما بود، فرزند ایران.