مهریه پزشکان
افزایش تعرفههای پزشکی در سال ۱۴۰۲ بار دیگر عرصه نمایش دوستیها و دشمنیها شد. درحالیکه یک ماه از سال جدید گذشته، با وجود تعیین تکلیف شدن بیشتر حذف و اضافههای بودجهای در ارگانهای مختلف، افزایش تعرفههای پزشکی همچنان محل مناقشه است.
افزایش تعرفههای پزشکی در سال ۱۴۰۲ بار دیگر عرصه نمایش دوستیها و دشمنیها شد. درحالیکه یک ماه از سال جدید گذشته، با وجود تعیین تکلیف شدن بیشتر حذف و اضافههای بودجهای در ارگانهای مختلف، افزایش تعرفههای پزشکی همچنان محل مناقشه است. البته اگر دقیقتر نگاه کنیم شاید به گروههای دخیل در این تعرفهچینیها حق بدهیم؛ چون تنها عرصهای است که میتوانند در آن ظاهر دلسوز داشته باشند و دل مردم را به دست آورند. مثلا هیئت وزیران در آستانه افزایش قیمتها بدش نمیآید با تأکید بر عدم لزوم افزایش تعرفههای پزشکی، دل مردم را به دست بیاورد و آنها را آماده سال سخت اقتصادی پیشرو کند. یا مثلا نمایندگان مجلس در اثنای اصلاح قانون انتخابات و تضمین حضور بیشتر از سه دوره خود در مجلس، بدشان نمیآید در سخنرانیهای انتخاباتی پیشرو خود را مخالف افزایش تعرفههای پزشکی معرفی کنند و بگویند خط قرمز ما سلامت مردم است. یا عزیزان نظام پزشکی هم بدشان نمیآید مثل دو سال اخیر ظاهر دلسوز برای پزشکان بگیرند و بگویند ما گفتیم حق پزشکان زیاد شود ولی بقیه قبول نکردند. خلاصه اینکه طبق گزارشهای خود نظام پزشکی، افزایش تعرفهها به میزان ۶۰ درصد هدفگذاری شده بود، ولی با کاهش پلکانی در ایستگاههای شورای بیمه، هیئت وزیران و در نهایت شورای فلان و بهمان به سرحد ۲۰، ۳۰ درصد رسید. خاطرم هست قدیمترها که بزرگان فامیل برای مراسم خواستگاری جمع میشدند، وقتی مهریه اولیه تعیین میشد، یکییکی ریشسفیدهای جمع میگفتند «به خاطر من ۱۰ سکه کمتر» تا در نهایت مقدار درخور توجهی از مهریه میافتاد، ریشسفیدها سربلند میشدند و صلح در بین خانوادهها پایدار و ماندگار میشد. حالا هم بر سر مهریه(!) پزشکان ریشسفید سربلند درآمدند، ولی پزشکان ماندند و دخلی که به خرج نمیخورد. اما چیزی که عزیزان در نظر نمیگیرند، این است که بالاخره خیلی از پزشکان به طریقی کار را درمیآورند؛ یکی میزند در کار زیبایی، یکی میزند به جیب مردم و زیرمیزی، یکی میزند به دل مهاجرت و یکی هم پناه میبرد به قرص و دوا و درمان. در این میان، بیشترین ضربه به بدنه جامعه و مردم بینوا میخورد زمانی که حاضرند چندین برابر این تعرفه خندهآور را بپردازند تا فقط یک پزشک به آنها نوبت بدهد، اما دریغ از پزشک، مطب و درمانگاه؛ چون کسی باقی نمانده است. خاطرم هست در دانشگاه استاد حکیم و باتجربهای در بحث اقتصاد بهداشت گفت «نبود پزشک، نبود دارو، نبود بیمارستان و نبود تجهیزات به نظام سلامت آسیب میزند، اما چیزی که باعث سقوط قطعی آن میشود خدمت رایگان است». از آن استاد عزیز خبری ندارم، اما درسی را که به ما داد ایکاش به جمعی از ریشسفیدهای نظام سلامت کشور هم میداد. چنانچه ویزیت ۱۳۰ هزار تومانی متخصص و فوقتخصص را رایگان نمیدانید، شما را به سوپری سر کوچه و قفسه لبنیات و حبوبات و چیپس و پفک ارجاع میدهم.