هوش مصنوعی و آینده پزشکی
بهروزرسانی پلتفرمهای ارائهدهنده خدمات هوش مصنوعی اقدامی خبرساز در ماههای اخیر بوده است. پدیدهای که فینفسه چیز جدیدی نیست؛ چراکه دهههاست خیلی از اتفاقات اطراف ما ریشه در هوش مصنوعی دارد و خودمان از آن خبر نداشتهایم.
بهروزرسانی پلتفرمهای ارائهدهنده خدمات هوش مصنوعی اقدامی خبرساز در ماههای اخیر بوده است. پدیدهای که فینفسه چیز جدیدی نیست؛ چراکه دهههاست خیلی از اتفاقات اطراف ما ریشه در هوش مصنوعی دارد و خودمان از آن خبر نداشتهایم. با این وجود جبهه ثروت و قدرت جهانی تصمیم گرفت چشمه باریکی از دریای بیکران هوش مصنوعی را در قالب نرمافزارها و سایتهای مشخص به روی عوام باز کند تا اولا نمایش قدرتی کرده باشد و ثانیا از قدرت پشت پرده تکنولوژی و علم، خوشه نحیفی بهره خوشهچینانی چون من و شما شود. صاحبان این قدرت لایتناهی کارشان را کردهاند و گوشهای آرام نشستهاند، اما در این میان همین عوام هستند که با سرریز کامنتهای کورکورانه به جان هم افتادهاند. بدنه جامعه پزشکی هم نهتنها از این قاعده مستثنا نیست، بلکه به واسطه رشته خود که اساسا ذات تریبونپروری دارد، سرگرم نقلونباتپراکنی هستند. یکی فریاد سر داده که بروز پلتفرمهای ارائهدهنده هوش مصنوعی کمکم جای تخصصهای پاراکلینیکی مثل رادیولوژی و پاتولوژی را میگیرد و اتحاد جامعه پزشکی در این رشتهها باید جلوی این اتفاق ناگوار را بگیرد. آن یکی از ریشهکنشدن طب داخلی و اورژانس میگوید که دیگر قرار نیست به پزشک نیاز داشته باشد و مریض علائمش را در سایت فلان وارد میکند و درمانش را میگیرد و تمام. رشته چشمپزشکی هم که معمولا جزء اقشار سیاس و دوراندیش جامعه هستند سریعا اینگونه واکنش نشان دادند که نکند هوش مصنوعی از این به بعد عکسهای مربوط به بیماریهای شبکیه یا آبسیاه را تفسیر کند و سر چشمپزشک بیکلاه بماند. اما واقعا دوستان از چه چیزی هراس دارند؟ هوش مصنوعی قرار است جای چه کسی را بگیرد؟ آیا واقعا جایگاهی باقی مانده که نگران باشیم هوش مصنوعی بخواهد آن را از ما بگیرد؟ الان که هوش مصنوعی وجود ندارد، طرحوارههای ما از بسیاری از خدمات درمانی چیست؟ جز این است که در بخش قابل توجهی از مراکز، امروز امآرآی میدهیم و پولش با هزار بهانه و ترفند با بیمه حساب نمیشود، هرگز هم گزارشی به دستمان نمیرسد؛ چراکه رادیولوژیست وقت گزارشکردن ندارد! جز این است که در موارد بسیاری جهت آزمایش، خون میدهیم و نمونهبرداری میشویم که از قضا آن هم مشمول بیمه نمیشود، آخر سر هم قرائت قابل اعتمادی از نتیجه بافت اهدایی حاصل نمیشود. جز این است که نقش تصویربرداری در چشمپزشکی در بیشتر مراکز، ارائه پکیج است تا مریض بدون پوشش بیمهای یک جا چندمیلیونی کارت بکشد تا برگشت سرمایه صاحب دستگاه تسهیل شود و عکسهای مأخوذه هم هرگز توسط تجویزگر رؤیت نمیشوند! الان که هوش مصنوعی نیست، فلان بیمارستان خصوصی که نوبتی پزشکانش دور دنیا را میگردند و با چند عکس از بچههای لاغر آفریقا چشم رسانه را درآوردهاند و در اینستاگرام دلبری میکنند که پزشک بدون مرز هستند و خیرخواه جامعه جهانی، در داخل مرزها چه گلی به سر مردم میزنند؟ سؤال اینجاست که شمایی که بیمار با خونریزی گوارشی را به بیمارستان خود راه نمیدهید چون تختش در اسارت زیباجوی نیازمند پیکرتراشی است، چرا میترسید شاید روزی مریض بینوا در فلان پلتفرم به درمانش آگاه شود و جایگاه شما بر باد رود؟ آنچه میترسیم در جنگ با هوش مصنوعی از دست بدهیم، سالهاست بسیاری از ما از دست دادهایم. این وسط میماند بحث پول و اموال و سرمایه که ماشاءالله در آن زمینه هوش مصنوعی که هیچ، بابای هوش مصنوعی هم بیاید زورش به بعضی رفقای گردنکلفت پزشک نمیرسد! کلیشه است اما باز هم ارزشمند است که این جمله را بگوییم که «چیزی که مرده دیگر نمیمیرد». سالهاست بخش مهمی از پزشکی در بیشتر مراکز خصوصی و مطبها مرده و چند بیمارستان دولتی و چند پزشک شریف و باسواد ماندهاند که پرچم پاره و نخنمای طبابت را هنوز در دست دارند که اجرشان هم جای دیگری محفوظ است. اتفاقا همین طبیبان واقعی به واسطه علمی که دارند و سوادی که اندوختهاند از همه کمتر میترسند چون میدانند هوش مصنوعی ساخته دست بشر است و اگر شما کارتان را بلد باشید ترسی از هوش مصنوعی وجود نخواهد داشت. در بین تمام عوامل تهدیدگر آینده پزشکی، کمخطرترینش همین هوش مصنوعی است. آنچه جایگاه همکاران پزشک را چند سالی است بر باد داده، نگرش خودمان به پزشکی است که باعث شده در اغلب اوقات نتوانیم گرهی از کار بیمار باز کنیم.