|

هوش مصنوعی و کار پزشکی

این روزها استفاده از هوش مصنوعی در کار پزشکی یکی از سؤالات رایج است. همه می‌پرسند آیا حالا دیگر به‌جای طبیب می‌توان به هوش مصنوعی مراجعه کرد؟ پاسخ هم مثبت است هم منفی.

این روزها استفاده از هوش مصنوعی در کار پزشکی یکی از سؤالات رایج است. همه می‌پرسند آیا حالا دیگر به‌جای طبیب می‌توان به هوش مصنوعی مراجعه کرد؟ پاسخ هم مثبت است هم منفی. وقتی جماعتی بی‌شمار هر‌روز با هر درد و مشکلی بلافاصله به گوگل مراجعه می‌کنند یا بدون هیچ محافظ و کمربندی در اقیانوس هراسناک اطلاعات پزشکی شیرجه می‌زنند تا مرزهای تعریف خودآزاری را کیلومترها جابه‌جا کنند، چه دلیلی دارد که از این برنامه جدید که خود را یک برنامه زبانی معرفی می‌کند و نه بیشتر، در این جهت استفاده نکنند؟ راستی وقتی یک پزشک با تجربه طولانی شهادت می‌دهد حتی یکی از برداشت‌های کسانی که پیش از او به گوگل مراجعه کرده بوده‌اند صحیح نبوده، وقتی یک پزشک متخصص با تجربه طولانی در هنگام بیماری خود وقتی تخصصی در این زمینه ندارد جز مراجعه به متخصص مربوطه هیچ جست‌وجو و مطالعه‌ای نمی‌کند و درمی‌ماند که چرا غیرپزشکان از این نعمت بی‌اطلاعی از مسائل پزشکی لذت نمی‌برند، واقعا مراجعه به هر نوع برنامه اطلاعاتی هوشمند بدون راهنمایی طبیب چه چیزی غیر از خودآزاری تعریف می‌شود؟ باید گفت تنها و تنها در‌صورتی‌که پیش‌تر نقش طبیب در اذهان عموم به یک مشاور امور سلامتی تقلیل پیدا کرده باشد، می‌توان تصور کرد که یک برنامه هوشمند حالا می‌تواند طبیب، بخوان مشاور، شما باشد! متأسفانه این پیش‌شرط در کشور ما مدتی است حداقل در بخشی از اذهان جا افتاده و گاه به‌خصوص از طرف تحصیل‌کرده‌ترین افراد و نه کودکان و ناآموختگان، آشکارا به نمایش درمی‌آید.

«آقای دکتر بنده را به خاطر اطلاعات اندک پزشکی‌ام ببخشید. فقط اومدم در یکی دو مورد با شما مشورت کنم».

متأسفانه یا خوشبختانه هنوز در بخش مهمی از کار طبابت، البته به استثنای مسائل مربوط به زیبایی طبیبان به شکل مشاوران امور سلامت درنیامده‌اند و مطب‌ها بخوان محکمه‌ها هنوز محل حکم‌کردن و تصمیم‌گرفتن هستند. هنوز بنا بر اصول، سنگینی هر تصمیمی در جریان بیماری بر دوش طبیب است نه باری مضاعف بر دوش بیمار و تنها اوست که می‌تواند در مراحل و دقایق خاصی به بیمار درباره انتخاب نحوه درمان با دادن اطلاعات در مورد خطرات و احتمالات اختیار بدهد. و نه‌تنها این بلکه میزان و نحوه دادن اطلاعات به بیمار و گاه حتی تصمیم در به دست آوردن یا نیاوردن اطلاعات (مثل زمانی که اطلاعات بیشتر تنها صدمه بیشتر می‌زند) هم همچنان بر عهده طبیبان است ولو آنکه جو عمومی بر نگرش طبیبان هم تأثیر گذاشته به مشاور بودن ترغیب‌شان کرده باشد که به غایت وظیفه آسان‌تری است یا اوضاع نابسامان اقتصاد سلامت کمترین ارزش را برای عنصر تصمیم‌گیری قائل شده باشد. هر ابزار جدید در امتداد موتورهای جست‌وجوگر الکترونیکی پدید آید تا آنجا که در چشم‌انداز هست، نمی‌تواند جای عامل انسانی تصمیم‌گیر را نه در تشخیص نه در درمان و نه در انتخاب اطلاعات پر کند و اگر درست نگاه کنیم با پیدایش هر ابزار جدید و با کثرت هرچه بیشتر اطلاعات، ضرورت عنصر تصمیم‌گیر، طبیب، بیش از پیش می‌شود. بی‌تردید یکی از وظایف آن عنصر تصمیم‌گیر، طبیب معالج، استفاده از امکانات الکترونیکی برای اطلاع‌رسانی به بیماران است. طبیبان کم‌کم درمی‌یابند که در هر مورد آموزش پس از تشخیص و شروع درمان نحوه جست‌وجو در گوگل هم از وظایف آنهاست. ای‌کاش بیماران هم دریابند تنها و تنها پس از مراجعه به پزشک و با راهنمایی او، همان کمربند محکم‌ است که می‌توانند وارد اقیانوس هراسناک اطلاعات پزشکی بشوند.