نیمتریلیون تومان پول زیادی است
رئیس سازمان فناوری اطلاعات گفته نیمتریلیون تومان تسهیلات اشتغالزایی برای تولید گوشی همراه هوشمند داخلی تخصیص مییابد که برای ساخت یک میلیون گوشی هدفگذاری شده است.
رئیس سازمان فناوری اطلاعات گفته نیمتریلیون تومان تسهیلات اشتغالزایی برای تولید گوشی همراه هوشمند داخلی تخصیص مییابد که برای ساخت یک میلیون گوشی هدفگذاری شده است. این مقام دولتی از توسعه سیستمعامل بومی در سال ۱۴۰۲ خبر داده و گویا حمایتهایی برای توسعه سیستمعامل از سوی این سازمان صورت گرفته است. بهطور کلی هر پروژهای که از سوی دستگاههای دولتی یا ارگانهایی که به بودجه عمومی دسترسی دارند تعریف شود، قطعا شرکتها یا افرادی پیدا خواهند شد که حاضر به اجرای آن باشند. به همین خاطر گویا شرکتهایی اعلام کردهاند که توانمندی لازم را برای تولید سیستمهای عامل بومی برای گوشیهای هوشمند دارند. اهمیت این موضوع از آنجاست که پیرو مصوبه مرکز ملی فضای مجازی در اواخر سال 1398، باید تا سال ۱۴۰۴، 20 درصد سهم بازار گوشی هوشمند ایران با استفاده از محصولات بومی تأمین شود. این اقدام و حتی تعیین سهم بازار به این منظور را چگونه میتوان فهم کرد؟ در یک نگاه کلی دسترسی به هرگونه فناوری در حوزه ارتباطات سیار و گوشیهای تلفن همراه فینفسه امر مبارکی است و باید از آن استقبال کرد. بالطبع هر ایرانی خوشحال خواهد بود که کشورش در این زمینه به پیشرفت برسد. اما مسئله مهمتر این است که برنامه راهبردی برای بهکارگیری این فناوریها چیست؟ به عبارت دیگر، مصوبهای که مقرر میکند تا آخر 1404، 20 درصد بازار گوشی از سوی محصولات بومی تأمین شود، مستظهر به چه برنامهها، اسناد، محاسبات و سازوکارهای کارشناسی است؟ دولت سال گذشته در یک آییننامه اجرائی مصوب کرد مبالغی در قالب برخی وجوه از تعرفه گوشیهای لوکس، مصروف توسعه زیستبوم تلفن همراه در کشور شود. اکنون میتوان سؤال کرد که چه منابعی به این منظور تخصیص داده شده و در چه حوزهای به مصرف رسیده است. جالب این است که این مقام رسمی برای توجیه تخصیص نیمتریلیون تومان از عبارت «تسهیلات اشتغالزایی» استفاده میکند که طبعا وجه فرعی برای هدف بزرگی در قالب تولید گوشی و سیستمعامل بومی است. اکنون بیش از سه سال از آن زمانی که سهم 20درصدی مذکور تعیین شد، میگذرد؛ اما چرا تاکنون مصرفکنندگان معمولی و مردم عادی آثاری از این گوشی یا سیستمعامل نمیبینند؟ بازار گوشیهای موبایل در کشور ازجمله بازارهای ثابتی است که به دور از حاشیه مشغول کار خود است و سلایق تمام مصرفکنندگان نیز نسبتا در این بازار رعایت میشود. اکنون برنامه دستگاههای متولی در این زمینه را باید ذیل یک جنبه مهم به نام «بازار» ارزیابی کرد. اگر یک سیستمعامل مشخص بومی تولید شود، بالطبع باید فکری هم بشود که آن را دارای توجیه اقتصادی کند. این به آن معناست که طیفی از برندهای موجود خارجی از آن سیستمعامل بهره بگیرند. اما چون چنین چیزی بسیار بعید است، لذا این پروژه از ابتدا در قالب تولید «سیستمعامل» در کنار «گوشی مربوطه» تعریف شده است. از سوی دیگر، اگر قرار باشد کار به اجبار پیش برود (مانند اینکه محدودیتهایی فراروی مصرفکننده قرار گیرد و با ورود هر گوشی ایرانی عملا گوشیهای خارجی دچار ممنوعیت یا محدودیت عرضه شوند) آنگاه بلایی که بر سر صنعت خودروی این کشور آمده است، این بار بر سر یک صنعتی دیگر آوار خواهد شد. از حیث فنی اما سیستمعاملی که مدنظر است باید پاسخگوی نیاز مردم در این حوزه باشد و اگر نتواند این نیاز را تأمین کند، با استقبال مردم روبهرو نمیشود. مسئولان در بسیاری از موارد نشان دادهاند اهمیتی برای نیازها، سلایق، اولویتها و حتی کسبوکارهای مردم قائل نیستند. بنابراین از آنجا که اساسا سیستمعامل بستری است که بسیاری از ترجیحات و نگاهها با آن مرتبط است، امید میرود انگارههای مردم و مسئولان در این حوزه شباهت درخور توجهی داشته باشد.