همت نداریم یا قانع نیستیم؟
این روزها چند اظهارنظر از افراد شناختهشده مطرح شده است که سؤالهایی را در شبکههای اجتماعی به دنبال داشته است. یکی از مهمترین سؤالات مطرحشده این است که آیا «ما مردم قانعی نیستیم؟» و آیا ما مردم بیهمتی هستیم؟
این روزها چند اظهارنظر از افراد شناختهشده مطرح شده است که سؤالهایی را در شبکههای اجتماعی به دنبال داشته است. یکی از مهمترین سؤالات مطرحشده این است که آیا «ما مردم قانعی نیستیم؟» و آیا ما مردم بیهمتی هستیم؟
مردم چین قانع هستند!
آنطور که جماران گزارش داده است، «مصباحیمقدم» از روحانیون اصولگرا گفته است: «علت اصلی تورم انتظار تورمی مردم است. مردم انتظار تورم بالاتر را دارند. خود این امر عامل افزایش تورم میشود. علاوهبراین شرایط سیاسی و مسائل سیاسی تأثیرگذار است. روابط با غرب و برجام و توافقات و تحریمها و... هم تأثیرگذار است». او با اشاره به مردم کشورهای دیگر ازجمله چین گفته است: «مردم چین قانع هستند و به یکی، دو وعده غذا در شبانهروز اکتفا میکنند؛ اما مردم ما اینگونه نیستند!». این روحانی عضو تشخیص مصلحت نظام که در گفتوگوی اقتصادی خود بارها از دولت حمایت کرده است، در زمینه عدم رشد و توسعه در ایران توضیح داده است: «چین چهار دهه رشد بالای 10 درصد را تجربه کرده و توانسته از یک کشور بهشدت فقیر با جمعیت انبوه خارج شود و به کشوری تبدیل شود که جایگاه دوم اقتصاد دنیا را دارد. پس این نشان میدهد شدنی است. چین ظرفیتهای ما را ندارد. موقعیت جغرافیایی چین موقعیت ما نیست. چین به اندازه موقعیت و شرایط ما نیست. موقعیت انرژی که ما داریم، چین ندارد. البته موقعیت جمعیتی را که چین دارد، ما نداریم. آن جمعیت قانع است، جمعیتی که به دو وعده یا یک وعده غذا در شبانهروز اکتفا میکند. این فرهنگ کاملا متفاوتی است؛ بنابراین از این ظرفیت بالقوهای که ما داریم و میتوانست مورد بهرهبرداری و استفاده قرار گیرد، استفاده نکرده؛ چراکه برای خروج از تنگنا و شرایط سخت اقتصادی برنامهای نداشتیم یا اگر برنامهای داشتیم، برنامهها را کنار گذاشتند، همتی نداشتیم».
درآمد بالاتر، خرج بیشتر
چند روز پیش نیز علمالهدی، امام جمعه مشهد، بهعنوان پیشنهاد، به دعوت مردم برای مدیریت مصرف و هزینه پرداخت و اظهار کرد: «متأسفانه در برخی از خانوادهها این رویه نادرست وجود دارد که به محض اینکه بر حقوق افزوده میشود یا درآمد بالاتر میرود، سطح هزینه نیز بلافاصله به همان نسبت افزایش پیدا میکند. این بزرگترین عامل ازبینبرنده معیشت خانواده است. این مسئله مصرف و هزینه ازجمله ارکان مهمی است که خانوادهها باید مدنظر قرار بدهند».
نرخ فقر
این پیشنهادها در شرایط کنونی مطرح میشود. شرایطی که مسئله معیشت دغدغه روزانه بسیاری از مردم است. طبق گزارش خبرآنلاین در تاریخ 5 خرداد مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی اعلام کرد نرخ فقر در ایران در یک دهه از ۱۹ درصد به بیش از 30 درصد افزایش یافته است. آقامحمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفته است: «دوهزارو ۲۰ محله و ۱۹میلیونو ۷۰۰ هزار نفر از جمعیت در سراسر ایران وجود دارد که از امکانات اولیه زندگی مانند مسکن، اشتغال، تحصیلات تا ۱۲ سال، سلامت، خوراک و پوشاک محروم هستند». در این گزارش تأکید شده است «در سال ۱۴۰۰ خط فقر سرانه متوسط کشوری با رشد ۵۰درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹، به میزان یکمیلیونو 700 هزار تومان رسید. این عدد در شهریور ۱۴۰۱، هفتمیلیونو 500 هزار تومان است. براساس این گزارش در سال ۱۴۰۰ در حدود ۲۵.۶ میلیون نفر در ایران زیر خط فقر بودند. هرچند به دلیل رشد مثبت اقتصادی در سال ۱۴۰۰، 700 هزار نفر از جمعیت فقیر ایران کاسته شد؛ اما بررسی کیفی این عدد نشان میدهد رشد اقتصادی بر طبقه متوسط اثرگذاری بالاتری داشته و فقرا را کمتر تحت تأثیر خود قرار داده است. درعینحال قیاس این عدد با سال ۱۳۹۰، نشان از افزایش ۱۱ میلیوننفری جمعیت فقرا دارد». در نهایت آنطور که «علیرضا عسگریان»، معاون وزارت رفاه، چند روز پیش آماری از میزان خانوارهای تحت پوشش برای دریافت یارانه اعلام کرد: «۹۱ درصد مردم مشمول دریافت یارانه هستند».
حالا با همه این دادهها و شرایطی که وجود دارد، همچنان این سؤال مطرح است که آیا مردم ما مردم «بیهمت» و «زیادهخواه» هستند؟ این سؤالات از آنجا مطرح میشود که انگار در هر اتفاقی این ما مردم هستیم که مقصر هستیم.
برای کاهش مصرف برق، قرار مرسوم عقبکشیدن ساعت، اجرائی نشد و به جای آن کارمندان ناگزیرند ساعت شش صبح و برخی ساعت هفت سر کار حاضر شوند. مهدکودکها هم به همین طریق ولی چون ساعت کاری مدارس تغییر نکرد، یکی از والدین باید با تأخیر بر سر کار حاضر شود. ماجرای کمبود آب پیش میآید، مدام از صرفهجویی گفته میشود؛ اما برای تغییر و بازسازی زیرساختها، لولههای آب یا نحوه استفاده در کارهای کشاورزی تدبیری اندیشیده نمیشود. برای کاهش مصرف گاز، مردم باید بیشتر لباس بپوشند. برای اینکه هوا آلوده است، به جای هر تغییری در بنزین یا کارخانهها یا... ما مردم هستیم که باید در خانهها بمانیم. هنگامی که صحبت از افزایش حقوق برای سال 1402 میشود، طبق آمارها اعلام میشود که تورم 48 درصد است؛ اما فقط 27 درصد به حقوقها اضافه میشود؛ یعنی همانطور که سیاستمداران خواستهاند برای زندگی روزمره باید از خورد و خوراک خود بکاهیم تا بتوانیم زندگی مشابه سال قبل داشته باشیم. نه پیشرفتی دیده میشود و نه امکان بهبودی. با این حساب ما مردم باید پند بشنویم و مقایسه شویم و البته هیچ وقت «کافی» و «ارزشمند» نباشیم.
در نهایت جای این سؤال در گفتوگوی طولانی جماران با عضو تشخیص مصلحت خالی است: «خود ایشان روزی چند وعده غذا میخورند؟» و آیا برای اینکه ببینند مردم ما «بیهمت» هستند یا نه، حاضرند یک هفته در یکی از مناطق حاشیهای در کنار مردم با همان شرایط آب، هوا و تغذیه زندگی کنند؟ یا یکی از مسئولان حاضرند مانند ما مردم یک هفته به دنبال خانه اجارهای بگردند؟ شاید این بار محتاطتر بتوانند از کلماتی مانند «بیهمت» استفاده کنند.