وزارت نفت:
فاز 11 پارس جنوبی امسال به بهرهبرداری میرسد
وزارت نفت در پاسخ به گزارش رؤیافروشی به قلم مهدی افشارنیک که در 23 اردیبهشت 1402 و در شماره 4552 روزنامه «شرق» منتشر شده، پاسخی را ارسال کرده که در ادامه میخوانید: به نظر میرسد خبرنگار محترم آن روزنامه با بیاطلاعی از رویدادها و روند انجام طرحها و پروژههای تعریفشده در شرکت ملی نفت ایران در حوزه تولید صیانتی گاز، تمرکز خود را تنها بر روی موضوع ناترازی گاز و عدم تطابق تولید با مصرف قرار داده است؛ چراکه به کرات و در قالب گزارشهایی با موضوع مشترک که در مقاطع کوتاه زمانی توسط روزنامه شرق به چاپ رسیده و با تکیه بر همان چند آمار نخنمای قدیمی که البته بدون ارائه مأخذ درست آماری بدان استناد شده است؛
![روزنامه شرق](/images/Logo-newspaper.jpg)
وزارت نفت در پاسخ به گزارش رؤیافروشی به قلم مهدی افشارنیک که در 23 اردیبهشت 1402 و در شماره 4552 روزنامه «شرق» منتشر شده، پاسخی را ارسال کرده که در ادامه میخوانید: به نظر میرسد خبرنگار محترم آن روزنامه با بیاطلاعی از رویدادها و روند انجام طرحها و پروژههای تعریفشده در شرکت ملی نفت ایران در حوزه تولید صیانتی گاز، تمرکز خود را تنها بر روی موضوع ناترازی گاز و عدم تطابق تولید با مصرف قرار داده است؛ چراکه به کرات و در قالب گزارشهایی با موضوع مشترک که در مقاطع کوتاه زمانی توسط روزنامه شرق به چاپ رسیده و با تکیه بر همان چند آمار نخنمای قدیمی که البته بدون ارائه مأخذ درست آماری بدان استناد شده است؛ سعی در مطرحکردن این موضوع داشته است. در واقع به نظر میرسد، یک موضوع، بارها و بارها و تنها با استفاده از تکنیک بازی با کلمات، در قالب گزارشات جدید از سوی این رسانه منتشر شده است؛ حال آنکه موضوع همان موضوع اولیه و مباحث و ادله همان ادله قبلی است.
در این رابطه با توجه به اینکه بخشی از ناترازی گاز حاصل عدم رعایت الگوی صحیح مصرف است، جلسات مکرری از سوی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با سازمان بهینهسازی مصرف سوخت برگزار شده و راهکارهای عملی برای مدیریت ضربتی بهینه مصرف (بهویژه در حوزه مصرف گاز) تدوین شده و هماکنون در حال اجراست و سازمان بهینهسازی مصرف سوخت نیز بهعنوان ارگان اصلی اثرگذار در بحث رعایت الگوی مصرف، موظف به اجرای دستورالعملهای تدوینشده و ارائه گزارشات مستمر به شرکت ملی نفت ایران شده است تا بلکه بتوان با اقدامات اجرائی ضربتی، این سوءمصرف را تا حدودی جبران کرد.
در بخش دیگری از این گزارش، به عملکرد شرکت ملی نفت ایران در تولید گاز بهویژه در حوزه میادین مشترک اشاره شده و آن را عاملی در ناترازی گاز عنوان کرده است. شرکت ملی نفت ایران با علم بر تمامی کاستیهایی که طی سالها در حوزه تولید گاز انجام شده است -و بخشی از آن نیز به دلیل ترک فعل شرکتهای خارجی طی یک دهه اخیر است- اعلام میدارد که اولویت اجرائی این شرکت در تولید حداکثری گاز با اولویت میادین مشترک است و در این مورد خاص از تمامی توان اجرائی و سرمایهای این شرکت استفاده شده است.
بهعنوان نمونه و در راستای تنویر افکار عمومی، به تشکیل کارگروه «طرح فشارافزایی، حفظ و نگهداشت تولید میدان گازی پارس جنوبی» اشاره میشود که با ابلاغ مدیرعامل محترم شرکت ملی نفت ایران تشکیل شده و هدف از آن حفظ و نگهداشت تولید پایدار و حداکثری از این میدان مشترک است که در راستای رفع ناترازی گاز کشور انجام شده است.
در عین حال قرارداد مربوط به مطالعات فشارافزایی میدان گازی پارس جنوبی نیز طی هفته گذشته و در خلال بیستوهفتمین نمایشگاه بینالمللی صنعت نفت با یک شرکت ایرانی منعقد شد که طی آن انجام مطالعات مربوط به چهار هاب فشارافزایی مشتمل بر 17 بسته کاری (از مطالعات پایه مهندسی و سناریوهای اضافه برداشت گرفته تا مطالعات زیستمحیطی) تعریف شده است.
این در حالی است که بحث فشارافزایی گاز، بهعنوان مقولهای اثرگذار و بسیار پیچیده و فنی، در شرایطی مطرح میشود که وجود تحریمهای غرب، صنعت نفت را تنها با گزینه استفاده از توان داخلی، در این حوزه مواجه کرده است و ناگفته پیداست که بالابردن توان علمی و فنی شرکتهای داخلی اگرچه اقدام کاملا درستی است، اما اجرای آن نیازمند سپریشدن دوره زمانی مربوط به خود است.
در عین حال بر اساس برنامهریزیهای انجامشده، فاز 11 پارس جنوبی نیز پس از یک وقفه 20ساله، با تمهیدات اندیشیدهشده، سرانجام امسال به بهرهبرداری میرسد که خود میتواند گامی در مسیر رفع دغدغه تولید گاز زمستانی در کشور باشد.
استفاده از عبارت «وقفه 20ساله» به خودی خود میتواند بیانگر این موضوع باشد که بهرهبرداری از این فاز به دلیل پیچیدگیهای مربوط به توسعه آن، طی این مدت طولانی به تعویق افتاده است و امروز با تکیه بر اقدامات اثرگذار شرکت ملی نفت ایران، زمینه بهرهبرداری از آن فراهم شده است.
نکته دیگری که در پاسخ به گزارش شرق میتوان بدان اشاره کرد، این است که آنچه بهعنوان نمونههای آماری از سوی خبرنگار محترم این روزنامه در گزارش مذکور و (گزارشات مشابه که به کرات در این روزنامه منتشر شده) آورده شده از سوی شرکت ملی نفت ایران فاقد وجاهت قانونی است و البته مأخذ آمارهایی که بدانها اشاره شده است نیز مشخص نیست و معلوم نیست که خبرنگار محترم به استناد کدامین مأخذ آماری، این گزارش و گزارشات مشابه را میپروراند و از طریق تریبونهای رسانهای به خورد افکار عمومی میدهد.
در عین حال ذکر این نکته نیز لازم است که با وجود اینکه خبرنگار محترم در این گزارش و نوشتارهای قبلی، اقدامات صورتگرفته از سوی شرکت ملی نفت ایران «در مسیر اجرای مسئولیتهای اجتماعی را به باد سخره گرفته و از آنها بهعنوان سرپوشی برای عدم اجرای وظایف ذاتی شرکت ملی نفت ایران یاد کرده است!»، اما باید گفت که انجام خدمات مربوط به مسئولیتهای اجتماعی بخش مهمی از وظایف شرکت ملی نفت ایران در مسیر بهرهمندی حداکثری مردم از عدالت اجتماعی است و شرکت ملی نفت ایران، عمل به این مقوله را نیز همراستا با دیگر فعالیتهای اجرائی و توسعهای خود به پیش میبرد و از آنها غافل نیست.
آنچه به قطعیت میتوان در مورد آن سخن گفت، این است که امروز شاید بیش از هر زمان دیگری، تمرکز شرکت ملی نفت ایران بر بحث تولید پایدار حداکثری با الزامات مربوط به برداشت صیانتی از میادین نفتی و گازی کشورمان قرار گرفته است و هرچه امروز از کاستیهای مربوط به نوع عملکرد شرکت ملی نفت ایران در رسانههای منتقد میآید، میراثی است که از سالیان دور برای شرکت ملی نفت ایران باقی مانده است و زیبنده نیست که در چنین شرایطی که با وجود فشارهای بینالمللی، تمامی تلاش این شرکت بر روی مقوله افزایش حداکثری تولید متمرکز شده است، برخی از اصحاب رسانه (که بعضا در جهت منافع خود، در دولت قبلی بدون توجه به کاستیها و همین آماری که امروز از آن برای نقد شرکت ملی نفت ایران استفاده میکنند، تنها به مجیزگویی از خدمات وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران مشغول بودند)، امروز بدون درنظرگرفتن تلاشهای صورتگرفته تنها در مسیر تخریب چهره مجموعه وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران اقدام کنند.