سلامت جسم در گرو سلامت روان
براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت افراد صرفا شامل سلامتی کامل جسمانی نیست؛ بلکه سلامت روانی، اجتماعی، قابلیت ارتباط هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها به طور منطقی را نیز دربر میگیرد و از اهمیت ویژهای هم برخوردار است؛
براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت افراد صرفا شامل سلامتی کامل جسمانی نیست؛ بلکه سلامت روانی، اجتماعی، قابلیت ارتباط هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها به طور منطقی را نیز دربر میگیرد و از اهمیت ویژهای هم برخوردار است؛ چراکه اختلالات روانپزشکی خلاف بیماریهای جسمی علاوه بر فرد بیمار، افراد خانواده و جامعه را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و در صورت عدم درمان، کاهش بازدهی و توانایی نیروی کار و افزایش خودکشی و خشونتهای شهری را به دنبال دارد و درنهایت خسارتهای اقتصادی گستردهای را به دولتها وارد میکند.
براساس آخرین غربالگری ملی، 30 درصد از ایرانیها درگیر بیماریهای اعصاب و روان هستند و 60 درصد نیز از بیماری خود خبر ندارد که این آمارها یکی از بیشترین درصدها در جهان است. همچنین آمار وزارت بهداشت، شمار زنانی را که اختلالات روانی دارند بیش از مردان نشان میدهد. طبق این آمار، در سال 1400، 23.4 درصد از افراد بالغ در ایران دچار یک اختلال روانی بودهاند که 27.6 درصد آنان را زنان و 19.4 درصدشان را مردان تشکیل دادهاند.
اما متأسفانه بیش از ۹۵ درصد بودجه نظام سلامت در کشورمان صرف ارائه خدمات بهداشتی و درمانی با رویکرد سلامت جسم شده و کمتر از پنج درصد از این بودجه، صرف مقولهای به نام سلامت اجتماعی و روان میشود.
ازاینرو برای اولینبار در برنامه ششم توسعه بهصورت جدی توجه به سلامت اجتماعی مطرح شد اما این مفهوم به حوزه بهزیستی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی خلاصه شد؛ و در برنامه هفتم نیز موضوع سلامت روان از اولویت دستور کار خارج شد.
فاطمه محمدبیگی، رئیس فراکسیون جمعیت و تحکیم خانواده مجلس میگوید: از آنجایی که موضوع سلامت روان در لایحه برنامه هفتم لحاظ نشده بود، در کمیسیون بهداشت درمان یک لایحه به آن الحاق کردیم.
تمامی اینها در حالی است که پیشنویس لایحه حمایت از بیماران مبتلا به اختلالات روان که فرایند تدوین آن از سال 1382 آغاز شده و متن آن از سال 1394 بارها تغییر کرده، چهارم آبان سال گذشته از مجلس، بهدلیل لزوم بازنگری در مفاد لایحه برای رعایت حقوق افراد مشمول و رفع ابهامات پس گرفته شد و همچنان تکلیف آن مشخص نیست.
در انتها باید به نقل از صاحبنظران تأکید کرد که خدمات اجتماعی و سلامت روان باید در کنار خدمات سلامت جسمی و به شکلی یکپارچه ارائه شود؛ چراکه بدون سلامت روان دستیابی به بخشهای دیگر سلامت امکانپذیر نیست.
در این میان اگر برنامههای اعلامشده توسط دولتها به درستی اجرا شود، میتوان به بهبود سلامت اجتماعی مردم نیز امید بست؛ بدون شک مجموعه فاکتورهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و همچنین زیرساختهای شهری و زیستمحیطی و نیز بهداشت عمومی از عوامل اصلی تأمینکننده سلامت روانی آحاد جامعه است.