گفتوگوی «شرق» با دانشجوی دانشگاه تهران که مورد ضربوشتم حراست قرار گرفته بود
توییتی را به من نسبت میدادند که مال من نبود
طبق گفتههای محمد موحدینیا، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، در هفتههای گذشته در تماس حراست دانشگاه برای حضور او در دفتر این بخش در راستای صحبت برای مسائل آموزشی، با او برخورد فیزیکی صورت گرفته و درحالحاضر هم پرونده شکایت از این افراد را در دستگاه قضا به جریان انداخته است.
شرق: طبق گفتههای محمد موحدینیا، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، در هفتههای گذشته در تماس حراست دانشگاه برای حضور او در دفتر این بخش در راستای صحبت برای مسائل آموزشی، با او برخورد فیزیکی صورت گرفته و درحالحاضر هم پرونده شکایت از این افراد را در دستگاه قضا به جریان انداخته است.
موحدینیا در گفتوگو با «شرق» از روز اول حضور در حراست دانشگاه میگوید: «من از ابتدا از مسیر رسمی و قانونی پیگیر این ماجرا بودم؛ اما بعد از رسانهایشدن مسئله، شبهاتی در این زمینه پیش آمد و برای همین مفید دیدم که مصاحبهای انجام دهم تا شرح کاملتری از ماجرا ارائه دهم. 11 تیر ماه بیخبر و بدون پیشزمینه قبلی شمارهای با من تماس گرفت و بعد متوجه شدم از دفتر رئیس حراست دانشگاه تهران است. آنها با لحن دوستانهای به من گفتند ساعت پنج همان روز بابت یکسری مسائل آموزشی به حراست دانشگاه بروم.
با وجود اینکه من سوءظنی به حراست نداشتم؛ اما آن روز نتوانستم در دفتر حراست حاضر شوم. همان روز ساعت پنج با من تماس گرفتند که کجا هستم و من گفتم نتوانستم امروز خدمت برسم و فردا میآیم. همان موقع لحن کسی که پشت تلفن بود، جدی شد و گفت امکان بازداشت شما وجود دارد، بیایید اینجا تا مسئله بیخ پیدا نکند».
این دانشجو اشاره میکند: «من گفتم شما اول گفتید موضوع آموزشی است، چطور به بازداشت رسیده؟ بیان کردم این شکل احضار اصلا قانونی نیست. دلیل این احضار چیست؟ با این اوصاف من امروز نمیتوانم خدمت برسم. دوباره تماس گرفتند که ما امروز تا هر زمان که میتوانی برسی، منتظر میمانیم و بیا. از آنجا که من تا به حال سوءسابقه یا پرونده نداشتم، برخوردی هم با حراست نداشتم و نمیخواستم حاشیهای ایجاد شود، خودم را به دفتر حراست رساندم. من به ساختمان فولاد واقع درخیابان 16 آذر رفتم که از همان اول با لحن بدی مواجه شدم. به دفتر آقای خاکساری رفتم و در آنجا من را به اتاقی هدایت کردند که شبیه اتاق بازجویی بود، بعد از آن به اتاق رئیس حراست رفتم، آنجا ایشان با لحن بد سؤالاتی مطرح کردند. همان اول سؤالاتی درباره توییتر پرسیدند که گفتم من اصلا اکانت توییتر ندارم».
موحدینیا ادامه میدهد: «آنجا توییتی را نشان دادند و گفتند که آن را من منتشر کردهام؛ درصورتیکه میگفتم من اصلا توییتر ندارم. بیان کردم این پیج من نیست و حتی در صفحات شخصی دیگرم هم عنوان کردم این صفحه من نیست و دوستان آن را آنفالو کنند. محتوای آن توییت هم سیاسی نبود. درباره آقایی بود که قبلا عضو حراست دانشگاه تهران بود و الان رئیس حراست دانشگاه بهشتی هستند.
در آن توییت کلیپی از ضربوشتم یک دانشجو به دست ایشان منتشر شده بود و گفته شده بود چنین شخصی رئیس حراست دانشگاه شده. پس از این تهدید کردند تا اقرار کنم. مانند اینکه نمیگذاریم مدرکت را بگیری و دکتری بخوانی، برایت پروندهسازی میکنیم تا تماسها با خوابگاه که آقای موحدینیا از خوابگاه و امتحانات پایان ترم محروم است».
این دانشجو میگوید: «پس از اینکه من باز هم به کاری که انجام نداده بودم، اقرار نکردم، مورد توهین و ضرب و شتم قرار گرفتم. بعد از 10 دقیقه دوباره من را به اتاق اول بردند و شروع کردند به اخذ نوشته و مواردی از این قبیل را که در تجمعات دانشگاه تهران حضور داشتم، عنوان کردند؛ اما سعی کردم تا جای ممکن آن موارد را ننویسم.
من را تهدید میکردند که همین الان میگویند بیایند بالا تا بازداشتم کنند و ببرند یا آیندهام به لجن کشیده شود. بعد من را تهدید کردند که درباره این موضوع جایی صحبت نکنم و موضوع همانجا محفوظ میماند؛ اما گفتند اگر این موضوع جایی بازگو شود، با تو برخورد میکنیم. باوجوداین بعد از آنکه از ساختمان بیرون آمدم، مسیر قضائی را انتخاب کردم، آثار ضربوشتم را در پزشکی قانونی ثبت کردم، دستور قضائی مبنی بر تحویل فیلم دوربینهای مداربسته ساختمان فولاد را گرفتم و پرونده به شورای حل اختلاف رفت.
موازی آن از طریق دانشگاه به نهاد رهبری، معاونت دانشجویی، ریاست دانشگاه و مسئولان دانشکده اطلاع دادم. بعضی مثل نهاد رهبری و معاونت دانشجویی وعده پیگیری دادند؛ اما تنها جایی که از پیگیری فرار کرد، ریاست دانشگاه بود که در این مدت حتی پنج دقیقه هم نتوانستم ایشان را ببینم و در دادن فیلم دوربینهای مداربسته هم همکاری انجام ندادند. خلاصه صحبت حوزه ریاست دانشگاه این بود که چون شما از مراجع قضائی اقدام کردی، ما امکان ورود نداریم. و سعی میشد موضوع من بیاهمیت در نظر گرفته شود.
در همان بازه ریاست دانشگاه، دکتر مقیمی، در نشستی بیان کرده بودند که با هیچ دانشجویی در دانشگاه تهران برخورد نشده. من یک دانشجو هستم که بیهیچ گناهی چنین برخوردی با من شده و شما حتی گوش شنوایی برای این مسئله ندارید».
این دانشجوی دانشگاه تهران در پایان اضافه کرد: «میخواستم در هیئت تخلفات اداری کارکنان دانشگاه هم ثبت شکایت کنم که گفتند باید برای شکایت از مدیران به وزارت علوم بروم که من در دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت علوم هم ثبت شکایت کردم و تلاشم بر این بوده که از راه مسالمتآمیز موضوع را پیگیری کنم تا سازش صورت گیرد؛ اما در تمام این مدت از طرق مختلف از طرف این افراد تهدید به پروندهسازی شدم؛ بنابراین تصمیم گرفتم در شورای حل اختلاف درخواست عدم سازش دهم تا پرونده به دادگاه برود. همچنین با توجه به شخصیبودن این مسئله به نظرم این اقدام از جانب این افراد کاملا خودسرانه بوده و هیچ دستوری مبنی بر این کار نداشتهاند.
حال همانطورکه در آن روز گفتند، آنها پشتشان به قلم پروندهسازشان گرم است و من هم به قانون رسمی کشور پناه بردهام. در نهایت مشخص میشود که عیار کدامیک بیشتر است».