|

پیوند کمیابی و دوران فراوانی

دانشجویی را تصور کنید که استادش سه ماه به او فرصت داده است تا روی موضوعی کار تحقیقاتی انجام دهد و در انتهای ماه سوم نتیجه تحقیقات خود را تحت عنوان یک مقاله ارائه دهد. این دانشجو بر این باور است که سه ماه زمان طولانی‌ای برای انجام این کار تحقیقاتی است. به‌همین‌دلیل روزها و هفته‌ها را به علت تعلل و بی‌ملاحظگی از دست می‌دهد. ناگهان در دو هفته پایانی فرصت تعیین‌شده، تصمیم می‌گیرد مطالعه تحقیقاتی خود را به سرانجام برساند

سیدجوادجمالی-کارشناس اقتصاد: دانشجویی را تصور کنید که استادش سه ماه به او فرصت داده است تا روی موضوعی کار تحقیقاتی انجام دهد و در انتهای ماه سوم نتیجه تحقیقات خود را تحت عنوان یک مقاله ارائه دهد. این دانشجو بر این باور است که سه ماه زمان طولانی‌ای برای انجام این کار تحقیقاتی است. به‌همین‌دلیل روزها و هفته‌ها را به علت تعلل و بی‌ملاحظگی از دست می‌دهد. ناگهان در دو هفته پایانی فرصت تعیین‌شده، تصمیم می‌گیرد مطالعه تحقیقاتی خود را به سرانجام برساند. متأسفانه دیگر دیر شده است، دانشجو نتوانست قدر و ارزش روزهای سپری‌شده را به حد کافی و شایسته درک کند، ازاین‌رو از عهده ارائه مقاله ناتوان خواهد بود. دلیل درماندگی او در تهیه یک مقاله علمی قابل‌قبول، بازمی‌گردد به زمانی که او با بی‌مبالاتی فرصت زیادی را که در اختیار داشت، بدون استفاده صحیح از دست داد. فرد دیگری را در نظر بگیرید که یک هفته به سفری تفریحی می‌رود، او در شش روز اول سفر، در محل اقامت خود می‌ماند و صرفا می‌خوابد یا استراحت می‌کند. سپس در روز آخر سفر تصمیم می‌گیرد از تمام نقاط زیبا و جذاب بازدید کند. او موفق نخواهد شد از تمام اماکن دیدنی سفر دیدار کند و باید خود را بابت اوقات فراوانی که با بی‌احتیاطی از دست داده است، سرزنش کند.

معمولا کشاورزان زمان زیادی را صرف کاشت و مراقبت از محصولات کشاورزی خود می‌کنند. سپس در یک دوره زمانی کوتاه نتیجه و ثمره تلاش و زحمت خود را برداشت می‌کنند. به عبارتی فصل برداشت محصول دوره کوتاهی است. در این مقطع زمانی، کشاورزان پول و عایدی مناسبی را کسب می‌کنند که ماحصل مدت‌ها تلاش آنها بوده است. سندهیل مولاینتین، نویسنده هندی کتاب فقر احمق می‌کند، بیان می‌دارد در هند عموما کشاورزان در ماه‌های نزدیک به فصل برداشت، بیشتر جشن و میهمانی برگزار می‌کنند، بیشتر به‌دنبال خوشگذرانی هستند و میزان کمی از درآمد حاصل از فروش محصولات را برای آینده و ادامه سال پس‌انداز می‌کنند. بدین سبب هر قدر از زمان فصل برداشت فاصله می‌گیرند، سختی‌ها و تنگناهای زندگی بیشتر آنها را احاطه می‌کند.

در تمامی موارد ذکرشده، افراد در اثر بی‌خردی و بی‌تدبیری در دام کمیابی گرفتار شده‌اند. بذر دام کمیابی در دوره‌ای کاشته می‌شود که حداقل فراوانی نسبی وجود داشته است. دانشجویی که سراسیمه و در یک زمان محدود، می‌خواهد مقاله تحقیقاتی خود را به پایان برساند باید افسوس فرصت‌های گران‌بها و باارزشی را بخورد که با نادانی و نابخردی هدر داده است. آن گردشگر نیز که در انتهای سفر می‌خواهد همه از اماکن دیدنی بازدید کند ولی موفق نمی‌شود، باید خود را بازخواست کند. ریشه نداشتن زمان کافی و کمیابی زمانی، مرتبط است با وقتی که فرد با فراوانی زمان مواجه بوده ولی از آن به‌صورت بهینه استفاده نکرده است. کشاورزی که در فصل برداشت یکباره پول هنگفتی دریافت می‌کند، در‌واقع در‌حال ورود به چرخه‌ای مشابه از فراوانی اولیه است که به کمیابی ختم می‌شود.

آنچه در همه نمونه‌های ذکرشده مشترک است، مدیریت غلط و ناکارآمد در زمان فراوانی است که منجر به بروز کمیابی و بحران می‌شود. در زندگی بسیاری از افراد داستان‌های متعددی از کمیابی می‌توان یافت که نشئت‌گرفته از جهالت و نادانی در دوران کثرت و فراوانی است. فرد کهن‌سالی که عرصه جوانی را بدون هیچ‌گونه توشه و اندوخته‌ای سپری کرده است، حال در زمان پیری باید حسرت ایامی را ببرد که بر اثر غفلت از فراوانی نعمت آن روزگار، بهره کافی را نبرده است.

در مباحث اقتصادی نیز می‌توان موارد مشابه‌ای از رابطه کمیابی و فراوانی را مشاهده کرد. اقصانقاط کره زمین سرشار است از نعمت‌ها و ثروت‌های خدادادی، حال برخی از کشورها از این ثروت‌ها به‌صورت شایسته و کارآمد استفاده می‌کنند و زمینه را برای رشد توسعه اقتصاد خود هموار می‌کنند و برخی خیر. کشور نروژ نمونه بارز این قضیه است، کشوری که با تدبیر و دوراندیشی، درآمد نفتی خود را به‌خوبی مدیریت کرده و هم‌اکنون صندوق ارزی آن کشور قریب به 1400 میلیارد دلار منابع ارزی در اختیار دارد. همچنین برخی کشورهای حوزه خلیج فارس با پیمودن مسیری مشابه، فراوانی ناشی از ثروت‌های طبیعی را به‌صورت مطلوب اداره کرده‌اند. از سوی دیگر می‌توان مصادیقی را نام برد که با وجود داشتن منابع طبیعی فراوان، هرگز قادر نبوده‌اند به‌گونه‌ای شایسته از آن منابع بهره‌مند شوند. براساس رتبه‌بندی‌های اعلامی توسط نشریات معتبر بین‌المللی، عراق، ونزوئلا، جمهوری کنگو، لیبی، زامبیا و... بالاترین میزان سرانه ثروت‌های خدادادی را در اختیار دارند، آنها هیچ‌گاه نخواسته یا نتوانسته‌اند از فراوانی ثروتی که در اختیار داشتند، به نحوی مناسب بهره‌مند شوند. اکنون این کشورها با بحران‌ها و کمبودهای قابل‌ملاحظه‌ای مواجه هستند. ریشه اصلی این کمبودها را باید در عدم مدیریت صحیح ثروت‌های فراوانی دانست که تباه و تلف شده‌اند. فقدان مدیریت کارآمدی فراوانی‌ها منجر به کمبودها شده است.

مطابق با آمار جهانی منتشرشده ایران با حجم ذخایر نفتی اثبات‌شده به میزان 154 میلیارد بشکه، با کسب رتبه سوم میزان ذخایر در جهان، حدود 10 درصد ذخایر نفتی را در اختیار دارد. همچنین ایران با در‌اختیار‌داشتن نزدیک به 17 درصد ذخایر گازی جهان، رتبه دوم جهانی را تصاحب کرده است. به‌علاوه ایران با تملک هفت درصد ذخایر معدنی دنیا از این حیث در مکان دهم جهان قرار گرفته است. اقتصاد ایران طی ادوار گذشته فرصت‌های بی‌نظیری را به‌راحتی از دست داده است. در زمان دولت‌های نهم و دهم میزان درآمد حاصل از فروش نفت ایران قریب به 700 میلیارد دلار برآورد شده است. این درآمد عظیم نفتی به‌گونه‌ای اعجاب‌انگیز، کمترین دستاورد را برای اقتصاد ایران به همراه داشته است. عدم رشد مناسب تولید ناخالص ملی، عدم شکل‌گیری مطلوب سرمایه ثابت در اقتصاد از مصادیق بارز سوء‌مدیریت دوران فراوانی محسوب می‌شود. در‌حال‌حاضر اقتصاد ایران با کمبود و فرسودگی زیرساخت‌های لازم مانند نیروگاه‌ها، شبکه حمل‌ونقل عمومی و همچنین با کسری در تراز گاز، برق و آب مورد‌نیاز خود مواجه است.

کمبودهای زمان حال را می‌توان در بی‌توجهی به فراوانی‌های گذشته جست‌وجو کرد. با‌این‌حال‌ هنوز هم اقتصاد ایران، میزان قابل‌قبولی از فراوانی‌ها را در اختیار دارد. فراوانی منابع نفت و گاز و انرژی، وجود نیروی کار ارزان، برخورداری از هرم سنی مناسب و تحصیل‌کرده، همگی از عواملی هستند که می‌توانند آینده روشنی را برای آینده اقتصاد ایران ترسیم کنند. بی‌توجهی و مراقبت‌نکردن از این فراوانی، می‌تواند کمبودهای جدی را در آینده به ارمغان می‌‌آورد. سخن آخر اینکه معمولا پیوند و ارتباط نزدیکی میان کمیابی و فراوانی می‌توان مشاهده کرد. خالی‌بودن جیب کشاورز پیش از فصل برداشت به شیوه رفتار او بعد از زمان برداشت قبلی مرتبط است. دانشجویی که مقاله خود را سر موعد تکمیل نمی‌کند، علت مشکل را باید در زمانی جست‌وجو کند که از فراوانی وقتی که در اختیار داشته، استفاده بهینه نکرده است.

در اقتصاد نیز مقطعی که در فراوانی به سر می‌برید، اگر به درستی و با تدبیر از کثرت و وفور منابع و فرصت‌ها استفاده نکنید، به‌زودی دچار کمبود و کمیابی می‌شوید. هر فرد بالقوه دارای استعدادها و توانایی‌هایی است، عدم تبدیل استعدادهای بالقوه به بالفعل باعث می‌شود فرد دچار احساس گناه شود. شخص پیری که توانایی‌های دوران جوانی خود را قدر ندانسته و آن را از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل نکرده، حال دچار حسرت و افسوس می‌شود. افراد زمانی مورد مؤاخذه قرار می‌گیرند که از امکانات و استعدادهای خود به نحو صحیح استفاده نکرده باشند.

یالوم در کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال خود اظهار می‌دارد در آخرت از شما نمی‌پرسند چرا موسوی یا عیسوی نبودی؟ بلکه می‌گویند چرا از داشته‌های خودت خوب استفاده نکردی و آنچه را که می‌توانستی باشی نبودی؟ این روایت شاید قضاوت آیندگان به اوضاع فعلی اقتصاد ایران باشد که ناشی از عدم مدیریت صحیح منابع در دوران فراوانی و ناتوانی در تبدیل امکانات بالقوه به بالفعل است که ماحصل آن ورود به دام کمیابی است.