|

«به سلامت آقای رئیس‌جمهور!»

«شما آقای احمدی‌نژاد تهمت زدید، جوابتان را دادیم. دیگر حق هیچ صحبتی ندارید... به سلامت. شما... شئونات جمهوری اسلامی را رعایت نکردید»؛ این جملات علی لاریجانی خطاب به محمود احمدی‌نژاد که با نشان‌دادن در خروج و افزودن عبارت «به سلامت آقای رئیس‌جمهور»، به‌گونه‌ای کم‌نظیر تکمیل می‌شد، در صحن علنی مجلس کمی پس از آن گفته شد که احمدی‌نژاد فیلم مخفیانه ضبط‌شده از فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی را پخش کرد. صحن مجلس آن روز صحنه‌ای بود برای آشکار‌شدن اختلافاتی که جناح راست همیشه در قدرت را در نهایت چند‌پاره کرد.‌

«شما آقای احمدی‌نژاد تهمت زدید، جوابتان را دادیم. دیگر حق هیچ صحبتی ندارید... به سلامت. شما... شئونات جمهوری اسلامی را رعایت نکردید»؛ این جملات علی لاریجانی خطاب به محمود احمدی‌نژاد که با نشان‌دادن در خروج و افزودن عبارت «به سلامت آقای رئیس‌جمهور»، به‌گونه‌ای کم‌نظیر تکمیل می‌شد، در صحن علنی مجلس کمی پس از آن گفته شد که احمدی‌نژاد فیلم مخفیانه ضبط‌شده از فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی را پخش کرد.

صحن مجلس آن روز صحنه‌ای بود برای آشکار‌شدن اختلافاتی که جناح راست همیشه در قدرت را در نهایت چند‌پاره کرد.‌

 

علی لاریجانی چند سال پس از احمدی‌نژاد در حلقه محذوفین نامدار جناح راست نشست. نه درست در کنار احمدی‌نژاد، اما بسیار نزدیک به او.‌ لاریجانی اما بر‌خلاف احمدی‌نژاد، در ساخت قدرت سیاسی ایران پدیده‌ای نوظهور نبود؛ به خانواده‌ای شناخته‌شده در بین سنتی‌های حوزه تعلق داشت و حلقه‌های بستگی و وابستگی با چهره‌های شناخته‌شده انقلاب او را چنان در حاشیه امن قرار می‌داد که حتی وقتی احمدی‌نژاد فیلم فاضل و سعید مرتضوی را در صحن علنی مجلس پخش کرد، هیچ‌کس گمان نمی‌کرد علی اردشیر‌‌لاریجانی به پایان راه حتی نزدیک شده باشد.

علی لاریجانی، این فرزند میرزا هاشم آملی، مقطع کارشناسی علوم رایانه را در دانشگاه صنعتی شریف به پایان برد و به توصیه مرتضی مطهری، پدر همسرش، کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته فلسفه دانشگاه تهران اخذ کرد. پس از انقلاب وارد صداوسیما شد؛ جایی که سال‌ها بعد و در سال ۱۳۷۲، نه در لباس خبرنگاری که در دادگاه امیرعباس هویدا حضور می‌یابد، بلکه این‌ بار در خلعت ریاست سازمان، دوباره به آنجا بازگشت و تا سال ۸۳ (یک سال پیش از پایان ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی) همان‌جا ماند. صداوسیما را با سه شبکه تلویزیونی تحویل گرفت و با هفت شبکه تلویزیونی، هشت شبکه رادیویی، ۳۰ شبکه رادیویی استانی، چهار شبکه تلویزیونی استانی و هفت شبکه تلویزیونی جهانی تحویل داد. اما آنچه از دوران او در ذهن‌ها ماند، دو برنامه «هویت» و «چراغ» بود؛ برنامه‌هایی که انتقادهای بسیاری را برانگیخت و از آن جهت مهم بود که -پس از سال‌ها- بدعت رویارویی صداوسیمای ملی را با رئیس‌جمهور مستقر پایه گذاشت.

علی لاریجانی آن روزها در پاسخ به انتقادها از برنامه هویت گفت: «بسیاری از شخصیت‌های مطرح‌شده، افراد مذهبی و اندیشمند نیستند هرچند ممکن است به آن تظاهر کنند... این حضرات فکر می‌کنند ما اطلاع نداریم که از کدام سفارتخانه پول نگارش مقاله می‌گیرند؟».

البته علی لاریجانی سال‌ها بعد و در بحبوحه انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ در برابر پرسشی درباره این برنامه، ۱۸۰ درجه تغییر موضع داد: «پخش برنامه هویت اشتباه بود. با اینکه مسئول بودم، مطلع نبودم و کار زیردستان بود. بعد با ساخت برنامه چهره‌های ماندگار خواستم جبران‌ کنم». همان‌طور که چند سال قبل‌تر و در مناظره‌ای مربوط به انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ مسئولیت خود در ساخت برنامه چراغ را هم گردن نگرفت و گفت: «برنامه زنده بود و من در جریان حرف‌هایی که حسینیان می‌خواست بزند، نبودم».

چرخش‌های این چهره ماندگار البته به همین تغییر موضع در قبال ساخت «هویت» محدود نمی‌شد. راه دور نرویم، همین دعوای لاریجانی با احمدی‌نژاد و نحوه هدایت او به بیرون از صحن مجلس را هم باید در فهرست چرخش‌های علی لاریجانی نوشت. حمایت‌های لاریجانی از احمدی‌نژاد به سال‌ها پیش از ریاست‌جمهوری او و دورانی بازمی‌گردد که احمدی‌نژاد روی صندلی شهردار تهران نشسته بود و اصولگرایان همه بسیج شده بودند تا از او یک کرباسچی متعلق به جناح راست بسازند و علی لاریجانی که آن زمان رئیس سازمان صداوسیما بود، نقش پررنگی در پیشبرد این سناریو داشت. عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت خاتمی، یک بار گفته بود که وقتی محمود احمدی‌نژاد شهردار تهران بود، پل عابر‌پیاده برقی میدان هفت‌ تیر را افتتاح کرد‌... و همان روز آقای عارف کارخانه توربین‌سازی نیروگاه‌های ما را در کرج با هزینه بالغ بر ۲۰۰ میلیارد تومان افتتاح کرد و ایران به جمع ۱۰ کشور صاحب این فناوری پیوست؛ ولی صداوسیما خبر افتتاح پل عابر‌پیاده ۴۰ میلیون تومانی شهردار احمدی‌نژاد را به مدت ۱۵ دقیقه و در پنج بخش خبری پخش کرد، ولی پروژه ۲۰۰ میلیارد تومانی را که معاون اول رئیس‌جمهوری افتتاح کرد، در ۴۵ ثانیه و در چهار بخش خبری پوشش داد.

این رویه لاریجانی در تمام دوران ریاستش بر صداوسیما کم‌و‌بیش ادامه داشت. عملکردی که باعث شد سیدمحمد خاتمی به حضور او در جایگاه رئیس سازمان صداوسیما در هیئت دولت پایان دهد و عملا او را از هیئت دولت اخراج کند. نمایندگان مجلس ششم هم همان زمان تحقیق و تفحص از سازمان صداوسیما را در دستور کار قرار دادند. هرچند این تحقیق و تفحص با دست‌اندازهای بسیاری روبه‌رو شد و عملا تا پایان دوران مجلس ششم به نتیجه نرسید و پیگیری آن به مجلس هفتم موکول شد؛ مجلسی که از قضا، اکثریت آن را همفکران علی لاریجانی در اختیار داشتند.

گزارش تحقیق و تفحص مجلس تنها از پنج حساب بانکی صداوسیما (از مجموع بیش از ۲۰۰ حساب بانکی) حاکی از تخلفات مالی به ارزش۵۲۵۰ میلیارد ریال در این سازمان بود. رقمی هنگفت که برای درک ابعاد آن باید به یاد بیاوریم قیمت دلار در آن سال حدود ۸۰۰ تومان و حداقل دستمزد کارگر حدود ۸۵ هزار تومان بود.

لاریجانی، تحقیق و تفحص نمایندگان را به تمسخر گرفت و آن را «کشکی» خواند و دوستان آن زمانش در مجلس هفتم پیگیری این گزارش را کنار گذاشته و از دستور کار مجلس خارج کردند.

به هر روی، علی لاریجانی پس از تجربه ناکام انتخابات ریاست‌جمهوری نهم، از شهر قم کاندیدای انتخابات مجلس هشتم شد و پس از راه‌یافتن به مجلس، برای سه دوره بر صندلی ریاست مجلس نشست.‌

چرخش بزرگ لاریجانی در این دوران 12ساله رخ داد؛ از یک اصولگرای معتمد که کرسی ریاست مجلس به او تعارف می‌شد در سال ۱۳۸۷، تا کاندیدای رد‌صلاحیت‌شده ریاست‌جمهوری در سال ۱۴۰۰.

علی لاریجانی که روزی وسط دایره ایستاده بود، حالا خود را برون از دایره می‌دید و برون از دایره، ظاهرا حتی از آدمی مثل علی لاریجانی با آن سوابق، یک منتقد تمام‌عیار می‌سازد. منتقدی که تا پای نام خودش به میان نیامد و احساس نکرد که حذف خودش در دستور کار جریان‌های قدرتمند قرار گرفته است، انتقاد چندانی از اوضاع نداشت.

از رد صلاحیت علی لاریجانی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ تا امروز و در آستانه انتخابات مجلس ۱۴۰۲، محور اساسی انتقادهای او را می‌توان فقط یک چیز دانست: عصبانیت از حذف نام لاریجانی‌ از ساخت قدرت سیاسی.

دغدغه‌ای که حتی وقتی چندی قبل در بیانیه‌ای که برای تکذیب حضورش در انتخابات مجلس نوشت، «بدین وسیله از جریان خالص‌سازی رفع نگرانی می‌شود و بعید است به این روش‌های برادران بتوان رقابت تصنعی ایجاد کرد. ملک را چاره‌ای دیگر نیاز است» و کلمه «خالص‌سازی» (کلمه‌ای که البته توصیف دقیقی از آن چیزی است که در حذف همه آن «دیگران» از ساختار قدرت خلاصه می‌شود) را وارد ادبیات سیاسی کشور کرد، می‌شد رد آن را دید.

علی لاریجانی حالا هرچند کاندیدای نمایندگی مجلس از جایی نیست، اما آن‌طور که شنیده می‌شود تلاش‌های بسیاری دارد که اطرافیانش در مجلس بعدی اگر اکثریت را ندارند حداقل اقلیت مؤثری را شکل دهند؛ شاید برای اینکه زمینه بازگشت لاریجانی به عرصه قدرت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ فراهم شود. لاریجانی هم همچون بسیاری دیگر از هم‌سلکانش، سودای نشستن بر صندلی ریاست‌جمهوری را سال‌هاست که در سر دارد، مثل محسن رضایی، قالیباف و مثل بسیاری دیگر؛ اما با یک تفاوت عمده: علی لاریجانی یک بار به وضوح و با شفافیت، عبارت «به سلامت» را از ساختار قدرت در ایران شنیده است؛ درست مثل احمدی‌نژاد. حالا باید نشست و دید کسی در را به روی لاریجانی باز خواهد کرد؟ تجربه می‌گوید بسیار بعید است.