علی باقریکنی، مذاکرهکننده ارشد دولت رئیسی هم از برخوردهای رادیکال با مذاکره به ستوه آمد و مذاکرات را به نفع منافع ملی دانست
نقد از درون
در حالی که به باور محافل رسانهای و کارشناسی از شهریور سال گذشته به تدریج موضوع مذاکرات هستهای و احیای برجام 2015 چندان موضوعیتی ندارد، علی باقریکنی دیروز دوشنبه بیستم شهریور با حضور در گردهمایی سراسری اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در اردوگاه شهید باهنر تهران، در سخنانی به بیان ابعاد و چارچوبهای سیاست خارجی و دستاوردهای دوساله دولت در عرصه دیپلماسی با محوریت مذاکرات هستهای و احیای برجام پرداخت.
عبدالرحمن فتحالهی: در حالی که به باور محافل رسانهای و کارشناسی از شهریور سال گذشته به تدریج موضوع مذاکرات هستهای و احیای برجام 2015 چندان موضوعیتی ندارد، علی باقریکنی دیروز دوشنبه بیستم شهریور با حضور در گردهمایی سراسری اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان در اردوگاه شهید باهنر تهران، در سخنانی به بیان ابعاد و چارچوبهای سیاست خارجی و دستاوردهای دوساله دولت در عرصه دیپلماسی با محوریت مذاکرات هستهای و احیای برجام پرداخت. معاون سیاسی وزارت امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد ایران در گفتههایش که بوی انتقاد به خودیها از آن به مشام میرسید، صراحتا به بیان این نکته پرداخت که «کسانی که با پوشش دفاع از ارزشها تلاش میکنند تا مذاکره را ماهیتا ضدارزش جلوه دهند، عملا میخواهند دست نظام برای تأمین منافع ملی را از این ابزار کلیدی و مهم تهی کنند». به باور باقریکنی، دولت رئیسی با جدیت مذاکرات رفع تحریم را پی گرفته و هرگز مسیر دیپلماسی، مذاکره و تلاش برای تأمین منافع ملی از طریق دستیابی به یک توافق متوازن را مسدود نکرده است. معاون سیاسی دستگاه دیپلماسی با اشاره به تجربه طرفهای مقابل از تحولات سال گذشته و در عین حال پیوستگی استمرار تعامل و گفتوگو میان دو طرف، ابراز امیدواری کرد که جمهوری اسلامی ایران در صورت واقعبینی طرفهای مقابل و پرهیز آنها از تکرار اشتباهات گذشته، مانعی برای ازسرگیری مذاکرات و نهاییسازی توافق نمیبیند. باقریکنی در ادامه سخنانش از نگاه راهبردی دولت رئیسی به عرصه سیاست خارجی گفت و بیان کرد: «اگر تنها خدمت این دولت به سیاست خارجی، جلوگیری از سیاسیبازی با سیاست خارجی باشد، باید آن را دستاوردی راهبردی برای تأمین منافع ملی دانست». با ذکر این نکات، مذاکرهکننده ارشد کشور اعتقاد دارد که «دولت رئیسی تحت هیچ شرایطی وارد سیاسیبازی برخی جریانهای سیاسی در عرصه سیاست خارجی نشده و با اهتمام تمام تلاش کرده تا سیاست خارجی در تراز یک موضوع ملی بماند و به سطح مسئله یک جریان سیاسی تقلیل نیابد». معاون سیاسی وزارت امور خارجه با نقبی به گذشته، جملاتی را بر زبان راند که میتوان از آن کنایه سیاسی به دولتهای قبل و بهخصوص روحانی را استنباط کرد؛ چون به زعم او «دولت سیزدهم نسبت به هیچ برگی از صفحات کتاب روابط خارجی و عملیات دیپلماسی در چهار دهه گذشته بیاعتنا نیست و تمام آن را باارزش میداند، چراکه هر صفحه آن یا درسی است برای تجربه یا سرگذشتی است برای عبرت».
باقریکنی در ادامه گفتههایش روی سیاست «نگاه به شرق» هم رفت و با اشاره به اینکه توجه به ظرفیت شرق هیچ دلیلی بر بیتوجهی یا کمتوجهی به دیگر ظرفیتها نیست، این نکته معنادار را خاطرنشان کرد که «اروپا هیچگاه در فهرست سیاه روابط خارجی ما قرار نداشته و ندارد» و به باور معاون سیاسی دستگاه دیپلماسی، «به هر میزان که این کشورها (اروپایی) آماده نقشآفرینی در توسعه کشور باشند، با اقبال طرف ایرانی مواجه خواهند شد». البته مذاکرهکننده ارشد این را هم مطرح کرد که «تأکید راهبردی رئیسجمهور این است که توسعه و پیشرفت کشور و رفاه و آسایش مردم نباید گروگان اراده و تصمیم چند پایتخت غربی باشد». باقریکنی سراغی هم از سیاست تنشزدایی در قبال همسایگان گرفت و آن را بهمثابه یک نگاه راهبردی در دولت رئیسی دانست. پیرو این نکته و به زعم معاون سیاسی وزارت امور خارجه، «احیای روابط با عربستان نشان داد دیپلماسی دولت سیزدهم از اراده و توانایی لازم برای اتخاذ تصمیمهای راهبردی و بلندمدت برخوردار است». در فراز مهمی از سخنان باقریکنی، او به موضوع انتقاد از کارنامه سیاست خارجی دولت سیزدهم نیز پرداخت و در حالی که تنها هفت روز از توقیف سایت «انتخاب» به دلیل نقد سیاست خارجی همین دولت میگذرد، این تأکید را داشت که «خط قرمز نقد سیاست خارجی همان خط قرمز اجرای سیاست خارجی است که همانا منافع ملی است» و به دنبال این موضوع، از منظر مذاکرهکننده ارشد کشور، «هیچ فرد یا دستگاهی (هرچند به نوبه خود هویت شخصی و حیثیت اجتماعی قابل احترامی دارد)، هیچگاه خط قرمز نقد سیاست خارجی نیست». باقریکنی حتی از استقبال وزارت امور خارجه از ایدهها و پیشنهادهای مختلف برای افزایش کارآمدی سیاست خارجی هم سخنی به میان آورد. این روزها با تمام چالشهایی که حوالی دانشگاه وجود دارد، مذاکرهکننده ارشد کشورمان در پایان سخنان خود به ضرورت تعامل تنگاتنگ دانشگاه و دستگاه سیاست خارجی هم گریزی زد و عنوان کرد «تعامل دانشگاه و وزارت خارجه هم به نفع رشد علمی در دانشگاه است تا جایی که هم میتواند مرزهای دانش و پژوهش را جابهجا کند و هم به نفع وزارت خارجه است، چراکه ایجاد کارگاههای علم و تجربه در امر سیاست خارجی، بستر لازم برای تبیین ابعاد پیدا و پنهان سیاست بینالملل و درک پیچیدگیهای روابط بینالملل را فراهم میآورد؛ لذا وزارت امور خارجه از ایجاد سازوکاری برای تعامل هدفمند سیاست خارجی و دانشگاه استقبال میکند».
حرکت سیاسی یا واقعیت؟
در تحلیل گفتههای دیروز علی باقریکنی، فریدون عطار با نگاهی مثبت معتقد است باید از این دست گفتههای کسانی همچون باقریکنی بهشدت استقبال کرد، چراکه نشان میدهد این افراد پتانسیل و ظرفیت ایجاد تحرک در عرصه سیاست خارجی و بهخصوص موضوع مذاکرات هستهای را دارند. این کارشناس در گپوگفت خود با «شرق»، سخنان دیروز معاون سیاسی وزارت امور خارجه را از جنبههای مختلف حائز اهمیت میداند که مهمترین نکته از منظر او ناظر بر «تغییر» است.
عطار در تبیین بیشتر کلیدواژه «تغییر» بر این موضوع تأکید دارد که «این تغییر، چه حاصل برخورد باقریکنی با واقعیتهای سیاست خارجی در دو سال گذشته باشد یا نتیجه اقتضائات کنونی دیپلماتیک، در نهایت باعث شده است که اکنون معاون سیاسی وزارت امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد کشور ادبیات جدیدی را در دستور کار خود قرار دهد که حتی به مرزبندی با برخی جریانها هم کشیده شده است». این مفسر حوزه سیاست خارجی در یک نتیجهگیری بر این باور است که «در هر برهه و زمانی برای تحقق منافع ملی باید از تغییرات مثبت و سازنده در عرصه سیاست خارجی استقبال کرد و آن را گسترش داد». اما شعیب داورنیا با عینکی خوشبینانه مواضع باقریکنی را تحلیل نمیکند و با رد تمام مواضع عطار، در یک نگاه کلی بر این باور است آنچه از زبان معاون سیاسی وزارت امور خارجه درخصوص تبیین و تشریح کارنامه عرصه سیاست خارجی مطرح شد، چندان با واقعیات دو سال گذشته سنخیت ندارد. این کارشناس در گفتوگو با «شرق»، اولین تناقض گفتههای باقریکنی با واقعیتها را «سیاستزدگی» دیپلماسی دولت سیزدهم در قیاس با دیگر دولتهای قبل میداند و دراینباره مفسر حوزه سیاست خارجی برخلاف باور باقریکنی بر این نکته تأکید دارد که «دیپلماسی دولت رئیسی عرصه دخالت جریانهای رادیکال و مشخصا جبهه پایداری شده است»؛ جبههای که به زعم داورنیا، «خود علی باقریکنی از همان جریان سرچشمه میگیرد». لذا این کارشناس، انتقادات دیروز علی باقریکنی به برخی جریانهای رادیکال در موضوع «مذاکره» را آنطور که باید دارای اعتبار نمیداند و آن را در حد یک «رفتار سیاسی» تقلیل میدهد؛ چراکه به گفته دارونیا، عملکرد دوساله تیم مذاکرهکننده و شخص باقریکنی در مقام مذاکرهکننده ارشد برخلاف انتقادات دیروزش به طیف تندرو است. عملکردی که از منظر این تحلیلگر، وضعیت پرونده هستهای را به یک نقطه پیچیده رسانده تا جایی که هم مذاکره و هم احیای برجام تحت تأثیر قرار گرفته است. تناقض دیگری که داورنیا سراغ آن میرود، به موضوع عدم ظرفیت لازم در پذیرش انتقادات و پیشنهادات سازنده برای سیاست خارجی دولت سیزدهم بازمیگردد؛ کمااینکه این کارشناس به موضوع توقیف سایت خبری انتخاب صرفا به دلیل انتقاد از دیپلماسی این دولت و نادیدهگرفتن هشدارها، تذکرات و تحلیلهای کارشناسی درخصوص تبعات و مخاطرات سیاست خارجی دولت سیزدهم اشاره دارد. با بیان این نکات، تحلیلگر حوزه بینالملل میگوید که در هفتهها و ماههای ابتدایی دولت سیزدهم، حسین امیرعبداللهیان و باقریکنی جلسات متعددی را با کارشناسان، پژوهشگران، استادان دانشگاه و دیپلماتهای اسبق و سابق درخصوص اتخاذ بهترین رفتار در عرصه سیاست خارجی برای پیگیری مذاکرات و حلوفصل دیگر مسائل، چالشها و بحرانهای دیپلماسی ایران برگزار کردند، اما به گفته داورنیا، اکنون بعد از دو سال عملکرد دولت رئیسی برخلاف آن پیشنهادات است. در مقابل رسول نهاوندی در گپوگفت خود با «شرق»، ارزیابی متفاوت و حتی متضادی دارد و اگرچه بر این واقعیت اذعان دارد که علی باقریکنی از دل جریان پایداری و دانشگاه امام صادق و همراهی با سعید جلیلی به عرصه سیاست خارجی راه پیدا کرده و بدون طی مراحل دیپلماتیک، از کارشناس به متصدی مهمترین پرونده سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک تاریخ ایران رسیده است، اما با خوانش دیگری معتقد است در دو سالی که از آغاز به کار دولت رئیسی میگذرد، مشخصا علی باقریکنی با درک واقعیتهای میدانی دچار یک پوستاندازی فکری و تغییر نگاه در قبال موضوعاتی همچون برجام، مذاکره و تحریم شده است. بر این اساس، این مفسر حوزه سیاست خارجی معتقد است که اکنون باید گزاره و سناریوی شکاف کسانی مانند باقریکنی با جبهه پایداری و مشخصا سعید جلیلی را در امر مذاکره پررنگتر از گذشته دانست؛ تا جایی که نهاوندی طبق اخبار رسیده از اختلافات جدی بین حسین امیرعبداللهیان و باقریکنی با جریانهای رادیکال بر سر مذاکره و احیای برجام خبر میدهد.