|

رویکردهای جدید در هنر معاصر ایران

هنر به عنوان یکی از انسانی‌ترین مقوله‌های دنیوی، از پیچیده‌ترین وجوه بشری است. این آمیختگی هنر با انسان، آن را بیش از هر مقوله دیگری وابسته به رویدادها، عواطف و تفکرات انسانی می‌کند. در طول تاریخ رخدادهایی که جوامع را شکل داده‌اند، تأثیرپذیر از هنر و تأثیرگذار بر آن بوده‌اند.

رویکردهای جدید در هنر معاصر  ایران

رزا متین‌فر: هنر به عنوان یکی از انسانی‌ترین مقوله‌های دنیوی، از پیچیده‌ترین وجوه بشری است. این آمیختگی هنر با انسان، آن را بیش از هر مقوله دیگری وابسته به رویدادها، عواطف و تفکرات انسانی می‌کند. در طول تاریخ رخدادهایی که جوامع را شکل داده‌اند، تأثیرپذیر از هنر و تأثیرگذار بر آن بوده‌اند. در این بین جوامعی مثل ایران که به دلایل تاریخی-جغرافیایی بستر رخدادهای عمیق و پر‌فراز‌و‌نشیب اجتماعی بوده‌ است، تجربه شگرفی از این در‌هم‌تنیدگی هنر و اجتماع را به کام کشیده‌ و هنر و فرهنگشان در امواج پرتلاطم اتفاقات تاریخی-اجتماعی بارها نوزایی را تجربه کرده است. به تعبیری هنر و فرهنگشان به دفعات محکوم شده، طرد شده، آمیخته شده، تقلید شده و مرده اما دوباره جوانه زده، سربرآورده، رشد کرده، اضافه شده و نو شده و در قالبی جدید هرچه از خود داشته و از دیگری آموخته را به خلاقانه‌ترین و زیبا‌ترین شکل ممکن بروز داده است. تاریخ و فرهنگ ایران به دلایل مختلف که در این مقاله نمی‌گنجد، همواره این قابلیت را داشته که در عین حفظ خود، در کمال میهمان‌نوازی هنر غیر را به تاروپود هنر خود وارد کند و نوزادی زیبا، خاص و درخور توجه بیافریند. هنرمند ایرانی حتی با از سر گذراندن تاریک‌ترین روزهای خود در طول تاریخ، از آفرینش و ایجاد سبک و رویکردهای جدید دست بر نداشته است. به نوعی هنر ایران در انواع محدودیت‌ها نه‌تنها از بین نرفته و راهی برای نجات خود یافته، بلکه با بهترین شکل سازگاری توانسته رسالت خود را به انجام برساند.

از آنجایی که دوران اخیر ایران به لحاظ وقوع رویدادهای تکان‌دهنده و شگرف اجتماعی-سیاسی، تجربه‌گری هنرمندان از عواطف عمیق، پیچیده و گاه دردناک را به حد اعلی رسانده است؛ هنر در این جغرافیای خاص در پی رسیدن به بهترین و تأثیرگذارترین شکل خود مدام در حال به‌کارگیری این عواطف و افکار، دستخوش تغییر است. هنرمندان با بهره‌گیری از تکنیک‌ها و فرم‌های جدید و التقاط آنها با انواع و سبک‌های دیرینه‌تر هنری، موفق به بازآفرینی مفاهیم درخور موقعیت فعلی جامعه و انتقال پیام، احساس یا افکارشان به بهترین شکل خود می‌شوند. در ادامه به شماری از این رویکردها در دوره اخیر می‌پردازم.

روند  رو  به  رشد  شمار   و   کیفیت گالری‌ها  و   مجموعه‌داران

یکی از نشانه‌های رشد و توسعه هنر در جامعه، تعداد گالری‌ها و فضاهای نمایشگاهی است که به علاقه‌مندان به هنر فرصت می‌دهد تا با آثار هنرمندان آشنا شده و تعامل داشته باشند؛ همچنین فضایی برای عرضه و فروش آثار و حمایت از هنرمندان فراهم می‌آورد. با وجود مشکلات و رکود اقتصادی، فضای خاص داخلی، نظارت بیشتر و دشوارتر بودن تعاملات بین‌المللی در سال‌های اخیر، تعداد گالری‌های هنری در شهرهای بزرگ ایران به‌طور درخور توجهی افزایش یافته است. همچنین امروز شاهد حضور گالری‌های فعال و متعدد در مناطق مختلف شهر هستیم و تمرکز موقعیت مکانی گالری‌ها فقط بر برخی مناطق تهران نیست. علاوه بر تعداد، کیفیت و حساسیت نسبت به نحوه نمایش آثار نیز بهبود یافته است. نمایش آثار خاص، خلاقانه با متریال موقت با سود کم یا غیرقابل فروش و کشف هنرمندان نوظهور با سبک‌های جدید (به‌جای چسبیدن صرف به آثار مستر) که از اصلی‌ترین رسالت‌های گالری‌هاست، به‌طور قابل‌ ملاحظه‌ای ارتقا یافته است. از طرفی تعداد مجموعه‌داران جوان‌تر نیز روندی صعودی داشته است. این مجموعه‌داران، بخشی از قشر جوان و حتی غیر‌هنری جامعه هستند که علاقه و حمایت خود را به هنر ابراز می‌کنند. این امر نشان‌دهنده ارتقای جایگاه هنر در بین قشر جوان و تغییر نگرش عمومی به هنر است.

ایجاد   روش‌های   خلاقانه   در  خلق   اثر

هنرمندان ایرانی، با استفاده از روش‌های خلاقانه و نوین، تجربه متفاوتی از اثر را ایجاد می‌کنند. در این روش، هنرمند با استفاده از علائم و نمادهای فرهنگی، عناصر سنتی و اسطوره‌ای و تاریخی ایران، آثار پست‌مدرن خلق می‌کند. چالش بین سنت و مدرنیته، زشتی و زیبایی، قدس و عام، شخص و جامعه، فضا و زمان، حق و باطل، زبان و سکوت، حاضر و غایب در آثار این دسته از هنرمندان به چشم می‌خورد. برای مثال یزدان سعدی با تخریب اثر به قصد زیبایی، تلاش می‌کند تا با به‌کارگیری روشی نوین و پارادوکسیکال (تخریب اثر به قصد زیبا‌کردن آن) ارتباط بین گذشته و حال را با بهره‌گیری از عناصر سنتی به نمایش بگذارند.

تنوع به‌کارگیری سبک‌های هنری متناسب با پیام اثر

سبک اکسپرسیونیسم هنرمندان را قادر می‌کند تا احساسات و عواطف متفاوتی را که در دوران پرتشویش فعلی تجربه می‌کنند به خوبی به تصور بکشند. این سبک که زاده دوران جنگ و تداعی‌کننده عمق درک درونی هنرمند از اتفاقات بیرونی است، گزینه مناسبی برای ارائه هرچه بهتر درونیات هنرمند و منعکس‌کننده موفق تشنجات فعلی جامعه است. از نمونه‌های آن آثار هادی خانی در نمایشگاه «رؤیای سکوت» و نمایشگاه «اتاق روشن» از دلناز طاهری است که با به‌کارگیری رنگ‌های پررنگ‌و‌لعاب و نقش‌های اکسپرسیو عواطف درونی خود را به‌خوبی به اثر منتقل کرده‌اند.

یکی دیگر از سبک‌های هنری که در دوران اخیر رشد فراوانی داشته، سبک‌های انتزاعی و مفهومی است. هنرمندان ایرانی با استفاده از ظرفیت‌های این انواع هنری، در تلاش‌اند تا با بیان غیرمستقیم، دیدگاه‌های فردی-اجتماعی و مسائل عمیق بشری را که جامعه امروز ایران با آن درگیر است، به‌طور مبهم و ناواضح به تصویر بکشند و مسائلی از قبیل شکست، تبعید، تحول، تبعید، زخم، روح و حقیقت را به نمایش بگذارند. از طرفی هنرمندان ایران در چند سال اخیر به سبک‌های جدیدتر و التقاطی روی آورده‌اند و صحنه هنری ایران دیگر به انواع سنتی‌تر هنری مثل نقاشی، خطاطی یا مجسمه‌سازی محدود نشده و شمار این قبیل انواع هنری جدید و ترکیبی بسیار بیشتر از قبل است. هنر چیدمان (اینستالیشن) و هنر اجرا با قابلیتی چندگانه برای اهدافی متفاوت به کار گرفته می‌شوند. هنرمندان در هنر چیدمان با استفاده از متریال ساده ولی مناسب، توانسته‌اند پیام‌های پیچیده را با استفاده از اجزا در قالب یک کل با پیامی دریافت‌شدنی و حسی درک‌کردنی از کل اثر انتقال دهند؛ مانند چیدمان وزن باد از مجتبی روحانی. همچنین ترکیب این نوع هنر با هنر اجرا به شکلی هارمونیک و کل‌گرایانه در راستای اهداف اکتیویستی در صحنه هنری ایران به خوبی مورد استفاده قرار گرفته است؛ نمونه برجسته آن هنر عمومی «ماهی‌ها در تنگ نمی‌مانند» که مجموعه‌ای چند‌رسانه‌ای بود از انواع هنری چیدمان، اجرا و موسیقی در مرکز تجاری اپال در تهران. از دیگر نمونه‌های مولتی‌مدیای اخیر، سوررئال تحسین‌برانگیز سمانه ابری با موضوع «آفرینش» بود که از سبک‌های نقاشی و مجسمه به‌خوبی بهره برد و توانست مخاطب را درگیر اثر کند. از منظر محتوا هم نگاه مادی‌گرایانه او به موضوع آفرینش جسورانه و درخور توجه بود.

توجه   ویژه   به بافت   اثر   هنری  و   تمرکز   بر   متریال  ‌ شرقی

ایجاد بافت در نقاشی با استفاده از لایه‌های زمخت رنگی، روشی پر ریسک است که برای دریافت نتیجه بهینه در فرمتی متناسب با محتوای اثر، توانمندی و مهارت هنرمند را طلب می‌کند. این نوع استفاده از بافت در دوران اخیر به‌خصوص توسط هنرمندان جوان‌تر به خوبی به کار گرفته شده و نمونه موفق آن آثار نیوشا نیوژپور در نمایشگاه طبیعت جاندار است. او با هنرمندی توانسته تضادی موفق از محتوای لطیف و تصاویر مبهم و بافت زمخت در آثارش ایجاد کند و به‌ واسطه این تضاد تأثیر درخور توجهی بر مخاطب بگذارد. همچنین استفاده از مدیاهای شرقی‌تر مثل پارچه-نخ و آمیختن آنها با متدهای نوین به نسبت غربی‌تر از آثار هنرمندان جوان دوران اخیر مثل سارا سلیمانی، زهرا حبیبی و نرگس محمدیان که همگی به طرزی خلاقانه متریال و مدیاهای کهن‌تر را در سبکی نوین به کار گرفته‌اند.

دغدغه‌مندی آثار هنری  خلق‌شده با  موضوعات  اجتماعی-سیاسی

وضعیت پرتلاطم این روزهای ایران تأثیر حداکثری بر افکار و عواطف هنرمندان داشته است؛ به‌طوری‌که با وجود فشارهای بسیار، باز هم هنرمندان با روش‌های متفاوت مستقیم و غیرمستقیم در پی نقد مسائل مهم موجود در جامعه بوده‌اند و جدای از آثار مستقیما اکتیویستی، به خلق هنرهایی که در بطن به موضوعاتی از قبیل زنان، فقر، جنگ، اعدام، ناامیدی و‌... می‌پردازد، روی آورده‌اند. این دغدغه‌مندی آثار در دوران اخیر به نهایت خود رسیده و همواره در حال افزایش است.

به‌طورکلی، رویکردهای جدید هنر ایران نمایانگر ارتقا و تجدید حیات این هنر در دوران معاصر است. این تغییرات نه‌تنها از نظر تکنیکی و فرهنگی بلکه از نظر تأثیرگذاری هم در داخل و خارج از مرزهای ایران اهمیت داشته و به هنر ایران امکان می‌دهند تا پیام‌های فرهنگی و اجتماعی خود را به شکلی مؤثرتر و جذاب‌تر به جامعه جهانی منتقل کنند و تأثیرات عمیق‌تری ایجاد کنند.