گزارش میدانی «شرق» از تخریب بافت تاریخی شهر کاشان
تیغ تخریب بر رگ تاریخ کاشان
پیادهروی و گشت و گذار در خیابانهای کاشان با دیدن صحنههای عجیبی همراه است. همچنان که در خیابانهای محله تار منصور قدم میزنید، میتوانید پنجرههای آسیابانی یک کارگاه شعربافی قدیمی را ببینید که از پشت دیوار شکمدادهاش ستونهای سیمانی با میلهگردهای بیرونزده سر برافراشته است. احتمالا قرار است بهزودی در این محله تاریخی یک ساختمان بیهویت دیگر جای یک بنای خشت و گلی را بگیرد.
سامان موحدیراد: پیادهروی و گشت و گذار در خیابانهای کاشان با دیدن صحنههای عجیبی همراه است. همچنان که در خیابانهای محله طار منصور قدم میزنید، میتوانید پنجرههای آسیابانی یک کارگاه شعربافی قدیمی را ببینید که از پشت دیوار شکمدادهاش ستونهای سیمانی با میلهگردهای بیرونزده سر برافراشته است. احتمالا قرار است بهزودی در این محله تاریخی یک ساختمان بیهویت دیگر جای یک بنای خشت و گلی را بگیرد. در خیابان امیرکبیر و نرسیده به باغ فین، آسیابی قدیمی را میبینید که بیهیچ محافظت و نگهداری خاصی به قهوهخانه تبدیل شده است و در محله «سوریجان» تعداد زیادی خانه را میبینید که معلوم است عمارتی دلربا در دلشان پنهان کردهاند؛ اما به حال خود رها شدهاند. این وضعیت امروز بافت تاریخی کاشان است که به گفته کارشناسان بخش بزرگی از آن در بیش از هفت دهه تخریب شده و حالا پویشهایی برای حفظ اندک مساحت باقیمانده در جریان است. پویشهایی که تلاش میکنند صدایشان را به گوش دیگران برسانند؛ اما دراینمیان چرخدندههای تخریب با سرعت به کارشان مشغول هستند.
ماشین تخریب بافتهای تاریخی چگونه کار میکند؟
بسیاری از مسافران و غیرکاشانیهای این شهر را علاوه بر جشنواره گل و گلاب و باغ فین به خانههای تاریخیاش میشناسند. خانههای تاریخی که ابتدا با دو نام بروجردیها و طباطباییها مشهور شدند اما بعدها به موجی برای بازسازی تبدیل شدند و حالا در گوشه و کنار این شهر هتل مهمانسرا و بوتیکهتلهایی در خانههای تاریخی برپا شده است. عجیب است که در چنین شهری با چنین سابقهای در استفاده از خانههای تاریخی صحبت از روند سریع تخریب بافتهای تاریخی در میان باشد. اما چرخهای توسعه نامتوازن و ناپایدار در ایران همچنان که بسیاری از مؤلفههای زندگی ما را تحت تأثیر قرار داده، در اینجا هم در مسیر حذف تاریخ شهری برآمده که هویتش با تاریخ بزرگش گره خورده است. این واقعا سؤال بزرگی است که چگونه برخی از مدیران یک شهر که هم هویت تاریخی دارد و هم به دلیل همین هویت تاریخی، اقتصادی پربار نصیبش شده اینگونه تلاش میکنند عناصر تاریخی را از شهر حذف کنند. برای اینکه بفهمیم ماشین تخریب بافت تاریخی در شهری مانند کاشان چگونه عمل میکند یک نیمروز نسبتا گرم با محمدمهدی نجفی، کارشناس مرمت بناها و بافتهای تاریخی و فعال بافت تاریخی کاشان گذاری به محلههای قدیمی و تاریخی کاشان داشتیم تا در جریان فرایند تخریب بافتهای تاریخی قرار بگیریم. یکی از مهمترین پروژههای تخریب بافت تاریخی کاشان در حال حاضر در حوالی زیارت درب زنجیر کاشان در جریان است. محمدمهدی نجفی با اشاره به نحوه پیشبرد چنین پروژههایی میگوید که معمولا ابتدا یک خیابان در بافت تاریخی کشیده میشود و وقتی این خیابان احداث شد دیگر زمینه ورود سایر بناهایی که منجر به تخریب بافت تاریخی میشوند هم فراهم میشود. به موازات خیابان فضای سبز ایجاد میشود و بعد برای آن درمانگاه، کلانتری و بناهای دیگر ایجاد میکنند. این تأسیسات جدید را هم بر پایه همان خیابان میسازند. یعنی نمیگویند که اگر قرار است به این محله که بافت تاریخی دارد خدمات و زیرساختهایی ارائه دهیم، آن را مطابق بافت طراحی کنیم، بلکه با اشاره به خیابان تازه تلاش میکنند همه عوامل امروزی را حول خیابان جدید ایجاد کنند و به این ترتیب بافت تاریخی نابود میشود. آقای نجفی در بخش دیگری از صحبتهایش به فرایند تاریخی تخریب بافتهای قدیمی کاشان اشاره میکند و به «شرق» میگوید: «اگرچه تخریب بافت تاریخی شهرهای ایران از دوره پهلوی اول آغاز شده اما بخش عمده تخریبهایی که باعث فروپاشی شیرازه شهرهای تاریخی شده طی چند دهه اخیر اتفاق افتاده است. در دوره پهلوی اول دروازهها و بخش عمده باروی شهر تخریب میشود. مثل اغلب شهرهای تاریخی، بافت تاریخی با خیابانکشی متقاطع مورد تجاوز قرار میگیرد. خیابان باباافضل از میان بازار کاشان میگذرد و بازار پانخل را از راسته بازار گذرنو جدا میکند. بخش عمده محله کلهر تخریب میشود و در عرصه آن میدان وسیع کمالالملک احداث میشود».
او در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید: «در دوره پهلوی ابتدا خیابانهای باباافضل، ملاحبیبالله شریف، محتشم، رجایی، کاشانی، میرعماد، رضا عباسی، اباذر، راهآهن احداث میشود (دهه ۳۰) و در سالهای بعد (دهههای ۴۰ و ۵۰) خیابان فاضل نراقی و امام خمینی و علوی و ملامحسن احداث میشود».
دهه ۶۰ دهه مهاجرت از بافتهای تاریخی
اگر فرایند تغییرات در بافتهای تاریخی را مرور کنیم بعد از دوره توسعهای دوران پهلوی اول و دوم که منجر به تخریب بخش قابل توجهی از بافتهای تاریخی شد به دهه 60 میرسیم. در این دهه اغلب شهرداریها ارائه خدمات به بافتهای تاریخی را قطع کردند یا در سطحی پایین نگه داشتند. به دلیل کوچههای تنگ و قدیمی و بافت تاریخی آن که به تجهیزات جدید شهری اجازه ورود نمیداد زیرساختها در این محلهها توسعه پیدا نکرد. به این ترتیب ساکنان بافتهای تاریخی که بخشی از هویت آن بودند، تصمیم به ترک آن گرفتند. آنها به دنبال زندگی در مناطقی از شهر بودند که دسترسی به امکانات برایشان راحتتر باشد. به این ترتیب بافتهای تاریخی کمکم از ساکنان اصلیشان خالی شدند. این مسئله یکی از ضربههای بزرگ را به هویت بافتهای تاریخی وارد کرد و موجب شد تا بافتهای تاریخی در مسیر تخریب قرار بگیرند.
محمدمهدی نجفی، فعال حفاظت از بافتهای تاریخی کاشان درباره اتفاقاتی که در دهه ۶۰ برای بافت تاریخی کاشان رخ داده به «شرق» میگوید: «خیابانهای امیریه، غیاثالدین جمشید و بخارایی در دهه ۶۰ احداث میشوند. از دهه ۶۰ مهاجرت گسترده از بافت تاریخی آغاز میشود و بسیاری از خانههای تاریخی خالی از سکنه میشود.
ساکنان این خانهها در خانههای جدیدی که در دهه ۶۰ ساخته میشوند در خیابانهای امیرکبیر، توحید، نوابصفوی، راهآهن، رجایی، ۲۲ بهمن، طالقانی و... اسکان مییابند. این دوره مصادف است با ورود اولین موج از مهاجران افغان، که به عنوان نیروی کار ارزان در مشاغل سخت به کار گرفته شده و در خانههای متروک و نیمهویران بافت تاریخی اسکان داده میشوند. تا پیش از این تخریبها عموما در حاشیه بافت تاریخی یا در مجاورت خیابانهای اصلی صورت میگرفت». اتفاقات دهه ۶۰ موجب شد تا در دهه ۷۰ بر خانههای بافتهای تاریخی کاشان و بسیاری از نقاط ایران برچسبی نامناسب بگذارند. در این دوره بود که بعد از ترک خانهها توسط ساکنان و بعدها سکونت مهاجران افغانستانی و کارگران مهاجر در این مناطق، رسیدگی به بناها کاهش یافت و فرایند تخریب آنها آغاز شد. به این ترتیب اصطلاحی تحت عنوان «بافتهای فرسوده» ایجاد شد تا با اطلاق آن به بافتهای تاریخی کار تخریب آنها از نظر افکار عمومی هم توجیهی داشته باشد». محمدمهدی نجفی درباره اتفاقات دهه ۷۰ و تخریب بافت تاریخی کاشان میگوید: «از میانه دهه ۷۰ تاکنون بخشهای وسیعی از بافت تاریخی کاشان در پروژههای توسعه شهری تخریب شده، به نحوی که بافت تاریخی شهر به طور کامل گسسته شده و مساحت چندانی از آن باقی نمانده است. این تخریبها را میتوان به دو دسته جزئی و سازمانیافته تقسیم کرد. تخریبهای جزئی معمولا بهصورت پراکنده، در حجم مختصر و به تدریج بوده که توسط مالکان شخصی صورت گرفته است. تخریبهای سازمانیافته عموما در مقیاس وسیع و توسط ارگانهای شهری و با انگیزههای مختلف صورت گرفته و اغلب تخریبهای جزئی را نیز به همراه داشته است. برخی سیاستهای کلان نیز باعث سرعتبخشی به تخریب بافت تاریخی شد. مثل تخریب گذرها و ساباطها یا بازسازی آنها با ارتفاع بیشتر به طوری که عبور وسایل نقلیه سنگین به بافت تاریخی تسهیل شود».
مهمترین بناهای تخریبشده در کاشان
در سال گذشته خانهای مشهور به «خانه بزرگ» در کاشان تخریب شد که از عمارتهای دیدنی این شهر میتوانست باشد. کمی بعد رسانههای محلی از تخریب درمانگاه قدیمی محله سلطان امیراحمد خبر داده بودند. چندیپیش یک عصارخانه در فرایند مرمت غیراصولی تخریب شد و حالا گزارشهای مردمی از تخریب عمدی ساختمان تاریخی کارخانه ریسندگی کاشان به گوش میرسد. این لیست البته همچنان میتواند ادامه داشته باشد. اگر بخواهیم از میانه دهه ۷۰ تاکنون وضعیت تخریب بافت تاریخی در کاشان را بررسی کنیم میتوانیم به فهرست زیر برسیم. عمده این بناها طی سه دهه اخیر از صحنه شهر کاشان حذف شدند:
تخریب بخش جنوبی محلات پنجهشاه و تمغاچیها برای احداث خیابان بابالحوائج. خیابانی که به بهانه بازار و به موازات آن احداث شده و بیشترین صدمه را به بازار تاریخی کاشان زده است. (اواخر دهه ۷۰ آغاز شد و تا امروز ادامه دارد).
تخریب بخشهای وسیعی از محله پشت مشهد طی سه مرحله.
از میدان میر تا درب حوض برای احداث بلوار نماز. (اواخر دهه ۷۰)
بخش عمده میدانگاه آقا برای احداث بلوار فاطمیه و مجموعه هایپرمارکت. (اوایل دهه ۹۰) عباسآباد و محدوده اطراف زیارت حبیب موسی به منظور ایجاد دسترسی سواره به زیارت. (اواخر دهه ۹۰)
تخریب بخشهای گستردهای از محلات گلچغانه و طاهر و منصور و ملکآباد به منظور تعریض معبر و ایجاد پارک و میدان. (دهههای ۸۰ و ۹۰) تخریب بخشهای وسیعی از محلات درب زنجیر، درب گلان (یهودیان) و ضرابخانه به منظور ایجاد دسترسی سواره برای زیارت درب زنجیر، تعریض معبر و ایجاد فضای پارک اتومبیل (دهههای ۸۰ و ۹۰ که هنوز تخریبها ادامه دارد)
تخریب بخشهای وسیعی از محله سرفره و احداث خیابان نخل.
در برخی محلات مثل محله پنجهشاه و پاپک گستردگی تخریبهای پراکنده موجب فروپاشی پیوستگی بافت تاریخی و تغییر چهره اساسی آن شده است. بافت تاریخی مناطق پیرامونی کاشان مثل فین بزرگ، فین کوچک، دیزچه، راوند و لتحر نیز در امان نمانده و طی سالهای اخیر به شدت ویران شده است. بقایای ناچیز بافت تاریخی این مناطق که تاکنون از تیغ تخریب در امان مانده، در معرض ویرانی است و همواره با پروژههای توسعه شهری تهدید میشود.
عوامل تخریب بناهای تاریخی
تخریب بافت تاریخی کاشان در حالی به صورت روزمره اتفاق میافتد که در همین یک دهه اخیر تجربه ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در ایران وجود دارد. اگر در بافت تاریخی کاشان قدم بزنید، میبینید که بافت تاریخی این شهر در صورت حفاظت میتواند به اندازه یزد در مرکز توجهها باشد و شانس ثبت جهانی را هم پیدا کند. اما در پناه بیتوجهی میراث فرهنگی کاشان و با روند تخریبی که شکل گرفته شاید دیگر نتوان برای چنین کاری اقدام کرد. در سال ۱۳۹۸ قانونی برای حمایت از بافتهای تاریخی تصویب شد که در ماده ۱۴ آن آمده است: «شهرداریها و شورای اسلامی شهرهای دارای بافت تاریخی فرهنگی مصوب، مکلفاند در تخصیص بودجه عمرانی سالانه شهر، بافتهای مذکور را در اولویت قرار دهند». این در حالی است که در حال حاضر به اذعان کارشناسان مرمت، شهرداریها یکی از بزرگترین تخریبگرهای بافتهای تاریخی هستند. همین چند روز پیش فعالیت عمرانی در نزدیکی مقبره ابولؤلؤ در کاشان با مجوز شهرداری از سوی میراث فرهنگی متوقف شد. به نظر میرسد نگاه شهرداریها همچنان به بافتهای تاریخی از دریچه فروش تراکم است. به علاوه اینکه ایجاد معبر برای خودروها و نوسازی پلاکها از دیگر عواملی است که منجر به تخریب بافت تاریخی کاشان میشود.
یکی دیگر از عواملی که در سالهای اخیر منجر به اجرای چند پروژه تخریب شده، ایجاد پارکینگ برای بناهای مرمتشده است. این هم یکی از طنزهای زمانه ماست که در جایی که یک خانه تاریخی مرمت شده و از آن استفاده تجاری مناسبی میشود چند خانه تاریخی را تخریب میکنند تا برای آن پارکینگ بسازند. این در حالی است که به گفته بیشتر کارشناسان مرمت، ساخت پارکینگ در بافت تاریخی کاری اشتباه است. اما این روند اشتباه همچنان با قدرت ادامه دارد.