واکنش به یکگزارش
روابطعمومی معاونت امور مجلس ریاستجمهوری در واکنش به گزارش «زمزمه هفت استیضاح» که در صفحه سیاست مورخ 18 آبان 1402 «شرق» منتشر شده، توضیحاتی ارسال کرده است.
روابطعمومی معاونت امور مجلس ریاستجمهوری در واکنش به گزارش «زمزمه هفت استیضاح» که در صفحه سیاست مورخ 18 آبان 1402 «شرق» منتشر شده، توضیحاتی ارسال کرده است. روزنامه «شرق» در راستای احترام به قانون مطبوعات و اخلاق حرفهای، متن ارسالی را عینا منتشر میکند. «اقدامات قانونی نظارتی بجا و کارشناسانه ازجمله استیضاح حق نمایندگان است و دولت همواره با سعه صدر پذیرای وظیفه نظارتی نمایندگان بوده و وزرای محترم هم این فرصت را برای تنویر افکار عمومی از تریبون مجلس مغتنم میشمارند. در گزارش «زمزمه هفت استیضاح» چنین به نظر میرسد که خبرنگار محترم یا با سازوکار مجلس و واقعیتهای آن آشنا نیست یا با تجاهل به دنبال قلماندازی و نوشتن گزارش جذاب سیاسی اگرچه غیرواقعبینانه بوده است. هشدار به استیضاح یا ثبت مقدماتی یک استیضاح از سوی یک نماینده و تلاش برای جلب نظر سایر نمایندگان از روشهای معمول نمایندگان است؛ ولی باید دانست نظر یک نماینده به معنای رویکرد کلیت مجلس نیست. ازآنجاییکه برخلاف گذشته روش ثبت اقدامات نظارتی سامانهای شده است، هر اقدامی از این دست از لحظه اول و در مراحل مقدماتی در دسترس همگان ازجمله اصحاب محترم رسانه قرار میگیرد و طبیعی است که به دلایل مختلف میتواند با نیات و اهداف مختلف و به صورت بالوپر یافته منعکس شود. در فقره اخیر اکثر مواردی که با عنوان استیضاح مطرح میشود، مدتهاست در سامانه نظارتی نمایندگان ثبت اولیه شده و حتی طراح اولیه هم به دلایل مختلف اقدام به ارجاع آن به هیئترئیسه نکرده است و معلوم نیست عدهای چه اصراری دارند که رابطه مجلس و دولت را پیوسته غیرعادی ترسیم کنند. ظاهرا همگرایی و همافزایی این دو قوه در مسائل کلان در عین التزام هریک به وظایف و رسالتهای قانونی برای برخی جریانات سنگین تمام شده است. همین تردید در اعلام وصول استیضاحها از سوی خبرنگار محترم هم خوشبینانه نشان از نداشتن وقوف بر فرایند آن است؛ اگرچه میتوان اینگونه انگارید که نمود بخشیدن مقوله استیضاح در ماههای پایانی مجلس بیش از آنکه در پی حرکتی حلالمسائلی باشد، یک طراحی رسانهای و روانی برای سرگرمکردن مجلس و دولت به حواشی است و نویسنده محترم آن روزنامه هم شاید ندانسته در همان مسیر گام زده است. اکثر نمایندگان محترم مجلس بهخوبی میدانند که برخیها در پی تلهگذاری هستند تا مجلسی را که متصف به صفت انقلابیبودن است، سرگرم مواردی کنند که نهتنها حاصل ملموسی برای مردم ندارد؛ بلکه میتواند بهترین دستاویز برای تضعیف آنان و تقویت رقیبان سیاستزدهشان قرار گیرد. برای مثال فراموش نکنیم رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار نمایندگان بالصراحه به آنان توصیه کردند که استیضاح یک وزیر پس از سه یا چهار ماه مصلحت نیست. وقتی جریاناتی سیاسی یا تیمهای حسابشده رسانهای بخشی از نمایندگان را دقیقا ترغیب به چنین موردی میکنند، در واقع خواسته یا ناخواسته با یک تیر چند نشان را هدف گرفتهاند که کمترین آن ضمن ایجاد تقابل بین مجلس و دولت نادیدهگرفتن توصیههای ایشان است. البته معاون رئیسجمهور در امور مجلس هم قبلا ضمن احترامگذاشتن به نظر نمایندگان پیگیر، از جدینبودن اخبار این استیضاحها سخن گفته است. استناد این روزنامه به این خبر قبلی که احمد نادری بهعنوان عضو هیئترئیسه در گفتوگویی اعلام کرده که این استیضاحها اعلام وصول شدهاند، باید در کنار نظرات تکمیلی این نماینده قرار گیرد که این استیضاح «دارای حد نصاب تعداد امضا است». البته کسانی که با ادبیات حقوقی آشنا هستند که داشتن حد نصاب امضا الزاما به معنای اعلام وصول نیست؛ ضمن آنکه همانطور که این عضو محترم هیئترئیسه مجلس گفته: «فعلا بررسی تصمیمگیری درخصوص استیضاح وزرا تا پایان برنامه هفتم در دستور کار هیئترئیسه نیست. این موضوع بعد از اتمام برنامه هفتم بررسی خواهد شد». ضمن آنکه همانطور که اشاره کردهاید، مجتبی یوسفی عضو دیگر هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است که استیضاح وزیر آموزش و پرورش و هیچیک از وزرا در هیئترئیسه مجلس اعلام وصول نشده است. ناگزیر باید گفت که گویی گروهی دوست دارند از مجلس یازدهم چهرهای ناکارآمد، پشیمان و مستأصل در اذهان به یادگار بگذارند؛ بنابراین مدام مینویسند و تکرار میکنند بیش از ۲۰۰ نفر از رئیسجمهور برای آمدن دعوت کردند، حالا با طرح سؤال و استیضاح و... ابراز پشیمانی میکنند. در مورد اخیر باید دانست نگارش چنین عبارتی تنها میتواند مستمسک کسانی قرار گیرد که علاوه بر مسئله تقابل مجلس و دولت پروژه اختلافافکنی بین مجلسیان ازجمله اعضای هیئترئیسه (اینکه یکی میگوید اعلام وصول شده، دیگری میگوید نشده و امثال آن و حال آنکه عضو محترم هیئترئیسه بالصراحه میگوید رسانه خلاف واقع نوشته است و او حرفی از اعلام وصول نزده است) و ایجاد شکاف بین صحن مجلس و هیئترئیسه و... را هم همزمان پیش میبرند. یادآور میشود در دو سال نخست دولت سیزدهم از مجموع 12 استیضاح به جریان افتاده تنها دو مورد اعلام وصول و تنها یک مورد آن به عدم اعتماد منجر شد؛ درحالیکه در دولت گذشته در مدت مشابه 39 استیضاح به جریان افتاده و پنج مورد آن نیز اعلام وصول شد که در دو مورد به رأی عدم اعتماد منتهی شد. به هر روی رئیسجمهور تأکید دارند مدیران به سؤالات و شبهاتی که در رسانهها و سطح جامعه مطرح میشود، پاسخ روشن و قانعکننده دهند؛ بنابراین معاونان و مدیران پارلمانی با دقت مواضع و نکاتی را که توسط رؤسای کمیسیونهای مجلس و نمایندگان مطرح میشود، رصد کنند و به ابهامات و شبهات موجود به سرعت و دقت پاسخ داده میشود تا هیچ ابهامی در اذهان عمومی جامعه شکل نگیرد. در چنین شرایطی بحث استیضاح نزد اکثریت مجلس مقبولیت ندارد. در همین راستا کاهش آمار سؤالات نمایندگان در صحن علنی مجلس حاکی از همکاری و تعامل سازنده دستگاهها با نمایندگان است. یادآور میشود تلاش برای جلب نظر نمایندگان در جریان رأی اعتماد باعث کسب رأی اعتماد تمامی وزرای پیشنهادی غیر از یک مورد در آغاز شکلگیری دولت در شهریور ۱۴۰۰ و کسب رأی اعتماد وزرای تعاون، صمت، آموزش و پرورش و جهاد کشاورزی در سال ۱۴۰۱ و در بهار ۱۴۰۲ شد؛ همچنین اقناع نمایندگان سؤالکننده در به رأی نگذاشتن سؤال در صحن، انصراف از طرح سؤال قبل از اعلام وصول و طرح در کمیسیونها و صحن و انصراف از طرح و عدم اعلام وصول چند استیضاح که به طور مقدماتی در سامانه ثبت شده بود، ازجمله نتایجی است که در سایه تعامل دولت با مجلس محقق شده است. نگاهی به بیانیهها و مواضع حمایتی متعدد نمایندگان نسبت به دولت ازجمله تقدیر ۲۸۰ نماینده مجلس از رئیسجمهور به خاطر اقدامات گسترده بهویژه سفرهای موفق استانی، تقدیر از وزیر نفت، بهداشت، جهاد کشاورزی و سیاست خارجی دولت سیزدهم و نیز بیانیه ۲۶۰ نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تقدیر از اقدامات معاونت امور مجلس رئیسجمهور نشانههایی از تعامل اصولی دو قوه است. به هر روی دولت و مجلس در عین آنکه وظیفه ذاتی خود را با جدیت انجام میدهند، هرگز اختلافنظرهای کارشناسی و حقوقی را تعبیر به اختلاف مبنایی نکرده و در مقولههایی مانند سؤال و استیضاح متأثر از ادعاهای ژورنالیستی قرار نمیگیرند. اگرچه مصلحت روزنامهای در فریادزدن «زمزمههای پراکنده» باشد. به قول شاعر: من نگویم که به درد دل من گوش کنید/ بهتر آن است که این قصه فراموش کنید. عاشقان را بگذارید بنالند همه/ مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید!».