خبر جنگ و عوارض روحی آن برای کودکان
باید والدین چه کار کنند؟
جنگ و خبرهای مربوط به آن برای همه دردناک است، مخصوصا کودکان. بنابراین ممکن است کودک از ترس یا نگرانی زیاد درخصوص این موضوع با شما صحبت نکند یا آنقدر کوچک باشد که مفهوم جنگ و صحبت درباره آن برای او سخت باشد، اما به هر حال جنگ و اخبار آن روی ذهن و روان کودک تأثیر منفی خود را داشته است.
جنگ و خبرهای مربوط به آن برای همه دردناک است، مخصوصا کودکان. بنابراین ممکن است کودک از ترس یا نگرانی زیاد درخصوص این موضوع با شما صحبت نکند یا آنقدر کوچک باشد که مفهوم جنگ و صحبت درباره آن برای او سخت باشد، اما به هر حال جنگ و اخبار آن روی ذهن و روان کودک تأثیر منفی خود را داشته است. بنابراین بهتر است شما به عنوان والدین و مراقبین کودک وارد عمل شوید و در یک موقعیت مناسب و در یک مکان مناسب سر صحبت را با او باز کنید. بهتر است یک زمان مناسب را انتخاب کنید که کودک توجه کافی به صحبتهای شما داشته باشد و در ضمن مکانی باشد که کودک در آن احساس امنیت کند. قطعا زمان شب و تایم قبل از خواب، انتخاب مناسبی نیست و ممکن است تمام شب ذهن کودک را به خود مشغول کند یا ممکن است کودک دچار کابوس یا شبادراری شود. به سن کودک توجه کنید و متناسب با سن او صحبت را آغاز کنید. سعی کنید دریابید که اطلاعات کودک تا چه حد است. گاهی ممکن است اخبار جنگ آنقدرها هم ذهن کودک را به خود معطوف نکرده باشد پس لزومی ندارد به او استرس وارد کنید. شما بیش از هرکس دیگری فرزندانتان را میشناسید و محیطهایی که فرزندانتان در طول روز در آن مکانها حضور دارند بیشتر از هر کس دیگری میتوانید ارزیابی کنید. اگر کودک ساعاتی از روز را با پدربزرگ و مادربزرگش سپری میکند و رادیو خانه پدربزرگ و مادربزرگ دائم روشن و در حال پخش اخبار جنگ است، قطعا کودک خواسته یا ناخواسته این اخبار هولناک را میشنود حتی اگر معنای بسیاری از کلمات و عبارت خبری را متوجه نشود. قضیه وقتی بغرنجتر میشود که کودک در معرض اخبار دیداری قرار میگیرد و صحنههای جنگ، چهره مضطرب افراد، خانههای تخریبشده و... را نیز مشاهده میکند و آن را در کنار کلمات و عبارات مجری خبر قرار میدهد و اینجاست که سطح اضطراب و نگرانی او دوچندان خواهد شد.
مهم است که نگرانیهای آنها را نادیده نگیرید. اگر آنها سؤالی میپرسند که ممکن است به نظر شما بحرانی و عجیب باشد، مانند «آیا همه ما قرار است بمیریم؟»، به آنها اطمینان دهید که این اتفاق نمیافتد، اما همچنین سعی کنید با اوصحبت کنید و درباره آنچه شنیده و دلیل نگرانی او بپرسید. سعی کنید بفهمید که نگرانی از کجا میآید و به او این اطمینان را بدهید که همواره در کنار او هستید. حتما احساسات آنها را تصدیق کنید و به آنها اطمینان دهید که هرچه احساس میکنند طبیعی است. به آنها توجه کامل نشان دهید و به آنها گوش دهید و به آنها یادآوری کنید که هر زمان که بخواهند میتوانند با شما یا بزرگسال مورد اعتماد دیگر درباره نگرانیهایشان صحبت کنند.
کودکان حق دارند بدانند در دنیا چه میگذرد، اما بزرگسالان نیز مسئولیت دارند که آنها را از ناراحتی در امان نگه دارند. یادتان باشد «تو بچهات را بهتر از هر کس دیگری میشناسی». از زبان مناسب سن کودک استفاده کنید، واکنشهای او را تماشا و ارزیابی کنید و نسبت به سطح اضطراب او حساس باشید. اگر نسبت به اتفاقی که در حال رخدادن است نیز احساس غمگینی یا نگرانی داشته باشید، طبیعی است. اما به خاطر داشته باشید که بچهها نشانههای عاطفی خود را از بزرگسالان میگیرند، بنابراین سعی کنید هیچ ترسی را بیش از حد با کودک خود در میان نگذارید. آرام صحبت کنید و مراقب زبان بدن خود مانند حالات چهره باشید.
تا جایی که میتوانید به فرزندان خود اطمینان دهید که از هر خطری در امان هستند. به آنها یادآوری کنید که بسیاری از مردم در سراسر جهان سخت کار میکنند تا درگیری را متوقف کنند و صلح ایجاد شود. به یاد داشته باشید که اشکالی ندارد که پاسخ هر سؤالی را نداشته باشید. میتوانید بگویید که باید آن را جستوجو کنید یا از آن به عنوان فرصتی با بچههای بزرگتر استفاده کنید تا با هم پاسخها را پیدا کنید. از وبسایتهای سازمانهای خبری معتبر یا سازمانهای بینالمللی مانند یونیسف و سازمان ملل استفاده کنید. توضیح دهید که برخی از اطلاعات آنلاین دقیق نیستند و اهمیت یافتن منابع قابل اعتماد را برای آنها تشرح کنید. با این کارها از میزان آسیب روحی فرزندتان کم یا پیشگیری کنید.