|

پیشگیری از سکته مغزی؛ فردی یا اجتماعی

از رادیو تماس گرفته بود برای درمان سکته مغزی؛ لابد شنیده بودند یکی از این روزها روز جهانی سکته مغزی بوده است.

پیشگیری  از  سکته  مغزی؛ فردی   یا    اجتماعی

از رادیو تماس گرفته بود برای درمان سکته مغزی؛ لابد شنیده بودند یکی از این روزها روز جهانی سکته مغزی بوده است.

گفت: مردم چه کار کنند که سکته مغزی نکنند؟

گفتم: فشار خون، قند، سیگار و فعالیت فیزیکی را که همه می‌دانند، باید بپرسید دولت‌ها چه کار کنند که مردم سکته نکنند؟

خندید و گفت: منظورتان این است که به مردم استرس وارد نکنند؟

گفتم: استرس وارد نکنند که خیلی خوب می‌شود‌‌ ولی سکته مغزی به عواملی خیلی مهم‌تر از استرس ارتباط دارد. ادامه دادم: بخش مهمی از عوامل سکته مغزی اجتماعی هستند، نه فردی. می‌شود مرتب از همه‌جا تکرار کرد که فشارخون‌تان را بگیرید، قند را کنترل کنید، فعالیت فیزیکی داشته باشید، سیگار نکشید، خیلی هم خوب است‌ ولی به‌هیچ‌وجه کافی نیست. بیشترین نقش در جلوگیری از سکته مغزی را دولت‌ها دارند.

  اول از همه اینکه باید امکانات درمان سکته مغزی حاد را فراهم کنند. اگر می‌خواهید سیستم اجتماعی سلامت در کشوری را ارزیابی کنید، ببینید سکته مغزی حاد را چطور درمان می‌کنند، نه اینکه فلان عمل نادر قلبی یا مغزی را چطور انجام می‌دهند. اولا درمان سکته مغزی حاد بخش‌های مهمی از کشور را هماهنگ می‌کند و این هماهنگی قطعا در پیشگیری از سکته مغزی هم کارآمد خواهد بود؛ چراکه پیشگیری از سکته و سکته‌های مجدد بیش از همه در کسانی اهمیت دارد که یک بار سکته مغزی کرده‌اند. ثانیا درمان سکته مغزی حاد به سایر اقدامات درمانی سکته مغزی معنا می‌بخشد.

  فقط دولت‌ها هستند که می‌توانند فضای زیستی مردم را به نحوی تنظیم کنند که از ابتلای سکته مغزی بکاهد. پتوی آلوده‌ای که اکنون بر تهران و سایر شهرهای بزرگ سایه انداخته است، از اکسیژن خون تمام کسانی که استعداد به سکته مغزی دارند، می‌کاهد و با افزایش خطرات قلبی-عروقی بیشترین تأثیر را در افزایش آمار سکته مغزی موجب می‌شود. چه کسی جز دولت توان کاهش این آلودگی را دارد؟ تنها دولت‌ها هستند که می‌توانند امکان فعالیت فیزیکی برای شهروندان را فراهم کنند؛ آن‌هم در شهری که گاه در بسیاری مناطق احساس می‌کنی اساسا پیاده‌رو ندارد.

  فقط دولت‌ها هستند که می‌توانند فرهنگ‌سازی کنند تا برخی رفتارهای خطرناک از میان مردم برود یا حداقل محدود شود. مصرف قلیان در فضای بسته د‌رحال‌حاضر به ممر درآمد بسیاری از مردم تبدیل شده و مقابله با ماده‌ای که مستقیما عامل سکته مغزی است، به‌آسانی امکان‌پذیر نیست. مردمی که در شهرهای بزرگ، حتی در سنین بالا گاه سال‌ها بعد از اولین بازنشستگی در تلاش معاش در پیکار با تورم لجام‌گسیخته هستند و در ترافیک سنگین شهرها در حلقوم دودزای آهن‌پاره‌هایی که قرار است قوت لایموتی برایشان فراهم کند، دست‌وپا می‌زنند و در‌حالی‌که حتی امکان جبران آب از‌دست‌داده جسم‌شان در گرمای تهران را هم ندارند، چگونه می‌توانند با این‌همه عوامل متعدد زاینده سکته مغزی مقابله کنند؟