|

خشونت علیه کادر درمان

به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر خشونت علیه کادر درمانی بیمارستان‌ها افزایش یافته است. آمار دقیقی از تعداد و جزئیات اتفاقات خشونت‌آمیز فی‌مابین کادر درمان و بیماران یا همراه بیماران وجود ندارد و این افزایش ظاهری در خشونت علیه کادر درمان زمانی استنباط می‌شود که به اخبار حوزه سلامت در طول ماه‌ها و سال‌های اخیر توجه می‌کنیم.

خشونت علیه کادر درمان

به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر خشونت علیه کادر درمانی بیمارستان‌ها افزایش یافته است. آمار دقیقی از تعداد و جزئیات اتفاقات خشونت‌آمیز فی‌مابین کادر درمان و بیماران یا همراه بیماران وجود ندارد و این افزایش ظاهری در خشونت علیه کادر درمان زمانی استنباط می‌شود که به اخبار حوزه سلامت در طول ماه‌ها و سال‌های اخیر توجه می‌کنیم. از ضرب‌و‌جرح چند پزشک که متأسفانه گاهی موجب مرگ آنها شده، گرفته تا اتفاق اخیر در یکی از مراکز استان‌ها که در آن کادر پرستاری بیمارستان مورد هجوم همراهان بیمار قرار گرفتند. ریشه‌یابی این موضوع نیازمند حضور مستمر در متن سیستم درمان کشور در دهه اخیر است. از طرفی حضور فعال رسانه‌ها در قضاوت رابطه بیمار-پزشک در طی این سال‌ها افزایش یافته است، به شکلی که هرگاه یک برنامه‌ساز یا مجری دلش از یک پزشک یا بیمارستان چرکین شد، موضوع برنامه تحت هدایتش را به سمت این موضوع سوق داد و با همراهی بعضی مسئولان قدیمی و بعضی کارشناسان، به پیکره جامعه پزشکی و پرستاری هجوم بردند و از اینکه تکرار این موضوع در رسانه چگونه بر ذهن مخاطب و عوام اثر می‌گذارد، غافل ماندند. از طرف دیگر همسونبودن تغییرات اقتصادی با درآمد پزشکان و پرستاران از بخش دولتی، آرامش روان این قشر را تحت‌الشعاع قرار داد و از دل این آشفتگی ذهنی، بعضی رفتار‌های غیر‌حرفه‌ای بروز کرد که مورد پذیرش بیماران و همراهان قرار نگرفت. همین موضوع برای طرف دیگر نزاع هم صادق است؛ جایی که فشار‌های اقتصادی وارد بر بدنه جامعه، به‌ویژه آن دسته از بیماران که پناهگاهی جز بیمارستان‌های دولتی ندارند، گاهی موجب بدخلقی و بدرفتاری‌هایی شد که قربانیان آن پزشکان و پرستاران در شهرستان‌های مختلف بوده است. به عبارت دیگر، خشم پنهان بر اثر فشارهای اقتصادی، خود را در رابطه کادر درمان و بیماران نشان داد و چون از سال‌ها قبل قبح توهین به پزشک و پرستار در رسانه از بین رفته بود، میدان بیمارستان‌ها صحنه زد‌و‌خورد افرادی شد که قرار بود مرهم درد هم باشند. از دلایل بروز این مشکلات که بگذریم، می‌رسیم به اقداماتی که لازم است در این مقطع انجام شود. در قدم اول باید مراجع ذی‌صلاح مشکل ابتدایی ما در این مقاله را حل کنند؛ یعنی آماری منتشر شود که افزایش خشونت‌های بیمارستانی را تأیید یا رد کند. چنانچه این موضوع تأیید شد، اقدام به بررسی و تعیین راه‌حل شود. با توجه به اینکه نقش رسانه در این بحران به‌مثابه آب ریخته‌ای است که دیگر جمع نمی‌شود و همچنین نظر به اینکه رفع مشکلات اقتصادی کادر درمان و بیماران کاری سخت و زمان‌بر است، شاید منطقی‌ترین اقدام در این برهه افزایش امنیت فضای بیمارستان‌های دولتی است. این کار را می‌توان با گوشزدکردن منشور حقوق بیمار و پزشک شروع کرد. در مرحله بعد می‌توان کمیته‌های بیمارستانی و نیروهای حراست بیمارستان را تقویت کرد تا بتوانند با حضور به‌موقع تا حدودی از شدت برخورد‌ها بکاهند و نقش پیشگیرانه داشته باشند. در مراحل بعدی موضع سیستم درمان درباره کارکنان خود باید مشخص و شفاف شود و میزان حمایت این سیستم از قربانیان صنف خود قانون‌مند و ملموس شود. حمایت مشابهی باید از بیماران و همراهان‌شان انجام شود و حد و حدود این حمایت از طرف نهاد‌های مستقر در بیمارستان‌ها تعیین و تبیین شود. با انجام این اقدامات، در کوتاه‌مدت می‌توان گام بلندی به سمت کاهش تشنج‌های بیمارستانی برداشت، با این امید که در طولانی‌مدت رسانه اشتباه خود را جبران کند و مجددا کادر درمان را دوست و همراه بیماران معرفی کند و البته بهبود وضع اقتصادی و فشار درون‌زاد وارد بر مراجعان و ساکنان مراکز درمانی را کم کند.