|

بررسی سیر تحولی برنامه «هفت» در گفت‌وگو با احمد طالبی‌نژاد و یاشار نورایی

هَچَل‌هفت

نمایش فیلم‌های سینمایی از جذابیت‌های همیشگی در تلویزیون بوده و همچنان پخش فیلم‌های داخلی و خارجی در کنداکتور شبکه‌های مختلف این رسانه قرار دارد. در کنار آن، نقد فیلم نیز از اتفاق‌ها و سنت‌های مهمی است که از دیر‌باز در رسانه ملی رونق داشته و بیننده‌های زیادی آن را دنبال می‌کردند و بدون شک برنامه نقد فیلم «هفت» در این میان جایگاه خاص خود را دارد؛ هر‌چند کم‌شدن مخاطبان تلویزیون و رویکردهای اعمال‌شده بر نحوه اداره و اجرای این برنامه، باعث شده تا دیگر بحث و نظر و نقد خاصی در آن ‌شکل نگیرد. وقتی به تاریخ ساخت برنامه‌های گفت‌وگو‌محور سینمایی رجوع می‌کنیم، به اوایل دهه 80 می‌رسیم که شبکه سه سیما بدعتی را به‌عنوان طرح نقد سریال‌های تلویزیونی آغاز کرد. اینکه در آن سال‌ها این رسانه در صف اول نقد مجموعه‌هایش ایستاد، نکته بسیار مهم و درخور اعتنایی بود. برنامه‌ای با عنوان «نقد سه» آغازگر این جریان بود.

هَچَل‌هفت

نمایش فیلم‌های سینمایی از جذابیت‌های همیشگی در تلویزیون بوده و همچنان پخش فیلم‌های داخلی و خارجی در کنداکتور شبکه‌های مختلف این رسانه قرار دارد. در کنار آن، نقد فیلم نیز از اتفاق‌ها و سنت‌های مهمی است که از دیر‌باز در رسانه ملی رونق داشته و بیننده‌های زیادی آن را دنبال می‌کردند و بدون شک برنامه نقد فیلم «هفت» در این میان جایگاه خاص خود را دارد؛ هر‌چند کم‌شدن مخاطبان تلویزیون و رویکردهای اعمال‌شده بر نحوه اداره و اجرای این برنامه، باعث شده تا دیگر بحث و نظر و نقد خاصی در آن ‌شکل نگیرد. وقتی به تاریخ ساخت برنامه‌های گفت‌وگو‌محور سینمایی رجوع می‌کنیم، به اوایل دهه 80 می‌رسیم که شبکه سه سیما بدعتی را به‌عنوان طرح نقد سریال‌های تلویزیونی آغاز کرد. اینکه در آن سال‌ها این رسانه در صف اول نقد مجموعه‌هایش ایستاد، نکته بسیار مهم و درخور اعتنایی بود. برنامه‌ای با عنوان «نقد سه» آغازگر این جریان بود. این روال جسته‌و‌گریخته تا دهه 90 ادامه پیدا کرد تا اینکه «قاب نقد» هم به‌عنوان برنامه‌ای که قصد داشت برنامه‌هایی از رسانه ملی را واکاوی کند، به جمع تولیدات تلویزیون اضافه شد. این برنامه دو، سه سالی روی آنتن رفت. این روال تا ساخت برنامه «هفت» ادامه داشت؛ برنامه‌ای که در مدت‌زمان کوتاهی توانست طیف وسیعی از علاقه‌مندان سینما را مشتاق تحلیل و بررسی موضوعات روز سینما نگه دارد. مجموعه‌ای که ابتدا با اجرای فریدون جیرانی به‌عنوان یک سینماگر آغاز شد و نوید‌بخش برنامه‌ای جامع برای تحلیل موضوعات مختلف سینمایی بود. این برنامه در خرداد ۱۳۹۱ از سوی مدیران صداوسیما به حالت تعلیق درآمد. در فصل دوم «هفت»، محمود گبرلو، منتقد سینما، بر صندلی مجری این برنامه تکیه زد. محافظه‌کاری در بیان موضوعات متعدد از‌جمله انتقادهایی بود که در فصل دوم متوجه این برنامه سینمایی بود. رضا رشید‌پور، محمدحسین لطیفی و بهروز افخمی دیگر مجریان این برنامه تلویزیونی بودند که در سال‌های گذشته میزبان اهالی سینما در این برنامه گفت‌وگو‌محور شدند و عمر حضور بهروز افخمی در «هفت» از دیگران کمی بیشتر بود.

بدون تردید تعویض مدام مدیریت تلویزیون که تغییرات مدیران میانی و مدیران شبکه‌ها و گروه‌های فیلم و سریال، اجتماعی و... را در پی دارد، تغییرات بزرگی را در ساخت برنامه‌هایی از این دست ایجاد می‌کند و حالا برنامه «هفت» پس از سال‌ها از زمانی که ایده‌اش مطرح و اجرائی شد، در روزهای منتهی به جشنواره فیلم فجر، توسط بهروز افخمی اجرا می‌شود. این در حالی است که بسیاری از اهالی سینما معتقدند برنامه «هفت» نتوانسته آن‌طور که باید و شاید به رسالت اصلی‌ خود عمل کند.

سیاست‌های کلی و جزئی صداوسیما مدام در حال تغییر است

یاشار نورایی، منتقد و سینمایی‌نویس، معتقد است برنامه «هفت» را باید از چند منظر بررسی کرد. او به «شرق» گفت: «ابتدا باید ساختار کلی برنامه‌سازی در ایران را بررسی کرد؛ به‌خصوص برنامه‌هایی که احتمالا به شکل زنده پخش می‌شوند و طبیعی است که با توجه به ساختار بسته صداوسیما، چند محدودیت در برنامه‌سازی همیشه مد‌نظر قرار می‌گیرد. همه می‌دانیم مجری باید تابع سیاست‌ها و اهداف سازمان صداوسیما باشد و از یک‌سری خط قرمزها عبور نکند و به شکلی ارادت خودش را به منشور یا چارچوب نظری و فکری مجموعه ثابت کرده باشد. از این منظر، طبیعی است که دایره مجری‌های خبره، روز‌به‌روز در صداوسیما محدود‌تر و بسته‌تر می‌شود. اگر به برنامه‌های زنده در جهان نگاه کنید، نه صرفا برنامه‌هایی که ماهیت هنری دارند، حتی برنامه‌هایی که به شکل خبری یا تفریحی روی آنتن می‌روند، همه آنها‌ یک چارچوب منضبط ناپیدا دارند. به این معنی که از قبل مواردی که باید درباره آنها حرف زده شود، هماهنگ می‌شود و مجری تا حدی دستش باز است که درباره آن موارد صحبت کند. مرزبندی‌های مشخصی در برنامه وجود دارد؛ به این شکل که چه شوخی‌هایی قابل بیان است و بداهه تا چه حدی باید مورد استفاده قرار بگیرد».

نورایی ادامه داد: «طبیعی است وقتی کسی شغل اصلی خودش را اجرا قرار می‌دهد و به‌طور پیوسته و مستمر طی سال‌ها به‌عنوان یک شغل در کار خودش حرفه‌ای شده است، این موارد را در نظر می‌گیرد. ولی ما اینجا با دو مشکل روبه‌رو هستیم؛ ابتدا اینکه سیاست‌های کلی و جزئی صداوسیما مدام در حال تغییر است. هر وقت مدیری تغییر می‌کند، سیاست‌های جدیدی حاکم می‌شود و به همین دلیل عملا مجری نمی‌تواند چشم‌انداز بلند‌مدتی نسبت به اینکه چطور درباره کار خودش یک‌سری نکات را رعایت کند، داشته باشد. ازطرف دیگر، ما افرادی را می‌بینیم که واقعا شغل اصلی آنها اجرا و مجری‌گری نیست و فکر می‌کنم بهروز افخمی هم در این محدوده می‌گنجد».

او شخصیت سینمایی افخمی را جدا از حضورش در مقام مجری یک برنامه سینمایی می‌داند و در این زمینه می‌گوید: «‌کارهای بهروز افخمی را در مقام فیلم‌ساز دنبال می‌کنم و بعضا برخی از کارهای او را دوست دارم. استعدادش را همیشه ستایش کرده‌ام. بااین‌حال، فکر می‌کنم خارج از محدوده فیلم‌سازی، متأسفانه بهروز افخمی شاید توانایی لازم را در‌ کارهای دیگر نداشته باشد. طبعا از ویژگی‌های اصلی یک مجری، تسلط بر ذهنش است. مجری باید سعی کند تا جایی که ممکن است حرف بدون تحقیق نزند یا چیزی نگوید که باعث آزردگی افراد شود یا شائبه‌برانگیز باشد. اما درباره بهروز افخمی این مسئله اصلا صدق نمی‌کند. گاه حرکات کودکانه‌ای انجام می‌دهد. در زندگی شخصی خودش هم با فیلم‌هایی که می‌گیرد و حرف‌هایی که می‌زند و با مصاحبه‌هایی که انجام می‌دهد و مواضعی که دارد، متأسفانه بیشتر دوست دارد جنجال‌آفرین باشد یا خلاف جریان آب شنا کند. این برای یک برنامه تلویزیونی و اجرای حرفه‌ای به نظرم اصلا مناسب نیست. در نتیجه می‌بینیم دایره استفاده از نخبه‌ها و افرادی که بالاخره با توجه به ساختار مشخصی که صداوسیما ممکن است در این برهه از زمان داشته باشد، می‌توانند در مقام مجری یا منتقد در یک برنامه سینمایی شرکت کنند، مدام تنگ‌تر می‌شود. در جریان هستم که سال گذشته از طرف برنامه «هفت» به یکی از دوستان من که البته منتقد سرشناسی هم هست، برای حضور در برنامه رجوع کردند و با توجه به مبلغی که برای حضور در این برنامه به او پیشنهاد کردند، او از حضور در «هفت» امتناع کرد. قطعا حدس می‌زد که وقتی مجری عملا با حالتی خاص برنامه را هدایت می‌کند، به‌عنوان منتقد ثابت برنامه چندان نمی‌توان از آن چارچوب خارج شد و اگر از چارچوب تعریف‌شده خارج شوید، کل زمان برنامه اختصاص پیدا می‌کند به کنکاش و جدالی که بی‌ثمر است».

او ادامه داد: «فکر می‌کنم مدت‌هاست در برنامه «هفت» می‌بینیم که از یک‌سری افراد که به ایدئولوژی خاص شهره هستند، دعوت و به این افراد فضا داده می‌شود که راجع به سینما و مفاهیم کلی آن صحبت کنند؛ درصورتی‌که بخشی از رسالت برنامه «هفت» صحبت درباره فیلم‌های حاضر در جشنواره است. از این جهت، باید فقط منطبق بر فیلم‌ها و آثاری باشد که در جشنواره به نمایش درآمده‌اند یا کارنامه کارگردان و بازیگر فیلم مد‌نظر تحلیل شود. اما می‌بینید که این برنامه به سمت اهداف کلی سیاست فرهنگی گریز می‌زند و عموما افرادی در این برنامه حاضر می‌شوند که به کل سینما انتقاد دارند و حرف‌های شائبه‌برانگیز یا بعضا توهین‌آمیز می‌زنند. اتفاقا در اینجا تبحر و تسلط مجری است که باعث می‌شود برنامه از مسیر اصلی خودش خارج نشود که متأسفانه بهروز افخمی این تبحر را ندارد. به این معنی که او در مقام مجری، برنامه را به یک دورهمی تبدیل می‌کند که هر میهمان، جوکی تعریف کند و دور هم بخندند و اصلا برنامه از حالت جدی خارج شود».

نورایی ادامه داد: «من خودم پارسال این برنامه را دنبال می‌کردم که فقط بخندم! با بی‌سلیقگی دو منتقد در برنامه روبه‌روی هم نشسته‌اند که هر دو یک اسم دارند و شاید یکی از آنها سابقه نقدنویسی دارد، اما دیگری شغلش پزشکی عمومی است و بنده هم تا‌به‌حال هیچ مطلب درست‌و‌حسابی در رابطه با سینما از ایشان نخوانده‌ام. در نتیجه برنامه به شوخی‌های سطحی بین خود منتقدان ثابت و مجری تقلیل می‌یابد و حرف حتی درباره فیلم‌های نمایش‌یافته در جشنواره هم به بیراهه می‌رود و رشته کلام مدام گم می‌شود و مثال‌های اشتباه با تلفظ غلط نام‌ها و مکاتب در تاریخ سینما، بدون اینکه گوینده نسبت به حرف و گفته‌اش تسط داشته باشد و تحقیق‌کرده حرف بزند،‌ برنامه را تبدیل به یک آیتم تفریحی می‌کند. در این گود بی‌پهلوان، کسی دیگر حاضر نیست در برنامه حضور پیدا کند. یعنی شما می‌روید جایی که اصلا معلوم نیست نفر روبه‌رویتان‌ کیست؟ اینجاست که به نظر من مشکل اساسی رخ می‌نماید؛ یعنی مقطعی‌بودن همه چیز. نزدیک به آغاز جشنواره فیلم فجر، برنامه‌ای شروع می‌شود که هیچ مقیاس و معیاری جهت سنجش افکار جدی نسبت به کیفیت آن نیست و بعد از مدتی هم تمام می‌شود و می‌رود تا سال بعد که دوباره با همان اشتباهات و رویکردهای غلط، به شکل تکراری برگردد. در این میان، کمترین تحلیل جدی را درباره فیلم‌ها می‌بینیم، کمترین داوری منصفانه را نسبت به کیفیت سینما و مشکلات ساختاری آن می‌شنویم و حتی امسال هم خود مجری یعنی بهروز افخمی در مقام کارگردان فیلمی در جشنواره دارد و در نتیجه چگونه می‌توان وقتی فرصت به بررسی فیلم او در برنامه رسید،‌ نسبت به صحت و اصالت حرف‌های زده‌شده خودش درباره فیلمی که ساخته و رفقای او در مقام منتقد برنامه اعتماد کرد؟ متأسفانه فارغ از تسلط بر اجرا، حتی در ظاهر نیز افخمی جذابیتی برای اجرا ندارد. در نهایت به نظرم با توجه به سیاست‌های صداوسیما و بی‌توجه‌بودن به نظر واقعی بینندگان، برنامه «هفت» تکرار مکررات و اشتباهات است و شاید به اندازه‌ای نزول کرده که همین هم برای تهیه‌کننده و برنامه‌ساز کفایت می‌کند».

برنامه «هفت» جایگاهش را از دست داده است

احمد طالبی‌نژاد، منتقد پیش‌کسوت سینمای ایران نیز با اشاره به حواشی سال گذشته جشنواره فیلم فجر گفت: «سال‌‌هاست علاقه‌ای به جشنواره فیلم فجر و سایر جشنواره‌ها ندارم و پیگیری نمی‌کنم. این بی‌علاقگی دلایل متعددی دارد که شاید یکی از آنها سن‌و‌سالم است. البته این را هم باید اضافه کنم که همان فیلم‌سازانی که سال گذشته رغبتی به حضور در جشنواره فیلم فجر نداشتند، امسال حاضر شدند با اصلاحات زیاد اثرشان در جشنواره باشد».

او ادامه داد: «سال‌هاست برنامه سینمایی «هفت» روی آنتن می‌رود و سابق بر این یک برنامه سینمایی موفق بود که البته فریدون جیرانی در مقطعی که ارتباط نزدیکی با عزت‌الله ضرغامی داشت، سکان هدایت این برنامه را عهده‌دار شد. به رغم اینکه از جیرانی بابت نام برنامه که برگرفته از نشریه من بود، دلخور بودم، ولی برنامه را دنبال می‌کردم. بعد از آن در دوره‌ای که محمود گبرلو اجرای برنامه را بر عهده داشت، یکی، دو بار به «هفت» دعوت شدم و می‌توان گفت تا حدودی در افکار عمومی برنامه تأثیرگذاری بود. اما بعد از آن، شکل و شمایل برنامه تا حدودی متفاوت شد و به حواشی سینما بیشتر از متن توجه شد. بهروز افخمی هم از‌جمله مجریان پر‌حاشیه‌ای است که فضای دیگری به این برنامه داد. فیلم‌سازی که به زعم من می‌توانست در حرفه خودش از آدم‌های اصلی سینما باشد و نمی‌دانم چرا باید مجری‌گری را انتخاب کند؟ به‌طور کلی می‌توانم بگویم تمامی مجریان برنامه از ابتدا تاکنون موفق ظاهر نشده‌اند».

طالبی‌نژاد در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «به زعم من، برنامه «هفت» جایگاهش را از دست داده است؛ مثل باقی برنامه‌هایی که زمانی در تلویزیون مخاطب بیشتری داشتند و به مرور مخاطبانشان را از دست دادند».

او با اشاره به برگزاری جشنواره فیلم فجر در دهه‌های گذشته گفت: «‌در دهه‌های 60، 70 و 80 حقیقتا جشنواره فیلم فجر ویترین سینمای ما بود و سینمای ایران در عرصه‌های بین‌المللی موقعیت خاصی داشت و اساسا فیلم‌هایی در جشنواره نمایش داده می‌شدند که فرصت اکران برخی از آنها در طول سال کم بود و قاچاق فیلم‌های روز سینمای ایران به شکلی که الان می‌بینیم، مرسوم نبود. با توجه به تمامی این شرایط، گرما و گیرایی جشنواره فیلم فجر قطعا بیشتر از حال حاضر بود. با درنظرگرفتن این موارد، می‌توان گفت جشنواره فیلم فجر و برنامه‌های وابسته به آن از نظر من موقعیت قبل را ندارند».