کارتون ایران مرده است
کارتون ایران، هنری که روزی سرمشق کشورهای همسایه مانند ترکیه عثمانی بود، حالا مرده است. خاستگاه هنری که با فرسایش مطبوعات کاغذی و کمبود تیراژ به شبکههای اجتماعی و هزینههای شخصی هنرمندان و به تریبونشان به پنجره اینستاگرام و هنری اعتراضی که عرض اندامش به تریبون شخصی افراد تقلیل یافت.
داود احمدیمونس (آروین)
کارتون ایران، هنری که روزی سرمشق کشورهای همسایه مانند ترکیه عثمانی بود، حالا مرده است. خاستگاه هنری که با فرسایش مطبوعات کاغذی و کمبود تیراژ به شبکههای اجتماعی و هزینههای شخصی هنرمندان و به تریبونشان به پنجره اینستاگرام و هنری اعتراضی که عرض اندامش به تریبون شخصی افراد تقلیل یافت.
124 سال قبل وقتی کارتون و کاریکاتور وارد این خاک شد، زمانی که عکسی امکان چاپ در هیچ مطبوعهای نداشت، تبدیل شد به هنری اعتراضی و سخنی مصور؛ هنری که طراحانش با انواع تکنیکهای موجود روز، تصویری ضمیمه روزنامه روز میکردند. ابتدا در اوایل قرن 20، هنرمندانی اهل آلمان در هفتهنامه ملانصرالدین با شناخت از جامعه فلات ایرانزمین تصاویری را خلق میکردند و بدون منظور خاصی، سخنی از احوال میآوردند. عظیمزاده از داخل همراهشان شد و نشریه در تمام ایران قاجاری، شبنامهای و روزنامهای پخش میشد و رعیت آگاه. زمان گذشت و تکنیکهای چاپ تغییر کرد و دور به دوران مجله «توفیق» رسید که آخرش را بگویم «گلآقا». در دهه 50 به لطف فضای بازی که برای هنر فراهم آمده بود، با پدیدههایی مواجه بودیم مانند اردشیر محصص، کامبیز درمبخش، داریوش رادپور، داوود شهیدی، احمد سخاورز، محسن دولو، جواد علیزاده، آراپیک باغداساریان و بسیاری دیگر. شرایط فراهم بود برای عرضه کارتون در رسانههای موجودی که بعضا سیاسی هم بودند. خب کارتون حتما باید حرفی داشته باشد، چه بهتر از آنکه نکتهای در دل نهفته داشته باشد برای مردمی که جز دیدن کار دیگری بلد نبودند و گروهی شاید هنوز سواد خواندن و نوشتن نداشتند. هنر کارتون جای خود را باز کرد. بعد از انقلاب هم هنرمندان متعددی داشتیم که هرکدام به مسیری افتادند اما من که برای هنر کارتون ارزشی قائلم و در مقابلش مانند در برابر مادرم سر تعظیم فرود میآورم، چه غمانگیز است این روزها افولی را شاهد باشم که با هر جفنگ اینستاگرامی ناقص ببینمش. منتقدی که مرده است و من چون نقاشی دستدوم همان تصویر سانتیمانتال را بیاورم روی بوم و بشوم نقاشی که همان کارتون را برسانم به رسانهای که گالری نامندش. که آنجا هم جز 56 نفر بیننده، بیننده واقعیاش نخواهد بود.