|

روزنامه‌نگاری تحقیقی حلقه مفقوده سلامت جامعه

آواز خاموش‌ حقیقت

مطبوعات را به لحاظ اهمیت و جایگاه ویژه آن، رکن چهارم دموکراسی خوانده‌اند. گرچه این عبارت به نوعی تمام مجموعه فعالیت‌های رسانه‌ای را در بر می‌گیرد، اما آنچه رسانه و مطبوعات را مشخصا موضوع این توصیف قرار می‌دهد، آن بخش از فعالیت‌هایی است که از آن تحت عنوان روزنامه‌نگاری تحقیقی یاد می‌شود. حلقه مفقوده‌ای که نبود آن، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به سلامت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه می‌زند.

مطبوعات را به لحاظ اهمیت و جایگاه ویژه آن، رکن چهارم دموکراسی خوانده‌اند. گرچه این عبارت به نوعی تمام مجموعه فعالیت‌های رسانه‌ای را در بر می‌گیرد، اما آنچه رسانه و مطبوعات را مشخصا موضوع این توصیف قرار می‌دهد، آن بخش از فعالیت‌هایی است که از آن تحت عنوان روزنامه‌نگاری تحقیقی یاد می‌شود. حلقه مفقوده‌ای که نبود آن، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به سلامت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه می‌زند.

روزنامه‌نگاری تحقیقی ابزاری برای کشف حقیقت نهان‌مانده در لایه‌های پیدا و پنهان وقایع و دروغ‌های به‌ظاهر واقعی است. روزنامه‌نگاری تحقیقی به عنوان فعالیتی حرفه‌ای و عمیق در دنیای رسانه و نیز هنر خبرنگاری است که مهم‌ترین دغدغه اهالی این نوع روزنامه‌نگاری کشف حقایق با هدف پاکسازی جامعه از ناپاکی‌هایی‌ است که وجودشان همچون آفتی گران بر ریشه درختان خواهد بود. این‌گونه نیز می‌توان گفت که کشف فساد و مبارزه با آن فصل‌الخطاب روزنامه‌نگاری تحقیقی است. به عبارتی دیگر یک جامعه برای مصون‌ماندن از فساد، به‌ویژه فساد سازمان‌یافته، نیازمند حضور عنصر پررنگی به نام روزنامه‌نگاری تحقیقی است. عدم امکان حضور رسانه در جایگاه یک ناظر عادل و بی‌طرف برای بررسی فعالیت‌ها با هدف پاسخ‌گویی به مردم و به موازات آن قرارگرفتن بخش‌هایی از نهادها و ارگان‌های دولتی و شبه‌دولتی در هاله‌ای از محدودیت‌های ورود و حضور رسانه، می‌تواند زمینه‌ساز رشد فساد اداری و ایجاد تاریک‌خانه برای آن دسته از مدیران و کارگزارانی شود که بیش از شوق مدیریت اخلاق، علمی و اصولی، سودای زراندوزی و قدرت‌طلبی دارند. از سوی دیگر، عدم برخورداری گروهی از مدیران از دانش باارزش «سواد رسانه‌ای»، به نوبه خود موجب ترس ایشان از رسانه و قدم‌زدن با عصای شک و تردید و احتیاط غیرضرور در مواجهه با خبرنگاران است؛ رخدادی که نه‌تنها فرصت تحقیق را از خبرنگاران می‌رباید، بلکه سازمان‌ها را از تذکرات مرسوم رسانه‌ها و دریافت مشاوره‌های دلسوزانه آنان محروم می‌کند. وقتی هر مجموعه‌ای در سیستم‌ یا نهادهایی خارج از آن، به واسطه در اختیار داشتن پول و قدرت، آبستن مفاسد و کج‌روی یا ضعف در عملکرد و عدم توانایی در اجرای درست مأموریت‌ها هستند، همین امر ایجاب می‌کند تا خبرنگاران تحقیقی برخاسته از اصول حرفه‌ای و اخلاقی، با جسارت به سراغ بخش‌های تاریک وقایع بروند و با وجود همه خطرات و چالش‌های مفاسد، نقش بی‌بدیل خود را  به عنوان منجیان جامعه ایفا کنند و نور حقیقت را بر این تاریک‌خانه‌ها بیفکنند.

یکی دیگر از کاستی‌های این حوزه را البته باید در دانشگاه‌ها جست؛ چراکه این مراکز به عنوان متولیان اصلی آموزش، نیازمند به‌روزرسانی و کارآمدکردن محتوای آموزشی و توسعه علمی این بخش هستند تا متناسب با تغییرات عظیم جهان رسانه و شکل‌گیری روابط جدید در جامعه بتوانند افرادی واجد شرایط را برای این مسئولیت خطیر آموزش دهند. با درک اهمیت روزنامه‌نگاری تحقیقی و نقش بی‌بدیل آن در سلامت جامعه، اولین گام در تحقق آن را می‌توان تأمین امنیت شغل خبرنگاری به‌ویژه خبرنگاران تحقیقی که بی‌شک بر اساس آنچه گفته شد دغدغه‌‌ای جز سلامت اجتماع و جامعه ندارند و نیز توجه به اقتصاد رسانه‌های مستقل دانست تا بتوانند فارغ از هر مسئله‌ای، مأموریت حرفه‌ای و مسئولیت اجتماعی خود را به نحوه شایسته اجرا کنند. به نظر می‌رسد جای خالی روزنامه‌نگاری تحقیقی در جامعه چیزی بیش از نبود یک حرفه شغلی است، بلکه می‌توان گفت فقدان یک مسئولیت اجتماعی و یک فرهنگ متعالی در ساختارهای اجتماعی است که باید به تناسب میان ارباب جراید و رسانه‌ها و مدیران و مسئولان به اشتراک گذاشته شود. پایان سخن اینکه روزنامه‌نگاری تحقیقی به طور حتم موجب تقویت ارکان مدیریتی و سلامت جامعه است و هزینه‌کردن در این حوزه در حقیقت سرمایه‌گذاری برای تقویت قوام جامعه است که با مدیریت دانش، توسعه نگاه مدیریتی و قراردادن تمامی ارکان جامعه در ذیل قانون و فرهنگ پاسخ‌گویی میسر خواهد شد.