نگاهی روانشناختی به علل بروز پدیده مزاحمتهای خیابانی
اکنون که در هزاره سوم زندگی میکنیم، باید سعی بر آن داشته باشیم که همراه با پیشرفت روزافزون تکنولوژی و فناوری در تمامی عرصهها، اندکی نیز به مدرنیتهبودن بیندیشیم و روزگار را سپری کنیم.
امیررضا دژکام: اکنون که در هزاره سوم زندگی میکنیم، باید سعی بر آن داشته باشیم که همراه با پیشرفت روزافزون تکنولوژی و فناوری در تمامی عرصهها، اندکی نیز به مدرنیتهبودن بیندیشیم و روزگار را سپری کنیم. اما متأسفانه از قرن بیستویکم فقط رهاوردهای منفی و نگرانکنندهاش حاصل این جامعه شده و بسی جای نگرانی و تأسف دارد که روز به روز هم شاهد پیدایش و نیز گسترش یک آسیب اجتماعی دیگر در جامعه و سطح کشورمان بوده و هستیم! روزی ورود قرصهای روانگردان و اعتیاد جوانان رهاوردی زهرآگین بود که البته هنوز هم ادامه دارد و به جان هزاران جوان خام این مرز و بوم کهن به نوعی آسیب رسانده و فروپاشی آن را سبب شده است. روز دیگر، پدیده دختران فراری، پیامد منفی ویژهای بود که انگار مانند پتکی بر پیکره خانوادهها و دختران این سرزمین پهناور فرود آمد و آثار و عواقب سوء آن هنوز هم که هنوز است، گریبانگیر جامعه امروزی ماست! بگذریم. کشور و جامعهای با این همه قدمت فرهنگی، چرا باید درگیر و دار این همه معضل و آسیب اجتماعی قرار بگیرد؟! چرا باید هر روز شاهد پیدایش یک معضل جدید باشیم؟!
مزاحمتهای خیابانی در یک نگاه
وقتی فردی در جامعه خویش از سوی اشخاص مختلف و به راههای متفاوت به نوعی آزار و اذیت روحی و روانی میشود (منظور دختران جوان هستند) و کسانی که مرتکب این اعمال میشوند، به جرئت میتوان گفت که از لحاظ شخصیتی مشکل دارند. «اختلال شخصیت ضد اجتماعی»، فرایندی است که در این قبیل افراد دیده میشود. شاید انحرافات اخلاقی و اینکه فرد میل به آزار و اذیتکردن دیگران دارد، از دیدگاه روانشناسی و روانپزشکی او بهعنوان یک فرد «سادیستیک» یا دیگر آزار بهشمار آید. پس فردی که مزاحم زندگی فردی و اجتماعی دختران جوان میشود، نهتنها از دید قانونی و حقوقی بلکه از نگاه روانشناختی نیز مشکلدار است و باید درمان شود.
علل شیوع مزاحمتهای خیابانی برای دختران جوان و عواقب آن
به جرئت میتوانم به این موضوع اشاره کنم که هماینک پدیده مزاحمتهای خیابانی برای دخترانجوان به اندازهای در سطح کشور شیوع پیدا کرده است که از مهمترین و بحثبرانگیزترین مباحث عمده در سطح آسیبشناسی اجتماعی است و از سوی کارشناسان مطرح شده و میشود. بدون تردید باید گفت که یکی از مهمترین پیامدهای منفی و عواقب نگرانکننده و نابهنجار این پدیده شوم میتواند این باشد که به نوعی تعهد، تفاهم، موارد اخلاقی، عرفی، شرعی، دینی و مذهبی عموم دختران جوان را هدف قرار گرفته و اگر با این رویه برخورد مناسب صورت نگیرد، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری بر پیکره دختران جوان ایرانزمین وارد آورد. این واقعیتی ملموس است که باید به آن بیش از پیش پرداخت.
بررسی علل و عوامل مؤثر در بروز پدیده مزاحمتهای خیابانی
بدون شک در تمام آسیبهای اجتماعی، علل و عواملی میتواند تأثیرگذار باشد. پس اگر از قبل این عوامل به دقت و درستی بررسی شود، شاید بتوان اندکی از پیشرفت آن جلوگیری کرد. به قول معروف: «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد!». حال میخواهم علل و عوامل این پدیده را بهطور مختصر و مفید برایتان بگویم: ۱_ محیطی که فرد در آن زندگی میکند (خانواده). ۲_ محیطهای آموزشی که میتواند شامل : دبیرستان، دانشگاه و... باشد. ۳_ محیط کار و افرادی که آنجا مشغول به کار هستند. ۴_ محیط، اجتماعی که فرد در آن به طور روزمره رفت و آمد دارد. بهطور حتم میتوانم به این جمعبندی برسم که هرکدام از این محیطها، فرهنگ خاص خود را دارد ولی باید به نوعی با جامعه امروزی ما در تعامل و ارتباط متقابل باشند. محیط سالم خانواده شکلگیری شخصیت بهنجار فرد را سبب میشود. محیط سالم و به دور از دغدغه تحصیلی میتواند افکار، دیدگاه و نگرش فرد تحصیلکرده را تغییر دهد. محیط کار و افرادی که آدمی با آنها بهعنوان همکار سر و کار دارد، باید بهنوعی به دور از هرگونه مسائل غیراخلاقی باشد تا آن دختر جوان با آرامش خاطر و به دور از هر گونه تنش و استرس و اضطراب بتواند وظیفهای را که به او محول شده است، به بهترین شکل ممکن به انجام برساند. محیط اجتماعی که همه ما در آن زندگی میکنیم، تعاملها، واکنشها، ارتباطهای متقابل، همه و همه میتواند در صورت منفیبودن، پیدایش مزاحمتهای خیابانی در سطح گسترده را سبب شود. پس شناخت تمام این عوامل میتواند ما را تا حدی به سر منزل مقصود رهنمون کند.
آیا میتوان پدیده مزاحمتهای خیابانی را از بین برد؟
در پاسخ به این پرسش باید بگویم که این موضوع تنها به دست یک یا چند نفر قابلحل نیست، بلکه نیاز به بررسی، تحقیق، تأمل، تفکر و بازنگری در نحوه پیدایش، رشد، گسترش و پیشرفت آن دارد و این امر میسر نخواهد شد مگر با هماندیشی، همکاری، همدلی، همفکری، همصدایی تمام افراد و ارگانها، نهادها، سازمانهای دولتی و غیردولتی، جامعهشناسان، کارشناسان، آسیبشناسان اجتماعی، کارشناسان امور تربیتی، روانشناسان، مددکاران اجتماعی، حقوقدانان و نهادهایی مانند بهزیستی، نیروی انتظامی، رسانهها، مطبوعات، صداوسیما، جراید، همهوهمه دست به دست هم با یک برنامهریزی دقیق و اراده قوی برای اطلاعرسانی، پیشگیری و جلوگیری از گسترش آن گام بردارند.
کلام پایانی روانشناس
در یک کلام چنین میتوان نتیجهگیری کرد که برای حل این مشکل نیاز به تعامل و همکاری دلسوزانه داریم. دختران جوان این مرز و بوم کهن باید بتوانند در آرامش زندگی کنند. بهراحتی و بدون ترس و وحشت در خیابان و محیطهای اجتماعی حضور داشته باشند. باید با افرادی که در فکر آسیبرسانی به جسم و روح و روان دختران جوان هستند، بهشدت برخورد قانونی و حقوقی و جزایی شود. افرادی که درصدد برهمزدن آرامش و آسایش دختران جوان در جامعه جولان میدهند، باید بدانند که یک نهاد نظارتی محکم و سرسخت دنبال رفتارهای بزهکارانه آنان است تا به همین سادگیها به جان و مال و ناموس دختران عزیز ایرانزمین دستدرازی نکنند و برای آنان مزاحمت روحی و روانی و اجتماعی ایجاد نکنند. به دختران جوان سرزمین مادریام نیز بهطور جدی توصیه میکنم که از حضور در مکانهای خلوت و شبها بهویژه به صورت تک و تنها جدا خودداری کنند. اگر کسی به آنان پیشنهاد داد که در مسیری آنان را برسانند بههیچوجه سوار خودروهای سواری شخصی نشوند. تا جایی که امکان دارد از خودروهای عمومی و مترو و اتوبوس و تاکسیهای مطمئن برای رفت و آمد خود استفاده کنند و اموال شخصی و کیف و گوشی موبایل خود را در دسترس قرار ندهند.