مروری بر کتاب «علیههمدلی» پل بلوم
شفقت جایگزین همدلی
همدلی را توانایی دیدن جهان از چشم دیگران و قدرت درک احساسات آن دانستهاند. بسیاری از مردم معتقدند که همدلی راهنمای خوبی برای خوبزیستن در جهان امروز است و علت اصلی جنگ و تبعیض و فقر در جهان امروز به دلیل کمبودن همدلی در میان رهبران، سیاستمداران، فعالان اجتماعی و نهادهای مدنی و مردم عادی است.
همدلی را توانایی دیدن جهان از چشم دیگران و قدرت درک احساسات آن دانستهاند. بسیاری از مردم معتقدند که همدلی راهنمای خوبی برای خوبزیستن در جهان امروز است و علت اصلی جنگ و تبعیض و فقر در جهان امروز به دلیل کمبودن همدلی در میان رهبران، سیاستمداران، فعالان اجتماعی و نهادهای مدنی و مردم عادی است. اما پُل بلوم، روانشناس برجسته آمریکایی و استاد دانشگاه ییل، با نوشتن کتابی با عنوان «علیه همدلی» این باور فراگیر را به چالش کشید و با طرح استدلالها و نمونههای متعدد تاریخی و روانشناختی نشان داد که همدلی نهتنها راهنمای اخلاقی خوبی برای زندگی نیست بلکه میتواند موجب سوگیری و قضاوتهای نابخردانه هم بشود. او در این کتاب به سراغ فیلسوفان اسکاتلندی عصر روشنگری ازجمله آدام اسمیت و دیوید هیوم هم میرود و نظرات و ایدههای آنها درباره همدلی و همدردی را مطرح کرده و به چالش میکشد. سپس همدلی را کالبدشکافی کرده و تعاریف و اجزای آن را مشخص میکند. در فصلی دیگر با بیان سلسلهوار استدلالها و نمونههای متعدد نشان میدهد که همدلی سبب نیکوکاری نمیشود و صرفا آن بخش از نیکوکاریها را رقم میزند که سوگیرانه و خودخواهانه است. بعد از آن به بررسی همدلی در سیاست میپردازد و با طرح چالشهای متعدد نشان میدهد که باور عامه درباره سیاستهای همدلانه بسیار نادرست است. بلوم در فصلی دیگر همدلی را در روابط صمیمی ردیابی میکند و پس از بیان استدلالها و مثالهای متعدد نتیجه میگیرد که همدلی حتی با نزدیکان نیز اشتباه است، چراکه بر اساس ملاحظات کوتاهمدت صورت میگیرد و باعث میشود که برای مثال والدینی بیش از حد سهلگیر و دوستانی بسیار چسبنده باشیم. در نتیجه باعث ناکامی ما در روابط صمیمیمان میشود. این روانشناس اخلاق پس از این فصل به سراغ اخلاق میرود و با طرح این ادعا که بسیاری از روانشناسان و فیلسوفان همدلی را هسته اصلی اخلاق میدانند، باز هم به مخالفت برمیخیزد و با ارائه نتایج مطالعات متعدد روانشناسی اجتماعی نشان میدهد که این باور درست نیست. نویسنده در فصل پنجم کتاب به سراغ یکی از محوریترین و چالشبرانگیزترین موضوعات در زمینه روانشناسی اخلاق، خشونت و ستم، میرود و جذابترین و خواندنیترین بخش کتاب را مینویسد. مانند دیگر فصلها در اینجا نیز با طرح مثالهای متعدد به دفاع از نظریه خود که همدلی راهنمای اخلاقی ضعیفی است، برمیخیزد و به صراحت بیان میکند «این درست نیست که افراد شرور لزوما همدلیشان پایین یا همدلی کسانی که شرور نیستند زیاد است» و در یک نتیجهگیری چالشبرانگیز مینویسد «همدلی ممکن است ما را به انسانهای بدتری تبدیل کند، نه صرفا به این دلیل که همدلی به سیاست بد منجر میشود و امکان دارد روابط خاصی را به هم بزند، بلکه به این صورت دقیقتر که ممکن است انگیزه اعمال وحشیانه باشد» و در نهایت کتاب را با بررسی تفصیلی عقلانیت به پایان میرساند. او در این فصل نیز رویکرد انتقادیاش را ترک نمیکند و در کنار پرداختن به اهمیت عقل و هوش به طرح چالشهای متعدد در این زمینهها نیز میپردازد. اما کتاب جنجالی بلوم صرفا حملهای علیه همدلی نیست و او جایگزینی عقلانی و منطقی برای آن مطرح میکند و به دفاع از آن برمیخیزد؛ شفقت و مهربانی. کتاب پُل بلوم، قطعا برای همه کسانیکه علاقهمند به مطالعه و تحقیق و تفکر در زمینه اخلاق هستند، خواندنی و قابل تأمل است، حتی اگر با استدلالهای نویسنده مخالف باشند. این کتاب برخی از باورهای شکلگرفته ما از دوران کودکی برای همدلی با دیگران را به چالش میکشد و مجالی است برای بازاندیشی در زمینه این موضوع مهم. ترجمه فارسی کتاب یک افزوده قابل توجه نیز دارد: مصاحبه مترجم با نویسنده درباره کتاب.