به بهانه ابلاغ دستورالعمل پوشش بیماران
چیستی لباسهای ویژه!
مسئول دبیرخانه عفاف و حجاب وزارت بهداشت، از ابلاغ دستورالعمل ملی البسه استاندارد و ویژه بیماران در جهت حفظ کرامت، حقوق و امنیت روانی بیماران، به همه مراکز، مؤسسات دولتی و خصوصی خبر داد. این مسئول گفته افرادی که برای اقدامات تشخیصی یا درمانی به بیمارستانها، مراکز تصویربرداری، فیزیوتراپی مراجعه کردهاند، به خوبی مشاهده کردهاند که پوشش موجود و فعلی بیماران یا در شأن و منزلت آنان نبوده یا اساسا لباس و پوششی استاندارد برای پوشاندن نقاط مختلف بدن در تعدادی از خدمات بالینی و تصویربرداری (به جز اتاق عمل و لباس بستری در اکثر بخشها) وجود ندارد، ازاینرو بیشتر بیماران خصوصا بانوان، سالهاست که از این شرایط نگران و گلهمند هستند.
مسئول دبیرخانه عفاف و حجاب وزارت بهداشت، از ابلاغ دستورالعمل ملی البسه استاندارد و ویژه بیماران در جهت حفظ کرامت، حقوق و امنیت روانی بیماران، به همه مراکز، مؤسسات دولتی و خصوصی خبر داد. این مسئول گفته افرادی که برای اقدامات تشخیصی یا درمانی به بیمارستانها، مراکز تصویربرداری، فیزیوتراپی مراجعه کردهاند، به خوبی مشاهده کردهاند که پوشش موجود و فعلی بیماران یا در شأن و منزلت آنان نبوده یا اساسا لباس و پوششی استاندارد برای پوشاندن نقاط مختلف بدن در تعدادی از خدمات بالینی و تصویربرداری (به جز اتاق عمل و لباس بستری در اکثر بخشها) وجود ندارد، ازاینرو بیشتر بیماران خصوصا بانوان، سالهاست که از این شرایط نگران و گلهمند هستند.
او افزوده بعد از اخذ مشورتهای فنی متخصصان امر، برای ۲۳ نوع خدمت در ۱۰ رشته تخصصی از جمله لباس اتاق عمل، لباس زیر، شلوار برای انجام کولونوسکوپی، سونوگرافی کانال رحمی، سونوگرافی سینه، ماموگرافی، پیراهن مخصوص شیردهی، مقنعه و تعدادی لباسهای دیگر طراحی، تولید و ابلاغ شد.
چگونه میتوان این خبر را فهم کرد؟ آیا میتوان خبر مذکور را با نظریه فمینیستی جامعهشناسی تحلیل کرد؟ این خبر چه اشارات و دلالتهای خاصی به وضعیت بیماران خصوصا بانوان و نقصهای احتمالی مرتبط با پوشش استاندارد آنها در حین مراجعه و انجام خدمات درمانی دارد؟
در نگاه اول کاملا واضح است که این مقام مسئول تلاش دارد این اقدام را به طور مطلق متوجه بانوان نکند، ازاینرو در بخشی از سخنان خود از «اکثر بیماران خصوصا بانوان» یاد میکند. ولی وقتی مصادیق را اعلام میدارد، متوجه میشویم که موضوع از همان ابتدا و از منظر دستگاه متبوع وی، مسئله بیماران خانم است. به طور کلی گفتمان چیره به دنبال تثبیت قدرت خود در دو حوزه «بدن-فرد» و «بدن - اجتماع» است. اولی در قالب همین ابلاغیه و دومی نیز در قالب فعالیتهایی نظیر طرح «نور» و نظایر آن در دستور کار قرار دارد. همه افراد از حیث کالبدی در معرض انواع و اقسام بیماریها و اختلالات کارکردی بدن قرار دارند. در این موقعیتها فرد در ضعیفترین وضعیت خود قرار دارد و طبعا به لحاظ روحی و جسمی امکان یا توان اعتراض یا مجادله را ندارد. به این ترتیب انضباط با گستردن تدریجی اعمال خود از خلال میدان اجتماعی (در اینجا همان مراکز پزشکی) جایگزین مفهوم کنترل اجتماعی میشود. به تعبیر بالسامو، اساسا هستیمندی بدن صرفا بیولوژیک یا طبیعی نیست بلکه نوعی سوبژه زورآزمایی ایدئولوژیک میان نظامهای معنایی رقیب است.
اشاره مسئول فوق (مبنی بر اینکه بانوان سالها به این وضع گلایه داشتهاند) نیز تأیید همین زورآزمایی نظامهای گفتمانی و رقیب است. جودیت باتلر، فیلسوف معاصر آمریکایی، از جمله نظریهپردازان حوزه فمینیسم است. او معتقد است که نمیتوان سوژه را بدون توجه به جهانی که در آن زندگی میکند ادراک کرد و این ادراک و آگاهی از طریق بدن صورت میپذیرد. باتلر به مفهوم پرفورمنس توجه دارد و آن را بنیاد هویت جنسیتی (و نه احتمالا جنسی) میداند. او میگوید «زن» به عنوان یک اقدام گفتمانی مداوم، در معرض مداخله و معنایابی و از نو معنیدادن است.
حتی زمانی که جنسیت به صورت شیئیتیافتهترین شکلهای خود متبلور شده و تثبیت میشود، باز هم «تثبیت و متبلورشدن» رأسا یک عمل مداوم و پنهان است که با ابزارهای اجتماعی مختلف حفظ و تنظیم میشود. به یک تعبیر تمایز میان جنس و جنسیت منجر به نوعی انقطاع رادیکال میان بدنهای جنسی و جنسیتهای برساختهشده فرهنگی شده است. اینجا بدن مردانه نهتنها بدنهای مذکر را تحت پوشش قرار میدهد (در مثال ما چهبسا شلوار کولونوسکوپی) بلکه تفسیر ساختهای زنانه را نیز بر عهده میگیرد. اشاره به اخذ مشورتهای فنی متخصصان امر نیز با همین هدف است ولی هیچ اشارهای به ترکیب و تعداد زنان و مردان در این «مشاورههای فنی» نمیشود. باتلر معتقد است پرفورمنس حداقلی از عاملیت یا ارادهگرایی را با خود دارد یعنی ماهیت فرمیافته و شکلگرفته هویت جنسی، نیروهای سیاسی و اجتماعی تشکیلدهنده افراد به عنوان سوژههای معین را پنهان میکند. این همان کاری است که دبیرخانه حجاب و عفاف وزارت بهداشت به آن اقدام کرده است.
به عنوان نمونه در فرهنگ مذهبی و اخلاقی ما، فعل شیردادن نمودی از یک وضعیت روحانی و عاطفی است. گفته شده دعای مادری که در حال شیردادن به نوزاد است، حتما اجابت میشود. به ندرت میتوان مردی را سراغ گرفت که نگاه جنسی یا شهوانی به یک زن در حال شیردادن داشته باشد. منظور باتلر از تبلور و تثبیت شیئیتیافتگی جنسیت میتواند چیزی شبیه همین شیردهی باشد که اکنون پیراهن مخصوصی برای این کار طراحی شده است.
برخی مفسران معتقدند که باتلر با بهکارگیری مدل فوکویی ادعا کرده که همه طبقهبندیهای هویتی در حقیقت متأثر از نهادها، اعمال و گفتمانهاست. بنابراین، هویت جنسیتی بهمثابه پرفورمنس اگرچه در چارچوب ساختارهای مختلفی برساخته میشود ولی همواره روزنهای برای ظهور الگوهای جدید در آن وجود دارد؛ الگوهایی که در برابر الگوهای ثابت (در اینجا یعنی الگوی رسمی حجاب) ناهنجار و غیرطبیعی قلمداد شوند. فرهنگ ایرانی و خصوصا وجه مغلوببودن یک شخص بیمار باعث شده همواره فشار و سختگیری کمتری متوجه بیماران باشد. با این اوصاف دبیرخانه حجاب وزارت بهداشت احتمالا بر این باور بوده که تکرار کنشها در این محیطها میتواند در طول زمان آنها را منطقی و معقول نشان دهد. اینجا باتلر مفهوم «تکرار» را از ژاک دریدا وام میگیرد. پرفورمنس در تکرار هنجارها توسط ممنوعیتعا و تابوها محدود میشود اما این محدودیت هرگز عاملیت سوژه را مخدوش نکرده و بر اعمال او جبر حاکم نمیکند.
توجیه دیگری وجود ندارد که بتوان تصور کرد شلوار مخصوص کولونوسکوپی چه تفاوت یا تمایزی میتواند با یک شلوار معمول بیمارستانی داشته باشد. نکته مهم دیگر نیز به قضیه نظام دلالتگری و زبان ارتباط دارد. گویا باتلر میخواهد به این اشاره کند که در یک زبان غیرزنسالارانه (مثلا مردسالارانه)، خصوصا اگر مقوله زبان به دلالت تکصدایی مستظهر باشد، آنگاه زنان غیرقابل عرضه خواهند بود. مثلا در مورد همین قضیه دبیرخانه وزارت بهداشت، تمام این جزئیات زنانه از قول یک مرد بیان میشوند.
احتمالا منظور باتلر از واژه «غیرقابلعرضه» میتواند ذیل «غیرقابلبرگزیدن» هم تعبیر شود. این میتواند ایضاحی بر مفهوم پرفورمنس هم باشد. آنچه تحت عنوان جنس و جنسیت و امر جنسی شناخته میشود توسط ذات فرد تعین نمییابد، بلکه نظامی از قدرت و گفتمان وجود دارد که با هنجارهای خود سوژه را شکل میدهد. ضمن آنکه به تعبیر ایریگاری (که شاگرد لاکان بود) زن در نظم نمادین به طور مداوم از زبان کنار گذاشته میشود.
*منابع در روزنامه موجود است
** تا لحظه انتشار متن، عکسی از لباسهای طراحیشده به رسانهها ارائه نشده است.