|

نشست اخیر ژاپن، کره جنوبی و چین و واکنش کره شمالی

دیوار برلین نوین

نشست اخیر سه‌جانبه چین، ژاپن و کره جنوبی در ماه می‌ با خشم و عکس‌العمل فوری کره شمالی مواجه شد که صدها بالن حامل کیسه‌های زباله را به آسمان کره جنوبی فرستاد.

دیوار  برلین نوین

نشست اخیر سه‌جانبه چین، ژاپن و کره جنوبی در ماه می‌ با خشم و عکس‌العمل فوری کره شمالی مواجه شد که صدها بالن حامل کیسه‌های زباله را به آسمان کره جنوبی فرستاد. با گرم‌شدن روابط ژاپن و کره جنوبی، سرد‌شدن روابط چین و ژاپن و رویارویی آشتی‌ناپذیر چین و آمریکا، حزب کمونیست چین به‌طور فزاینده‌ای در چشم‌انداز ژئوپلیتیک شمال شرق آسیا احساس انفعال پیدا کرد. برخی از تحلیلگران چینی معتقدند ‌شبه‌جزیره کره در حال تبدیل‌شدن به دیوار برلین جدید است. «شی شان»، سردبیر ارشد اپک‌تایمز، در برنامه «پیناکل ویو»، پروژه مشترک ان‌تی‌دی و اپک‌تایمز با محوریت چین، می‌گوید وضعیت شبه‌جزیره کره از اوایل دهه ۱۹۹۰ دگرگون شده است. او گفت: «پیش‌تر دو جبهه داشتیم: کره جنوبی‌ تحت حمایت ژاپن و آمریکا‌ و کره شمالی‌ تحت حمایت حزب کمونیست چین و اتحاد جماهیر شوروی سابق».

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و برقراری روابط دیپلماتیک بین حزب کمونیست چین و کره جنوبی، کره شمالی برآشفته شد و احساس کرد‌ امنیت کشور به حال خود رها شده است. متحدان کره شمالی در مواجهه با کره جنوبی که از حمایت ژاپن و آمریکا برخوردار بود، پشت این کشور را خالی کردند؛ ازاین‌رو، رژیم کیم تصمیم گرفت به هر قیمتی که شده به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند.

شی معتقد است‌ ارتباط چین و کره شمالی متعاقب ازسرگیری روابط حزب کمونیست چین و کره جنوبی تا مرز فروپاشی پیش رفت. او گفت: «تا آنجا که می‌دانم، کیم جونگ ایل زمانی پیشنهاد قطع روابط دیپلماتیک با حزب کمونیست چین و ایجاد ارتباط با تایوان را مطرح کرد و جدال مرگ و زندگی را برگزید؛ با‌این‌حال، پس از سنجیدن ابعاد ماجرا، به غیرممکن‌بودن آن پی برد. از آنجا که اکثر تولیدات و سامانه‌های صنعتی کره شمالی با سرزمین اصلی چین گره خورده‌اند، یکپارچگی این کشور و تایوان غیرممکن بود و گره بزرگی در روابط کره شمالی و حزب کمونیست چین ایجاد می‌کرد. ازاین‌رو، کره شمالی به دنبال تسلیحات هسته‌ای رفت، اما حزب کمونیست چین همچنان به موضع علنی خود مبنی بر خلع سلاح هسته‌ای شبه‌جزیره کره پایبند بود». «گیو جون»، سردبیر اپک‌تایمز در هنگ‌کنگ، معتقد است پافشاری حزب کمونیست چین جزء اهداف راهبردی بلندمدت در ژئوپلیتیک پکن محسوب می‌شود. او گفت: «دلیل ساده‌ای دارد؛ اگر شبه‌جزیره کره به تسلیحات هسته‌ای دست پیدا کند، شمال چین و حتی کل منطقه شرقی چین را تهدید می‌کند و اگر کره شمالی به تسلیحات هسته‌ای دست پیدا کند، کره جنوبی، ژاپن و حتی تایوان نیز ممکن است به فکر سلاح هسته‌ای بیفتند. کره جنوبی روی نقشه حدود هزار کیلومتر با پکن فاصله دارد. موشکی که سرعتش سه برابر سرعت صوت باشد، بعد از ۲۰ دقیقه به آنجا می‌رسد. ژاپن هم تقریبا همین‌طور است. جنوب ژاپن تا پکن اندکی بیش از هزارو 200 کیلومتر فاصله دارد. تایوان دورتر است اما فقط ۳۰ تا ۴۰ دقیقه طول می‌کشد تا موشک به آنجا برسد. اگر موشک مافوق‌ صوت باشد، ممکن است فقط ۱۰ دقیقه طول بکشد».

خانم گیو تأکید کرد آمریکا توانسته از هسته‌ای‌شدن این کشورها جلوگیری کند؛ زیرا این اتفاق چتر هسته‌ای را بالای سر آنها قرار می‌دهد. «اگر کره شمالی به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند، آمریکا باید سلاح‌های هسته‌ای خود را وارد منطقه کند که یک عامل بازدارنده راهبردی در برابر حزب کمونیست چین است. اگر همه این کشورها به سلاح هسته‌ای برسند، چهار کشور هسته‌ای در اطراف پکن ظاهر می‌شود که تاکنون بی‌سابقه بوده است.

 این امر موقعیت ژئوپلیتیک حزب کمونیست چین را تا حد زیادی ضعیف‌تر می‌کند؛ ازاین‌رو، این کشور همواره در پی خلع سلاح هسته‌ای شبه‌جزیره کره بوده است. بعدها که روابط آمریکا و چین رو به وخامت رفت، حزب کمونیست چین از نو به حمایت از کره شمالی پرداخت. این یک ضرورت تاکتیکی پنهانی است. اکنون شاهدیم که حزب کمونیست چین از تاکتیک‌های کوتاه‌مدت استفاده می‌کند که راهبرد ژئوپلیتیک بلندمدت این کشور را ضعیف کرده و بسیار غیرمنطقی جلوه می‌کند».

تایوان خط مقدم رویارویی چین و آمریکا

گیو می‌گوید: «حزب کمونیست چین و آمریکا درخصوص مسائل شمال شرق آسیا از یک تفاهم ضمنی راهبردی بلندمدت برخوردارند». او افزود: «پکن نه وجود سلاح هسته‌ای در این منطقه را می‌خواهد و نه خواهان اتحاد شبه‌جزیره کره است؛ زیرا تمایلی به شکل‌گیری یک کره متحد و حامی آمریکا ندارد. البته آمریکا نیز نمی‌خواهد این کشورها به سلاح هسته‌ای دست پیدا کنند. اولویت اصلی راهبرد امنیتی آمریکا همواره عدم اشاعه و کنترل سلاح‌های کشتار‌‌جمعی بوده است».

گیو معتقد است آمریکا نمی‌خواهد شبه‌جزیره کره متحد شود. «موضوع کمی پیچیده است؛ زیرا آمریکا نگران خودِ کره شمالی نیست و بیشتر به چین و روسیه توجه دارد. وجود رژیم کره شمالی در عمل برای آمریکا سودمند است؛ زیرا حضور نظامی این کشور را در منطقه توجیه می‌کند. آمریکا به‌شدت به ائتلاف نظامی خود با ژاپن و کره جنوبی در شمال شرق آسیا متکی است. با اضافه‌شدن کره شمالی، این اتحاد پایدارتر خواهد شد. ازاین‌رو، آمریکا و چین در چند دهه گذشته تفاهم ضمنی درخور توجهی داشته‌اند. تنها شک و تردیدی که وجود دارد، درباره تایوان است. برقراری روابط دیپلماتیک بین آمریکا و چین به توافقی ضمنی انجامید که چین به تایوان حمله نخواهد کرد. ازاین‌رو پکن هم‌زمان با انتشار اعلامیه مشترک آمریکا و چین، اعلام کرد ‌برنامه الحاق مسالمت‌آمیز تایوان را از سر خواهد گرفت و در نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست در سال ۲۰۱۷ از تنظیم یک چارچوب زمانی برای الحاق تایوان خبر داد تا این کشور را طی ۱۰ تا ۱۵ سال با به‌کارگیری روش‌های مختلف -‌که حمله نظامی هم جزء آنها خواهد بود- به خاک خود الحاق کند». خانم گیو گفت: «به این ترتیب، دیدگاه راهبردی آمریکا نسبت به چین دستخوش تغییرات شگرفی شد که تا امروز ادامه داشته است.

در سال ۲۰۱۸، انعطاف درخور توجهی در راهبردهای آمریکا و چین به چشم می‌خورد. برای نمونه، شاهد بودیم که نخست‌وزیر سابق حزب کمونیست چین، لی که چیانگ، به ژاپن سفر کرد. پس از بحران تاد (پدافند هوایی ارتفاع بالا)، حزب کمونیست چین روابط خود را به‌سرعت با کره جنوبی بهبود بخشید و روابط دوجانبه‌اش را با روسیه تقویت کرد».

آمریکا نیز لایحه سفر به تایوان و لایحه ضمانت تایوان را برای تقویت روابط دو کشور از‌جمله در حیطه نظامی به تصویب رساند.

گیو می‌افزاید: «روابط آمریکا و چین از آن‌ روز رو به وخامت رفت. حزب کمونیست چین خواهان یکپارچگی ملی شد، اما آمریکا اعتقاد داشت ‌حزب کمونیست از قوه قهریه برای تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود استفاده می‌کند. این مناقشه حل‌شدنی نبود و ازاین‌‎رو فقط شاهد تشدید وخامت اوضاع بوده‌ایم».

مثلث آمریکا-ژاپن-کره جنوبی

شی، سردبیر ارشد اپک‌تایمز، معتقد است روابط ژاپن، آمریکا و کره جنوبی مثلث‌وار است و ضعیف‌ترین ضلع این مثلث، رابطه ژاپن و کره جنوبی است. به گفته شی، از زمان روی کار آمدن مون جه این، رئیس‌جمهور کره جنوبی‌ و به‌ویژه با فشار روزهای پایانی دولت ترامپ، روابط ژاپن و کره جنوبی پیشرفت چشمگیری داشته که به افزایش فشار خارجی دشمن نیز مربوط می‌شود.

«دو ون»، مدیر سابق دفتر حقوقی منطقه خودمختار مغولستان داخلی، معتقد است ‌تنش‌های بین ژاپن و کره جنوبی بیشترین منفعت را برای حزب کمونیست چین دارد. «اتحاد آمریکا، ژاپن و کره جنوبی مبنای تشکیل ناتوی کوچک در آسیا-اقیانوسیه است که بزرگ‌ترین چالش امنیتی حزب کمونیست چین خواهد بود. ژاپن و کره جنوبی سنگرهای خط مقدم هستند. ازاین‌رو، حزب کمونیست از مشاهده مناقشه بین آنها رضایت دارد».

«دو ون» برای روابط متغیر ژاپن و کره در سال‌های اخیر چهار دلیل می‌آورد: مسائل تاریخی، اختلافات ارضی مانند مناقشه بر سر جزیره دوکدو/تاکشیما، اختلافات تجاری به‌ویژه بر سر محدودیت‌های صادراتی ژاپن در زمینه نیمه‌رساناها در سال ۲۰۱۹ و عوامل سیاسی داخلی. ملی‌گرایی روی هر دو دولت تأثیر گذاشته و امکان رسیدن به سازش را برای طرفین دشوار کرده است.

گیو تأکید کرد که چین، ژاپن و کره جنوبی مواضع خود را به‌طور جداگانه در جریان نشست اخیر مطرح کردند. او با اشاره به اینکه در دوران دنگ شیائوپینگ، رهبر سابق حزب کمونیست، درک درستی از منفعت روابط مثبت چین و ژاپن برای هر دو کشور وجود داشت، گفت: «روابط چین و ژاپن برای چین حائز اهمیت است و شاید بعد از روابط این کشور با آمریکا، در اولویت دوم باشد؛ ازاین‌رو ژاپن در جریان اصلاحات و اجرای سیاست درهای باز در چین، کمک‌های درخور توجهی در زمینه مالی و فناوری به این کشور کرد». او افزود‌ حزب کمونیست چین مقصر اصلی افول روابط چین و ژاپن است.

«پس از فروپاشی ایدئولوژی کمونیستی در چین، حزب کمونیست از ملی‌گرایی و میهن‌پرستی جهت تحکیم مشروعیت و ایجاد مجموعه‌ای از ارزش‌های مشترک استفاده کرد. متأسفانه ژاپن، به‌ویژه پس از به قدرت رسیدن شی در چین، به هدف اصلی پکن تبدیل شد».

برای نمونه، وقتی شینزو آبه برای اولین‌بار به نخست‌وزیری ژاپن رسید، به دنبال بهبود روابط با چین بود؛ با‌این‌حال، چین در آن مقطع به‌طور دائم تظاهرات ضد ژاپنی برگزار می‌کرد و کالاهای ژاپنی را تحت تحریم قرار می‌داد و شی به تشدید احساسات ضد‌ ژاپنی در نانجینگ دامن می‌زد. «چین از نظر سیاسی به دشمنی ژاپن‌ نیاز داشت. اگر آمریکا را انتخاب می‌کرد، با دشمن ترسناکی مواجه می‌شد. تایوان و فیلیپین نیز برای ایفای نقش دشمن خیلی کوچک و ضعیف بودند. ژاپن گزینه مناسبی بود و با چین خصومت تاریخی داشت. ازاین‌رو، چین برای تقویت احساسات ملی‌گرایانه -‌از منظر ملاحظات سیاسی- ژاپن را به‌عنوان مهم‌ترین دشمن خود برگزید».

نخبگان ژاپنی که از این تجربه درس عبرت گرفته بودند، تصمیم به تقویت کشور گرفتند. مفهوم راهبرد هند-آرام از دل این وضعیت بیرون آمد و به پیشنهاد آبه، دستمایه تقویت ژاپن قرار گرفت.

شی به این نکته اشاره می‌کند که نظرسنجی‌های گذشته از کاهش علاقه ژاپنی‌ها به چین حکایت دارند. او گفت: «به قول معروف، هرچه بکاری همان را درو خواهی کرد. وقتی به دشمن نیاز دارید، دشمن پیدا می‌کنید».