|

تابستان، بی‌برقی و تعطیلی کار سرگیجه و استیصال در غیاب عقل

پیامک‌های پرشمار و هر‌روزه و زیرنویس سریال‌های تلویزیونی با محتوای صرفه‌جویی در مصرف برق یعنی اوضاع خوب نیست. پخش برنامه‌های مشوق صرفه‌جویی برق از شبکه‌های تلویزیونی یعنی بروز بحران بی‌برقی. تعطیلی و کاهش ساعات کار اداره‌ها و همچنین قطعی‌‌های مدام برق وسط این گرمای طاقت‌فرسای تابستان شاهد دیگری برای این ادعاست

تابستان، بی‌برقی و تعطیلی کار سرگیجه و استیصال در غیاب عقل
سحر طلوعی خبرنگار شبکه شرق

سحر طلوعی: پیامک‌های پرشمار و هر‌روزه و زیرنویس سریال‌های تلویزیونی با محتوای صرفه‌جویی در مصرف برق یعنی اوضاع خوب نیست. پخش برنامه‌های مشوق صرفه‌جویی برق از شبکه‌های تلویزیونی یعنی بروز بحران بی‌برقی. تعطیلی و کاهش ساعات کار اداره‌ها و همچنین قطعی‌‌های مدام برق وسط این گرمای طاقت‌فرسای تابستان شاهد دیگری برای این ادعاست. اما چرا کار به اینجا کشید؟ مگر ادعا نکرده بودیم مدیریت جهان را باید به ما بسپارند؟ مگر نمی‌خواستیم برای هفت میلیارد نفر تصمیم بگیریم؟ چه شد حالا در تأمین برق ۸۰ میلیون نفر مانده‌ایم؟ اشاره به انواع کمبودها در زیرساخت‌ها و توسعه و گسترش و ترمیم و تعمیر منابع برای تأمین برق مورد نیاز وظیفه کارشناسان است که در همه این سال‌ها نوشته‌اند و گفته‌اند، اما مثل خیلی از توصیه‌های کارشناسی راه به جایی نبرده است و بودجه‌ها خرج پروژه‌ها و برنامه‌های دیگر شده است که بماند. سوی دیگر بحران بی‌برقی بی‌توجهی به تجربه زیسته بشر در سراسر جهان است و پافشاری بر عقاید پوپولیستی تاریخ‌‌گذشته. دهه‌هاست بشر مدرن و معقول به این نتیجه رسیده شش ماه در سال طول روزها به‌قدری بلند است که می‌شود از نور خورشید و روشنایی طبیعی استفاده کرد؛ بی‌هزینه و رایگان. دهه‌هاست بشر آگاه و منطقی دریافته است اگر در این شش ماه، ساعت خواب و بیداری را تنها یک ساعت تغییر دهد، نه به جایی برمی‌خورد و نه هزینه‌ای متحمل می‌شود و نه هزینه‌ای ایجاد می‌کند. اما ناگهان این میان مدیر مدعی ما از راه می‌رسد و نتیجه سال‌ها مطالعه و تحقیق و تجربه‌ زیسته یک جهان را با یک دستور بی‌حساب‌و‌کتاب کنار می‌گذارد و راه خودش را می‌رود تا دل اقلیتی را به دست بیاورد. کاش مدیر مدعی آن‌قدری از منابع و داشته‌ها و زیرساخت‌ها اطلاع و آگاهی داشت که تا آخر سر حرفش می‌ماند و بی‌توجه به تجربه زیسته و دانش بشر راه خودش را می‌رفت و از همان راه نیاز روزمره شهروندانش را تأمین می‌کرد. اما مدیر مدعی ما تازه در نیمه راه متوجه داشته و امکاناتش می‌شود و می‌بیند نیروگاه‌ها به نفس‌نفس افتاده‌اند. حالا چه می‌کند؟ همه توش و توان و خلاقیت و دانش خود را به کار می‌گیرد و به این نتیجه می‌رسد که مشکل از شهروند است، آنها پرمصرف هستند پس باید برق را قطع کند. اداره‌هایش باید تعطیل شوند، ساعات کار اداره‌هایش باید تغییر کند و به خوش‌مصرف‌ها جایزه بدهد و صبح تا شب با پیامک و زیرنویس تلویزیونی روح شهروندانش را سوهان بزند. آخ که اگر می‌شد روایتی نقل کرد از اهل جهنم آنها که برق مصرف می‌کنند، چقدر برای مدیر مدعی ما خوب بود! مدیر مدعی ما  به جای آنکه زودتر مسیر خود را تغییر دهد و به برنامه جهانی بازگردد، همچنان بر مواضع خود سفت و محکم پا می‌کوبد و سینه‌خیز با همین راه‌حل‌های دم‌دستی تا پاییز و زمستان می‌رود تا با کاهش دمای هوا، مشکل برق حل شود و این نقشه‌ها را برای گاز مصرفی شهروندانش بکشد. مدیران مدعی ما به جای بازگشت به مسیر عقل و دانش مژده می‌دهند قله‌های جدیدی از مصرف در هفته آینده پیش‌رو است و نیروگاه‌ها توان تولید ندارند! ما انتظار نداریم مدیر مدعی ما همچون مدیران و مسئولان کشور هلند عمل کند و برای تابستان شهروندان کرم ضد‌آفتاب رایگان در اختیار بگذارد! ما همین که ببینیم او دست از خیره‌سری بردارد و به جای توصیه مدام به صرفه‌جویی، کمی هم به وظیفه‌اش عمل کند، خوشحال می‌‌شویم. نه که بازگشت به برنامه تغییر ساعت جهانی مشکلات اساسی نیروگاه‌های خسته و کم‌توان ما را وسط این گرمای جهنمی حل کند، اما نشان می‌دهد مدیر به ریل منطق و دانش و تجربه بازگشته و در کنار توصیه به صرفه‌جویی، کار دیگر هم بلد است. توصیه به صرفه‌جویی چیز بدی نیست، به شرطی که معنی‌اش درست مصرف‌کردن باشد. این روزها با قطع‌شدن مکرر برق بسیاری از مناطق، توصیه به صرفه‌جویی مفهومی جز توقف مصرف ندارد. نمی‌شود از راه و روش جهانی برای تولید و تأمین ذخایر برق و جلوگیری از هدررفت آن کناره گرفت، اما پای مصرف بهینه که وسط می‌آید شهروندان آلمان و ژاپن و کجا و کجا را برای مردم مثال زد که ببینید چگونه مصرف می‌کنند و چه درست مصرف می‌کنند؟ که آنها هم مصرف‌کننده بهینه به دنیا نیامده‌اند و همان دولت‌ها در مدارس آموزش داده و البته وظایف خود را هم در میدان زیرساخت‌ها و راه‌اندازی انواع و اقسام نیروگاه‌ها و پنل‌های خورشیدی و... تمام و کمال انجام داده و معقول از مردم مطالبه هم کرده‌اند. نمی‌شود از دنیا و تعامل با آن برید، اما در تأمین ساده‌ترین نیازها جا‌خالی داد و از انجام وظیفه سر باز زد.