|

بازی چماق و هویج منتقدان دولت مستقر

‌در دو، سه روز گذشته اتفاقات عجیبی در‌ موضوع بستن کابینه‌‌ دولت چهاردهم افتاده است. با شایع‌شدن استعفای ظریف و سپس تحقق آن در روز یکشنبه، موجی از ناامیدی در بین هواداران پزشکیان به راه افتاد.

بازی چماق و هویج منتقدان دولت مستقر

‌در دو، سه روز گذشته اتفاقات عجیبی در‌ موضوع بستن کابینه‌‌ دولت چهاردهم افتاده است. با شایع‌شدن استعفای ظریف و سپس تحقق آن در روز یکشنبه، موجی از ناامیدی در بین هواداران پزشکیان به راه افتاد. در روزهای قبل‌تر از آن نیز قضیه‌‌ کارگروه انتخاب وزرا و مکانیسم پیشنهادی (که آقای دکتر ظریف آن را «تجربه جدید و ابتکار شجاعانه» نامیدند) سروصدای زیادی کرده بود. اما استعفای آقای ظریف به‌عنوان کسی که اعتبار، آبرو، سابقه و صبغه‌‌ خود را به میدان آورده بود، حرکتی غیرقابل‌ فهم محسوب می‌شد. از سوی دیگر، برخی از حامیان آقای پزشکیان نیز زبان به انتقاد گشودند و روز دوشنبه فضایی حاکی از یأس حاکم شده بود. دامنه‌ انتقادهای وسیعی وجود داشت؛ از سن کابینه گرفته تا سابقه و رویکرد سیاسی و سوابق و نگاه فکری آنها محل انتقاد بود. در این میان هیچ‌کس‌ توضیح نمی‌داد که این کابینه از کجا سر برآورده و این تنوع از چه بابت است. اما در این میان جناح بازنده‌‌ انتخابات نیز بازی خود را پیش می‌برد. برخی از چهره‌های این جناح شروع به تمجید و تأیید این فهرست کردند. نمی‌توان نیات آنها را قضاوت کرد، ولی از حیث آثار اجتماعی می‌توان چنین نتیجه گرفت که با توجه به وعده‌ها، مشی سیاسی و تفکر پیش‌برنده‌‌ دولت جدید، بالطبع‌ این آدم‌ها نباید چنین استقبالی می‌کردند. این تحولات واجد یک نکته مهم است و آن اینکه ‎سیاست تفرقه‌افکنی بین پزشکیان و طرفداران با سخنان افراد شاخص طرف مقابل شروع شده است. ‌خط اصلی از سوی محافظه‌کاران نیز همین است. استقبال از کابینه‌‌ ‌پزشکیان که به معنای پوزخند به حامیان اوست. در این میان، ممکن است انتقادهایی هم وجود داشته باشد، ولی در این فضای مشحون از توقع‌مندی، بالطبع‌ هر اتفاق یا هر گزینه یا هر شخص می‌تواند حامل یک پیام باشد. وضعیت طوری بازنمایی شده که مردمی که به «تغییر» دل بسته بودند و چشم امید به دولت پزشکیان داشتند، جا خورده‌اند. باید به آنها حق داد. تلاش محافظه‌کاران و اصولگرایان نیز روی همین موضوع متمرکز شده است. آنها در رسانه‌ها هر کاری می‌کنند تا هواداران پزشکیان سرخورده شوند. این خط کاری به نظر مؤثر است و با قدرت از سوی مخالفان دولت مستقر به پیش می‌رود. آنچه ‌جناح مقابل می‌خواهد، چیزی جز از دست رفتن آمال عمومی و بدبینی بدنه‌‌ طرفداران پزشکیان نیست. دولت چهاردهم بیش از یک هفته است که مستقر شده، اما اساسی‌ترین نهادی که باید قبل از همه اراده‌‌ خود را اعمال و تیم قبلی را منتزع می‌‌کرد، جایی جز شورای اطلاع‌رسانی دولت نیست. تا این لحظه هیچ خبری در تغییر و تحول در این شورا منتشر نشده و گویا تیم دولت سیزدهم هنوز بر این نهاد مهم اطلاع‌رسانی حاکمیت دارد. بنابراین دولت جدید باید هرچه سریع‌تر شورای اطلاع‌رسانی خود را تشکیل داده و خط و خطوط دولت را مشخص کرده و مرزبندی‌ها را معین کند. آنچه ‌جناح مقابل دولت می‌خواهد، همانا انفعال و ناامیدی و دلسردی بدنه‌‌ حامیان دولت مستقر کنونی است. افرادی که به آقای پزشکیان رأی داده‌اند، حق دارند پیگیر انتخاب این کابینه باشند، ولی اکنون هیچ مرجع مشخصی به آنها پاسخ‌گو نیست. رهبران فکری حامی دولت نیز چه‌بسا در غیاب ستون‌هایی نظیر آقای ظریف و همچنین عدم اظهارنظر از سوی خود آقای رئیس‌جمهور یا معاون اول (که سکوت این معاون اول در این روزها بسیار آزاردهنده شده است)، از توان پاسخ‌گویی به سؤالات مخاطبان خود عاجز باشند. با وجود تمام این ابهام‌ها،‌ نباید پشت پزشکیان را خالی کرد. این همان چیزی است که مخالفان دولت چهاردهم سودای آن را دارند. خط خبری و جریان‌سازی آنها معطوف به ایجاد نوعی ابهام در نزد طرفداران و حامیان پزشکیان است. از یک سو برخی چهره‌های آنها به پزشکیان بابت این کابینه تبریک می‌گویند و از سوی دیگر برخی از نمایندگان منتقد دولت هم پیشاپیش می‌گویند که حتما چند نفر از این کابینه خواهند افتاد. این یعنی طیف هوادار پزشکیان سردرگم نگه داشته شود. تبریک به رئیس‌جمهور به معنای تأیید این کابینه و تهدید به انداختن چند نفر نیز به معنای عدم تأیید است. باید این بازی چماق و هویج آنها را افشا کرد. پادزهر این اقدام، حفظ آرامش هواداران است. نباید بر اساس یک اقدام همچون استعفای آقای ظریف، جنجال به پا کرد. قطع به یقین هیچ‌کس بیشتر از آقای ظریف دلسوز پزشکیان و خواستار موفقیت او نیست. به هر حال، ‌لازمه فعالیت مدنی خوش‌بینی است و طرفداران باید همچنان خوش‌بینی خود را حفظ کرده و از تصمیم‌ها، سخنان یا اقدامات هیجانی فاصله بگیرند. ما باید به پزشکیان خوش‌بین باشیم. سیاست عرصه چانه‌زنی، معامله و بده‌بستان در چارچوب امکانات و ممکنات و تراضی نیروهای طرفینی است. ما باید روحیه پرسشگری را در چارچوب مطالبات خود زنده نگه داشته و سؤالات خود را مطرح کنیم. مثلا اینکه این ائتلاف (یا وفاق ‌یا هر اسمی که اهالی سیاست‌ روی آن می‌گذارند) مشتمل بر چه محورهایی است؟ بر سر چه چیزهایی توافق شده و این توافق متضمن چه داده‌ها و چه گرفته‌هایی است؟ سیاست کلی کابینه چیست؟ و سؤالاتی از این دست. به این منظور دو اقدام مهم باید در دستور کار باشد. اقدام اول باید از سوی نزدیکان رئیس‌جمهور ناظر بر کوتاه‌کردن دست دولت قبلی از شورای اطلاع‌رسانی دولت و مجاری ارتباطاتی وسیع آنها (که به واسطه تسلط بر این نهاد مهم میسر شده) باشد. اقدام دیگر بر عهده ما مردم عادی است، ناظر بر اینکه از ترس مرگ، خودکشی نکنیم. این کابینه هرچه ‌باشد، مقدرات ما را در دست خواهد گرفت و ما باید با حفظ رغبت و شوق، پیگیر منافع و مطامح خود باشیم. این انتظار زیادی نیست که اندکی تأمل و صبر کنیم تا ببینیم این کابینه تا چه حد انتظارات بدنه حامیان را برآورده می‌کند. معامله پشت‌پرده و چیدن کابینه، سخت‌ترین درس را قبل از همه به خود رئیس‌جمهور خواهد داد‌.