نوآوری باز
نوآوری باز یک رویکرد مدیریتی و استراتژیک است که شرکتها و سازمانها در آن از ایدهها، دانش و منابع خارجی و همچنین داخلی برای پیشبرد تحقیق و توسعه (R&D) و نوآوریهای خود استفاده میکنند. این رویکرد برخلاف نوآوری بسته که در آن تمام فعالیتهای نوآورانه درون سازمان انجام میشود، تأکید بر همکاری و استفاده از منابع خارجی دارد.
محمدامین صعودی
نوآوری باز یک رویکرد مدیریتی و استراتژیک است که شرکتها و سازمانها در آن از ایدهها، دانش و منابع خارجی و همچنین داخلی برای پیشبرد تحقیق و توسعه (R&D) و نوآوریهای خود استفاده میکنند. این رویکرد برخلاف نوآوری بسته که در آن تمام فعالیتهای نوآورانه درون سازمان انجام میشود، تأکید بر همکاری و استفاده از منابع خارجی دارد.
این مدل تأکید دارد که شرکتها برای رشد و توسعه باید از ایدههای خارجی و داخلی بهره ببرند و مسیرهای ورود به بازار را هم به صورت داخلی و هم خارجی دنبال کنند. به جای تکیه بر واحد تحقیق و توسعه داخلی، شرکتها اغلب ترجیح میدهند امتیاز اختراعات و ایدهها را از بنیانگذاران، استارتاپها و اشخاص خریداری کنند تا زمان و منابع خود را بهینهسازی کنند. همچنین، شرکتها میتوانند اختراعات و ایدههای غیرقابل استفاده خود را به خارج از شرکت منتقل کرده و از آنها درآمد کسب کنند. براساس تعریف هنری چسبرو (پدر نوآوری باز)، نوآوری باز به معنای استفاده هدفمند از جریانهای دانشی خارجی و داخلی برای شتابدهی به نوآوری داخلی و توسعه بازار برای استفاده خارجی از نوآوری است. این رویکرد بر بهرهگیری از منابع دانشی داخلی و خارجی تأکید دارد، برخلاف نوآوری بسته که صرفا بر منابع داخلی متکی است؛ ترکیبکردن ایدههای داخلی و خارجی و همچنین مسیرهای داخلی و خارجی رسیدن به بازار، برای پیشبرد توسعه فناوریهای جدید. مفهوم
open innovation توسط پروفسور هنری چسبرو (Henry Chesbrough) معرفی شده است و شامل موارد زیر میشود:
1. همکاری با سایر شرکتها و سازمانها: استفاده از مشارکتها، همکاریها و ائتلافهای استراتژیک برای توسعه و تجاریسازی محصولات جدید. 2. استفاده از ایدهها و فناوریهای خارجی: بهرهبرداری از اختراعات، اکتشافات و تکنولوژیهای موجود در خارج از سازمان برای تقویت فرایند نوآوری.3. تبادل دانش و فناوری: به اشتراکگذاری دانش و فناوریهای داخلی با دیگران به منظور ایجاد ارزش و کسب سود از طریق مدلهای مختلف کسبوکار. 4. پذیرش و تجاریسازی ایدههای خارجی: استفاده از فرایندهای جذب ایدهها و فناوریهای خارجی و تجاریسازی آنها در بازارهای مختلف. این رویکرد میتواند مزایای بسیاری از جمله کاهش هزینههای R&D، تسریع فرایند نوآوری، افزایش تنوع ایدهها و دستیابی به بازارهای جدید را به همراه داشته باشد. برای روشنترشدن مفهوم نوآوری باز، به داستان آلن تورینگ میپردازیم. آلن تورینگ، ریاضیدان و پدر علم کامپیوتر و هوش مصنوعی، در سال 1938 در تلاش برای رمزگشایی ماشین انیگما بود. این ماشین رمزگذاری که توسط نازیها استفاده میشد، برتری ویژهای در ارتباطات رادیویی به آنها میداد. تورینگ با چالشهای متعددی مانند محدودیت نیروی انسانی، سرعت پایین پروژه، توانمندی دانشی محدود، هزینههای مالی بالا و محرمانگی اطلاعات مواجه بود. برای غلبه بر این چالشها، تورینگ اقدام به جذب ایدهها و نیروهای متخصص خارج از تیم خود کرد. او با پذیرش خطر جذب نیروهای خارجی و تأکید بر توانمندیهای فراتر از نیروی داخلی، توانست در مدت زمان محدود پروژه، ماشین انیگما را رمزگشایی کند. این اقدام استراتژیک، نمونهای از نوآوری باز بود که باعث پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم و نجات جان میلیونها انسان شد. چندین سازمان معتبر از رویکرد نوآوری باز (Open Innovation) استفاده کردهاند. در زیر چند مثال آورده شده است:
1. پروکتر و گمبل (Procter & Gamble): پروکتر و گمبل با استفاده از پلتفرم «Connect + Develop» همکاریهای گستردهای با مخترعان، دانشمندان و شرکتهای دیگر برقرار کرده است. این پلتفرم به شرکت امکان میدهد تا از ایدهها و نوآوریهای خارجی برای توسعه محصولات جدید و بهبود فرایندها استفاده کند. از جمله موفقیتهای این رویکرد میتوان به توسعه محصولات جدیدی مانند Swiffer و Crest Whitestrips اشاره کرد.
2. آیبیام (IBM): آیبیام با راهاندازی «Innovation Jam»، یک رویداد آنلاین بزرگ، از کارکنان، مشتریان و شرکای خود خواست تا ایدهها و نظرات خود را برای نوآوری به اشتراک بگذارند. این رویداد به آیبیام کمک کرد تا به ایدههای نوآورانهای دست یابد که منجر به توسعه محصولات و خدمات جدید شد.
3. فورد (Ford): شرکت فورد از پلتفرم «OpenXC» برای توسعه و بهبود فناوریهای خودرو استفاده میکند. این پلتفرم به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا به دادههای خودروها دسترسی داشته باشند و برنامهها و خدمات جدیدی را توسعه دهند که میتواند تجربه رانندگی را بهبود بخشد.
4. گوگل (Google): گوگل از رویکرد نوآوری باز برای توسعه پلتفرم اندروید استفاده کرده است. این سیستمعامل منبع باز به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا برنامهها و سرویسهای مختلفی را برای گوشیهای هوشمند و دستگاههای دیگر ایجاد کنند. این رویکرد باعث رشد سریع اکوسیستم اندروید و تنوع گستردهای از برنامهها و خدمات شده است.
5. لگو (LEGO): لگو با راهاندازی پلتفرم «LEGO Ideas» از طرفداران خود خواست تا ایدههای خود را برای ستهای جدید لگو به اشتراک بگذارند. ایدههایی که بیشترین حمایت را دریافت کنند، توسط لگو تولید و به بازار عرضه میشوند. این رویکرد نهتنها منجر به ایجاد محصولات جدید شده، بلکه ارتباط بیشتری بین برند و مشتریان برقرار کرده است. این مثالها نشان میدهد که نوآوری باز میتواند به سازمانها کمک کند تا با همکاری و استفاده از منابع خارجی، محصولات و خدمات نوآورانهای را توسعه دهند و در بازارهای رقابتی موفق باشند. نوآوری باز میتواند برای شرکتها سودآور باشد، زیرا هزینهها را کاهش میدهد، زمان ورود به بازار را تسریع میکند، تمایز شرکت در بازار را افزایش میدهد و جریانهای درآمدی جدید ایجاد میکند.
درباره ابعاد نوآوری باز باید گفت: یک، بعد بیرون به درون: شرکتها ایدهها و فناوریهای بیرونی را به درون سازمان هدایت میکنند. این بعد بیشتر شناختهشده است. دو، بعد درون به بیرون: شرکتها ایدهها و فناوریهای خود را به خارج از سازمان هدایت میکنند تا دیگران نیز بتوانند از آن بهرهمند شوند. این بعد کمتر عمومیت دارد. مدل کسبوکار تعیین میکند که چه ایدهها و فناوریهایی برای تبادل انتخاب شوند. بنابراین، انتخاب ایدهها و فناوریها برای تبادل به مدل کسبوکاری که شرکت از آن پیروی میکند، بستگی دارد.
مقایسه نوآوری بسته و نوآوری باز
نوآوری بسته:
1. دیدگاه به نیروی انسانی:
- افراد باهوش صنعت ما برای ما کار میکنند.
2. تحقیق و توسعه:
- برای بهرهگیری از تحقیق و توسعه، خود چیزی را کشف کرده، توسعه داده و در جای درست قرار میدهیم.
3. ایجاد ایدههای نو:
- ما باید برترین ایدههای صنعت خود را خلق کنیم.
4. تعریف پیروزی:
- پیروزی برابر است با بیشترین تحقیق در این صنعت.
5. حفاظت از نوآوری:
- ما باید از فرایند نوآوری خود در برابر رقبا محافظت کنیم.
نوآوری باز:
- واقعا همه باهوشها نه میخواهند و نه میتوانند برای ما کار کنند، بنابراین ما باید آنها را پیدا کنیم و از دانش و نخبگی آنها بهره بگیریم.
- تحقیق و توسعه بیرونی میتواند ارزش چشمگیری ایجاد کند؛ برای مطالبه برخی از بخشهای آن ارزش، تحقیق و توسعه داخلی مورد نیاز است.
- الزاما ما نباید آغازکننده تحقیق باشیم تا از دستاوردهای آن بهرهمند شویم.
- پیروزی برابر است با بهترین بهرهبرداری از ایدههای درونی و بیرونی.
- ما باید از طریق استفاده دیگران از مالکیتهای فکریمان منتفع شویم و باید آن دسته از مالکیتهای فکری سایرین که باعث پیشبرد مدل کسبوکار ما میشوند را بخریم.
نوآوری باز با وجود تمامی منافع، چالشهایی نیز دارد که نیازمند مهارت و روحیهای مشارکتپذیر است. داستان آلن تورینگ نشان میدهد که منابع دانشی خارجی میتوانند در شرایط خاص، بسیار مؤثر باشند و به دستیابی به فناوریهای پیچیده کمک کنند.