یک توییت و چند نکته
با گذشت ماهها از ایام انتخابات، این روزها بازار رقابت در تخریب رئیسجمهور منتخب مردم بیش از پیش از سوی رسانه ملی و عناصر وابسته به آن، چه مجریهای فعلی و چه سابق که به تبع شهرت و ایجاد روابط، به سمتهای مختلف رسیدند، حسابی داغ است.
هانی رستگاران - فعال رسانه و تحلیلگر مسائل سیاسی
با گذشت ماهها از ایام انتخابات، این روزها بازار رقابت در تخریب رئیسجمهور منتخب مردم بیش از پیش از سوی رسانه ملی و عناصر وابسته به آن، چه مجریهای فعلی و چه سابق که به تبع شهرت و ایجاد روابط، به سمتهای مختلف رسیدند، حسابی داغ است. در یکی از آخرین اقدامات، وحید یامینپور، معاون سابق امور جوانان وزارت ورزش و جوانان و شخصیتی که با مجریگری برنامه گفتوگوی تلویزیونی دیروز، امروز، فردا در صداوسیما به شهرت رسید، در کانال تلگرامی خود نوشت: «احساس میکنم هنوز رئیسجمهور نداریم... باید بر احساسم غلبه کنم، ولی هرچه دقیقتر نگاه میکنم، بیشتر نمیبینم». درج این جمله در کانال تلگرامی شخصی که اعتبار و شهرت خود را از نظام کسب کرده، کافی بود تا واکنشهای متفاوتی از سوی طیفهای فکری گوناگون سیاسی و اجتماعی به سمت او روانه شود. یکی از جنجالیترین این واکنشها که بعد از چند ساعت در کانالی با عنوان اصلاحاتنیوز (متفاوت از اصلاحاتنیوز اصلی و تحت مدیریت علی احمدنیا) بازنشر شد، توییت بنده بود که در پاسخ ایشان نوشتم: «وحید یامینپور کارمند دولت است و از بیتالمال ارتزاق میکند. این شخص که با استفاده از مالیات ملت در صداوسیما به شهرت رسید، امروز{...} در رسانهای میگوید احساس میکنم هنوز رئیسجمهور نداریم! حقوق این ماهش را پرداخت نکنید تا جای خالی رئیسجمهور را کاملا احساس کند». وحید یامینپور سالها کارمند دولت بوده و ضمن فعالیت برای صداوسیما، در مناسب دولتی ارشد متعددی کار کرده است. علاوه بر این، به گفته خودش، این فارغالتحصیل دانشگاه امام صادق(ع) که همدورهایهای او بسیاری از پستهای مدیریت ارشد و میانی دولت سیزدهم را به احاطه خود درآورده بودند، در دانشگاه تدریس میکند و قاعدتا اگر دانشگاه دولتی باشد، باز هم از بیتالمال و حقوق دولت ارتزاق میکند. با این تفاسیر که اینک به آخر ماه رسیدهایم و ایشان حقوق خود را دریافت کرده است، هنوز هم جای رئیسجمهور را خالی میبیند؟ از منظر آقای یامینپور که تفکرات سیاسی او منتسب به طیف خودخوانده انقلابی است، فقط شهید رئیسی، رئیسجمهور دولت سیزدهم، جای ریاستجمهوری را پر کرده بود و هرکس جز ایشان یا سعید جلیلی که از او در انتخابات گذشته حمایت میکرد، نمیتوانند جای رئیسجمهور را پر کنند تا در دیدگان ایشان قابل لمس و رؤیت باشد؟ آیا اینکه یک نفر در رسانه ملی که اعتبار سنواتی آن از مالیات مردم تأمین میشود، به صراحت اعلام کند از رئیسجمهور فعلی کشور شرم میکند یا یک مجری سابق دیگر بگوید احساس میکند رئیسجمهور نداریم، وهن مقام عالی دوم کشور که با اکثریت مطلق آرای ملت به این سمت گمارده شده و حکم تنفیذ خود را از مقام معظم رهبری اخذ کرده، نیست؟ چطور اشخاصی که تمام اعتبار و سابقه خود را مدیون همین مردم هستند و هزینه بیتالمال برای آنها بوده، به خود اجازه میدهند به منتخب مردم اینطور بتازند و دقیقا خلاف فرمایشات ارزنده رهبر معظم انقلاب که همواره بر اتحاد، وحدت و وفاق میان گروهها، احزاب و تفکرات سیاسی برای پیشبرد اهداف عالیه نظام و بهبود وضعیت کشور برای عموم مردم تأکید دارند، رفتار کنند. انقلابیهای خودخوانده از این دست، فقط یک نام را بر خود نهادند و درست برعکس خواست رهبر انقلاب کنشگری میکنند. در آستانه سفر مسعود پزشکیان در قامت نماینده ملت بزرگ و تاریخی ایران، آنچه بیش از هر چیز نیاز آن احساس میشود، وحدت و اتحاد درونی است، اما این جماعت با کوفتن بر طبل نفاق، قصد دارند پیامی شوم و نامبارک به جهان مخابره کنند که بیشک تیر آنها مثل همیشه به سنگ میخورد و پزشکیان نماد عزت ایران و ایرانی خواهد شد، ولی این رفتار هیچگاه از دیدگاه مردم پاک نخواهد شد. مردم ایران به همین تفکر و تفرقهافکنی نه گفتند، از این تفکر خودی و غیرخودی رویگردان شدند و از تمامیتخواهی گذر کردند، وگرنه که امروز وحید یامینپورها همچنان در سمتهای بالای دولتی حضور داشتند و کاملا حضور رئیسجمهور را با تمام اعضا و جوارحشان احساس میکردند.
اما پاسخ یامینپور به آن توییت انتقادی اینطور بود: «اینا معتقدند اگر کسی به رئیسجمهور انتقاد کرد باید حقوقش قطع بشه! پس چطور حامیان براندازی، وزیر میشن یا در پاستور سمت میگیرن؟ آقای پزشکیان از اصل نظام مقدستره؟ نظرتون راجع به اساتید هیئت علمی مخالف با منتقد دولت چیه، همه اخراج بشن؟ به عصر وفاق خوش آمدید. پ.ن: من حقوقبگیر دولت نیستم». پاسخ یامینپور به مطلبی که در قبال متن تخریبی علیه رئیسجمهور و نه انتقادی نوشته بود، سراسر برچسبزنی و ورود اتهامات جدید بود. چطور ممکن است شخصی در نظام مقدس جمهوری اسلامی، حامی براندازی باشد و مسئولیت دولتی در سطح وزیر یا نهاد ریاستجمهوری بگیرد؟ آیا بیان همین حرف از لسان شخصی که خود را انقلابی میداند، زیر سؤال بردن عملکرد نهادهای امنیتی و قضائی کشور نیست؟ بله، اگر کسی احساس میکند این کشور رئیسجمهور ندارد، پس بسیاری خدمات اجتماعی هم بدون رئیسجمهور وجود نخواهد داشت. قاعدتا وفاق با کسانی معنا پیدا میکند که ماهیت وجود رئیسجمهور کشور را به رسمیت بشناسند، نه کسی که چنین احساسی دارد. یامینپور و برخی نمایندگان طیف فکری حامی رقیب دکتر مسعود پزشکیان در انتخابات اخیر ریاستجمهوری، با وارونه جلوهدادن واقعیتها، همواره قصد دارند مردم را نسبت به مدیریت فعلی کشور ناامید کنند و شرایط غیرقابل قبول اقتصادی و جامعهای با گسستهای اجتماعی بیانتها، مسائل فرهنگی عمیق و سیاست خارجی ناموفق را اسب زینشده نمایان کنند. شکی نیست که اساس حقوق شهروندی و مبانی آزادیهای اجتماعی و مدنی در جمهوری اسلامی ایران، هیچ شهروندی را از انتقاد به رئیسجمهور منع نمیکند، اما این در شرایطی اتفاق میافتد که شخص منتقد ابتدا رئیسجمهور ایران را به رسمیت بشناسد و بعد او را نقد کند. کسی که فکر میکند رئیسجمهور در کشور نداریم، چندین پله از نقد عقبتر است و هنوز در موقعیتی که امکان بیان نقد داشته باشد، نیست.