آنچه مهم است جان آدمی است
سیر حوادث خاورمیانه با شگفتی و سرعت تمام در حال ادامه است. هیچکسی نهتنها جلودار اسرائیل در این کشتار وسیع مردمان نیست، بلکه نمیخواهد جلودار نتانیاهو برای این کشتار و جنایت باشد و همین جمله و آنچه هر روز در اخبار میشنویم و با نگرانی تمام دنبال میکنیم، بسیار شگفتآور بوده و زنگ خطری بزرگ برای مفهوم انسانیت است.
سیر حوادث خاورمیانه با شگفتی و سرعت تمام در حال ادامه است. هیچکسی نهتنها جلودار اسرائیل در این کشتار وسیع مردمان نیست، بلکه نمیخواهد جلودار نتانیاهو برای این کشتار و جنایت باشد و همین جمله و آنچه هر روز در اخبار میشنویم و با نگرانی تمام دنبال میکنیم، بسیار شگفتآور بوده و زنگ خطری بزرگ برای مفهوم انسانیت است. اکنون هم که تنش بین ایران و اسرائیل به خطرناکترین حد ممکن رسیده است، همانطور که احمد زیدآبادی در یادداشتی عنوان کرده، به نظر میرسد سکوتی فجیع تمام دولتهای تأثیرگذار از آمریکا و کشورهای اروپایی گرفته تا چین و روسیه را دربر گرفته و هیچکس هیچ تلاشی برای کاهش تنش و به وجود آوردن صلح نمیکند و انگار همه منتظر هستند رویارویی تمامعیار ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد. هیچکس اعمال فجیع اسرائیل را محکوم نمیکند و نتانیاهو به سادگی انسانهای بیگناه بسیاری را در غزه و حالا در لبنان میکشد و از بین میبرد، بدون آنکه آب از آب تکان بخورد.
این روزها بسیار به این وقایع فکر میکنم. به اینکه پس انسانیت کجا رفته است؟ کرامت انسانی چه شده؟ و چرا عقلانیت و خردورزی در جهان کنونی جایگاهی ندارد؟ مگر انسان تاریخی طولانی را پشت سر نگذاشته و در این تاریخ ندیده که همین عدم عقلانیت و خردورزی چه بر سر انسانها آورده و چقدر انسان بیگناه کشته شدهاند؟ این روزها عقلانیت و خردورزی فقط و فقط در سایه حفظ منافع تعریف میشود. دولتهای مختلف و تأثیرگذار نیز این سکوت خود را در جهت منافع خود تحلیل میکنند. منافعشان حکم نمیکند از کشتار انسانها در خاورمیانه جلوگیری کنند و در نهایت نیز نام آن را عقلانیت و خردورزی میگذارند. اما وقتی به درون خود مراجعه کرده و فکر کنیم که اگر این شرایط برای خود ما اتفاق میافتاد واکنش ما چه بود، آنگاه متوجه میشویم که تعریف ما از خردورزی تا چه اندازه با کاری که داریم انجام میدهیم فاصله دارد. شاید برای بشر امروز، هیچ چیز مهمتر از حرکت به سوی خردورزی نیست. بشری که با بیخردی احاطه شده است. اما این خردورزی نیازمند تعریفی دوباره است. بدون این تعریف و بدون تکرار و در نهایت اعمال آن، هیچ چیز اتفاق نخواهد افتاد. خردورزی در هر شرایطی باید از یکسری اصول پیروی کند. ما میتوانیم بحثهای فلسفی و روانشناختی بسیاری در این زمینه داشته باشیم، اما آنچه در عمل میبینیم، ملاک ما در این اصول است. شاید بتوان اصول پایهای خردورزی را در دو جمله خلاصه کرد: اول اینکه آنچه مهم است، جان آدمی است فارغ از دین، عقیده و منشی که دارد و دوم تلاش برای حفظ زندگی و ارتقای کیفیت آن برای همه مردمان. شاید به شعار شباهت داشته باشد، اما همگان شاهد هستیم که بیتوجهی به آنچه گفته شد، چه بلایی دارد بر سر همه ما میآورد.