یادداشتی درباره حمایت از اقتصاد هنر موسیقی
موسیقی؛ نبض فرهنگی جامعه از ضربات طبلها و آواهایی که در مراسم باستانی طنینانداز میشد تا سمفونیها و اشکال مختلف موسیقی در دورههای مختلف، موسیقی همیشه بازتابی از تجربه جمعی بشر بوده است. در همه ادوار، موسیقی بهعنوان سنگبنای فرهنگی عمل کرده و به تعریف هنجارها، ارزشها و هویتهای اجتماعی کمک کرده است.
راحله یوسفی
موسیقی؛ نبض فرهنگی جامعه
از ضربات طبلها و آواهایی که در مراسم باستانی طنینانداز میشد تا سمفونیها و اشکال مختلف موسیقی در دورههای مختلف، موسیقی همیشه بازتابی از تجربه جمعی بشر بوده است. در همه ادوار، موسیقی بهعنوان سنگبنای فرهنگی عمل کرده و به تعریف هنجارها، ارزشها و هویتهای اجتماعی کمک کرده است.
از منظر جامعهشناختی، مصرف موسیقی نقش مهمی در شکلدهی و بازتاب ساختارها و هویتهای اجتماعی دارد. این هنر رسانهای برای بیان هویتهای فرهنگی، قومی و اجتماعی، تقویت انسجام اجتماعی و تأثیرگذاری بر جنبشهای اجتماعی است و حتی میتواند بهعنوان ابزاری برای خودمدیریتی در زندگی روزمره عمل کند. موسیقی دارای نقش قدرتمندی در جامعه است؛ نه تنها میتواند افراد را دور هم جمع کرده و ارتباطات عاطفی را تقویت کند، بلکه میتواند تغییرات اجتماعی را شعلهور کند. کنکاش در اهمیت آن در طول قرنها بسیار جذاب است و میتوان تکامل آن را که بازتابی از تغییرات اجتماعی است، در طول زمان مشاهده کرد؛ از سمفونیهای کلاسیک تا راکاندرول شورشی، از دستگاههای سنتی تا موسیقی پاپ و راک معاصر. موسیقی هم آینه است و هم یک کاتالیزور برای آگاهی جمعی.
اقتصاد هنر موسیقی
درواقع موسیقی از گذشته تا به حال، هر روز مسیری را برای تبدیلشدن به صنعت طی کرده و امروزه به بلوغ نسبی رسیده است. در اواخر دوران قاجار و در آستانه جنبش مشروطهخواهی که تصنیفسازی رونق گرفت، بستر صنعت موسیقی ایران پایهریزی شد. موسیقی، بهویژه موسیقی سنتی، ضربان و نبض فرهنگها و راوی میراث و هویت فرهنگی جوامع است که با عبور از موانع زبانی، موجب وحدت و همدلی در میان افراد مختلف در جامعه میشود.
توجه به اقتصاد موسیقی بهعنوان یکی از شاخههای مهم اقتصاد فرهنگی، میتواند منافع اقتصادی و اجتماعی درخور توجهی به همراه داشته باشد. این صنعت هنری، یک بخش چندوجهی است شامل خلق و تولید، توزیع و مصرف با بازیگران مختلفی مانند هنرمندان، تهیهکنندگان، دستاندرکاران ضبط و برگزارکنندگان. اقتصاد موسیقی تعامل پیچیدهای از نیروهای بازار، ارزش فرهنگی و پیشرفتهای تکنولوژیکی است و بهطور شایان توجهی به اقتصاد جهانی کمک کرده و از طریق جریانهای متعدد، ازجمله فروش موسیقی ضبطشده، اجرای زنده و مجوزها، درآمد ایجاد میکند. IFPI (سازمان بینالمللی صنعت فونوگرافی)، ارزش بازار جهانی موسیقی ضبطشده را در سال ۲۰۲۲، بیش از ۲۶ میلیارد و در سال ۲۰۲۳، کل درآمد صنعت موسیقی ضبطشده را بالغ بر ۲۸.۶ میلیارد دلار آمریکا اعلام کرده که ۱۰ درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته است. همچنین به گزارش IFPI در سال ۲۰۲۳، بازار جهانی موسیقی، شامل موسیقی ضبطشده و اجرای زنده، تقریبا ۶۵ میلیارد دلار ارزش داشت. این رقم شامل درآمدهای حاصل از استریم، فروش فیزیکی، بارگیری دیجیتال، حقوق اجرا و رویدادهای موسیقی زنده است. به این ترتیب، این صنعت هنری میلیونها شغل را در سراسر جهان پشتیبانی میکند؛ از هنرمندان و مهندسان صدا گرفته تا متخصصان بازاریابی و کارکنان محل برگزاری. با توجه به این آمارها، واضح است که جشنوارهها و کنسرتهای موسیقی این قدرت را دارند که شهرها را به قطبهای فرهنگی تبدیل کرده و توسعه اقتصادی و کارآفرینی شهری را تقویت کنند.
مزایای حمایت از موسیقی سنتی
در اغلب کشورهای توسعهیافته، موسیقی کلاسیک به دلیل درخواست تجاری محدودتر نسبت به ژانرهای موسیقی معاصر که جذابیت تجاری و بازارپذیری بیشتری دارند، مورد توجه و حمایت دولتی بیشتری قرار میگیرد؛ زیرا چالشهای اقتصادی موجود، فعالان این عرصه را در معرض دسترسی محدود به بودجه و فرصتهای اجرای کمتر قرار میدهد و حمایت از آنها میتواند به رفع این مشکلات کمک کند و زمینه را برای ادامه فعالیت آنان میسر کرده تا بتوانند حرفه خود را حفظ کنند. موسیقی سنتی بهعنوان بخشی حیاتی از میراث فرهنگی حامل تاریخ، داستانها و ارزشهای یک جامعه است که اگر بهطور فعال حفظ و ترویج نشود، احتمال از بین رفتن آن وجود دارد. بسیاری از شاخههای موسیقی سنتی به دلیل جهانیشدن و تسلط جریان رایج موسیقی در خطر از بین رفتن هستند و حمایت از آن به حفظ این مظاهر فرهنگی برای نسلهای آینده کمک میکند.
امروزه در بسیاری از کشورها علاوه بر حمایتهای دولتی، بسیاری از نهادها و سازمانها از انواع هنر و همینطور موسیقی حمایت میکنند. این کمکها شامل تأمین مالی جشنوارههای موسیقی، برنامههای آموزشی و پروژههای اجتماعی است که فرصتهای برندسازی را فراهم کرده و یک رابطه همزیستی بین مشاغل و صنعت موسیقی ایجاد میکند.
بهعنوان مثال، کوکاکولا سابقه طولانی در حمایت از رویدادها و جشنوارههای موسیقی در سرتاسر جهان دارد. بهطور مشابه، ردبول حامی رویدادهای موسیقی مختلف است و حتی آکادمی موسیقی خود را برای حمایت از هنرمندان نوظهور راهاندازی کرده است. شرکتهای فناوری مانند اپل، گوگل و آمازون سرمایهگذاری زیادی در خدمات پخش موسیقی انجام دادهاند.
Apple Music ،Google Play Music و Amazon Music نهتنها جریانهای درآمدی جدیدی را برای هنرمندان فراهم کردهاند، بلکه روی محتوای انحصاری و تبلیغات هنرمندان نیز سرمایهگذاری کردهاند. علاوه بر سرمایهگذاری و حمایتهایی از این دست، بسیاری از بانکها به حمایت از هنرها، بهعنوان بخشی از طرحهای مسئولیت اجتماعی (CSR) خود پرداختهاند. برای مثال، دویچه بانک برنامهای به نام «ArtWorks» دارد که از اشکال مختلف هنری، ازجمله موسیقی پشتیبانی میکند. اخیرا در ایران نیز ابتکاری از سوی بانک صادرات برای دسترسی رایگان عموم مردم به آلبوم «شمس» انجام شده است. این آلبوم که به آهنگسازی کیخسرو پورناظری و خوانندگی همایون شجریان خلق شده است، به صورت رایگان در بستر اپلیکیشن این بانک در دسترس عموم قرار گرفته است. بانک صادرات از این طریق به ترویج و مصرف موسیقی سنتی ایرانی مخصوصا برای نسل جوان که بیشتر از بسترهای آنلاین استفاده میکنند، گام برداشته است و شرایط مشارکت عمومی و افزایش مصرف این هنر را فراهم کرده است. بهطور کلی، نتایج بالقوه چنین اقداماتی دارای مزایای عاطفی و اجتماعی، تقویت هویت فرهنگی و تاریخی، ارتقای سبک زندگی و رونق اقتصادی است.
اقتصاد هنرهای موسیقی حوزه پویایی است که ابعاد مالی، فرهنگی و اجتماعی را در هم آمیخته است. حمایت از هنرهای موسیقی، بهویژه موسیقی سنتی، مزایای گستردهای را به همراه دارد؛ از حفظ میراث فرهنگی گرفته تا افزایش سلامت روان. اشکال مختلف حمایت، ازجمله بودجه دولتی، حمایت مالی خصوصی، تأمین مالی جمعی و طرحهای غیرانتفاعی، نقش مهمی در حفظ سرزندگی و تنوع صنعت موسیقی دارند. با سرمایهگذاری در هنرهای موسیقی، ما نهتنها اقتصاد را تقویت میکنیم، بلکه بافت فرهنگی و اجتماعی خود را نیز غنی میکنیم.