|

آجیل مشکل‌گشا برای صنعت خودروسازی

سعدی شیرازی در باب سوم گلستان از بازرگان موفقی سخن می‌گوید که در قرن هفتم ه.ق در کیش با او ملاقات کرد و چون در کتاب‌های درسی آمده است، احتمالا همه آن را شنیده‌اند. بازرگان داستان سعدی بعد از نشان‌دادن اسناد و مدارک تجارتخانه بزرگش که از ترکستان (آسیای میانه فعلی) تا هندوستان نمایندگی دارد، می‌گوید: «سعدیا! سفری دیگرم در پیش است...

آجیل مشکل‌گشا 
برای صنعت خودروسازی

سعدی شیرازی در باب سوم گلستان از بازرگان موفقی سخن می‌گوید که در قرن هفتم ه.ق در کیش با او ملاقات کرد و چون در کتاب‌های درسی آمده است، احتمالا همه آن را شنیده‌اند. بازرگان داستان سعدی بعد از نشان‌دادن اسناد و مدارک تجارتخانه بزرگش که از ترکستان (آسیای میانه فعلی) تا هندوستان نمایندگی دارد، می‌گوید: «سعدیا! سفری دیگرم در پیش است... گوگرد پارسی خواهم بردن به چین که شنیدم قیمتی عظیم دارد و از آنجا کاسه چینی به روم (ایتالیای فعلی و بخشی از شبه‌جزیره آناتولی) آرم و دیبای رومی به هند و فولاد هندی به حلب (شمال سوریه فعلی) و آبگینه حلبی به یمن و برد یمانی به پارس و زآن‌ پس ترک تجارت کنم و به دکانی بنشینم». این حکایت کوتاه از دو منظر قابل توجه است؛ نخست زمان وقوع روایت است که مصادف با اوج حمله مغول به ایران بود. نکته دوم، همگراکردن نقشه ارزی و تجاری بازرگان جزیره کیش در دنیای جنگ‌زده 700 سال پیش است و نشان می‌دهد یک‌تنه درک تجاری بیشتری از دیوان‌سالاری امروز دارد که برای مثال، خودروسازانش به‌جای صادرات خودرو، خشکبار صادر می‌کنند و در ازایش، خودرو یا قطعات وارد می‌کنند. سه‌شنبه هفته جاری بود که «محمدرضا فرشچیان»، رئیس اتحادیه صادرکنندگان خشکبار ایران، بر خبری که در چند ماه گذشته چندین‌بار تکذیب شد، مهر تأیید زد؛ یعنی صادرات خشکبار و به‌اصطلاح عامه «پسته و بادام» از سوی صنایع خودروسازی برای واردکردن خودرو یا قطعات! خبر صادرات خشکبار برای واردات خودرو یا قطعات، نخستین‌ بار در خلال پرونده فساد چای علنی و اعلام شد برخی شرکت‌ها نظیر «چای دبش» برای استفاده از ارز حاصل از صادرات برای واردات کالای خود، کالاهایی نظیر قیر را از بورس کالا خریده و از عایدی آن ارز مورد نیاز برای تأمین کالاهای مد نظرش را تأمین کرده است. متعاقب این خبر بود که اعلام شد شرکت ایران‌خودرو نیز برای تأمین مالی پسته و فرش صادر کرده است و حال رئیس اتحادیه صادرکنندگان خشکبار ایران ضمن تأیید رسمی این خبر، اعلام می‌کند راهکار شرکت‌هایی نظیر ایران‌خودرو یا چای دبش برای دورزدن محدودیت‌ها و تأمین ارز، صادرات خشکبار را هم زمین زده است. ‌به گفته او ورود غیرصنفی به صادرات خشکبار باعث شده خودروسازان محصولات کشاورزی را با قیمت بسیار پایین در بازارهای بین‌المللی عرضه کنند و در عوض از سود بالایی که واردات خودرو دارد، بهره‌مند شوند. به‌عبارت ساده، شرکت‌های خودروسازی نه‌تنها هیچ سهمی در بازار جهانی خودرو به‌ عنوان صادرکننده ندارند و در داخل کشور نیز به‌ عنوان زیان‌ده‌ترین صنایع شناخته می‌شوند، بلکه بازار سنتی صادرات خشکبار کشور را نیز دچار مشکل کرده‌اند؛ رویه‌ای که کشاورزان و سایر صنوف درگیر در تولید و صادرات محصولات کشاورزی خشک‌شده را زمین‌گیر می‌کند.حال سؤال اینجاست که چرا صنعت خودروسازی که در جهانِ امروز جزء پول‌سازترین صنایع در جهان است، برای حفظ حیات خود به «آجیل مشکل‌گشا» و صادرات خشکبار روی آورده است؟ اگرچه احتمالا پاسخ خودروسازان به این پرسش، درباره قیدوبندهای تأمین ارز باشد، اما خیلی قانع‌کننده نیست؛ چراکه صنایع بسیاری در کشور که اتفاقا از حمایت‌ها و دوپینگ‌های دولتی برخوردار نیستند، توانسته‌اند با ارتقای کیفیت محصول و صادرات محصولات تولیدی خودشان، نه‌تنها ارز مورد نیاز برای خرید مواد اولیه را تأمین کنند، بلکه از رهگذر صادرات برای کشور ارزآوری نیز داشته‌اند که نمونه‌های پرشماری نیز دارد. پاسخ درست را احتمالا باید در ماهیت مدیریت شرکت‌هایی چون سایپا و ایران‌خودرو جست‌وجو کرد. هرچند بخش عمده سهام غول‌های خودروسازی کشور به بخش خصوصی واگذار شده است، اما دولت تصدی‌گری و حضور مالکانه خود در رأس دو مجموعه را حفظ کرده و بر این اساس، رویکرد فعالیت شرکت‌های یادشده هرچیزی هست به‌جای سودآوری یا دست‌کم پرهیز از زیان. دولت چهاردهم نیز می‌تواند به سبک‌وسیاق دولت‌های گذشته، اجازه دهد شرکت‌های خودروسازی به قیمت زمین‌زدن صنایع دیگر حیاط‌خلوت غیررسمی و تحت‌ امر دستگاه اجرائی باشد، اما گزینه دیگری هم وجود دارد و می‌تواند با اجرائی‌کردن دستور اخیر رئیس‌جمهور درباره اصلاح فوری شرکت‌های زیان‌ده، مدیریت شرکت‌های خودروسازی را به بخش خصوصی بسپارد نه آجیل مشکل‌گشا!