بایدها و نبایدهای یک طرح سالخورده
سالها قبل طرح پزشک خانواده یکی از رویکردهای مهم و حیاتی در نظام سلامت ایران عنوان شد که با هدف بهبود ارائه خدمات درمانی و دسترسی بهتر به امکانات بهداشتی بر سر زبانها افتاد. اما در طول سالها و با تغییر مدیران سلامت و به تبع آن تغییر سیاستهای کلان درمانی، اجرای این طرح اغلب با دست پس زده شد و هرازگاهی با پا پیش کشیده شد؛
سالها قبل طرح پزشک خانواده یکی از رویکردهای مهم و حیاتی در نظام سلامت ایران عنوان شد که با هدف بهبود ارائه خدمات درمانی و دسترسی بهتر به امکانات بهداشتی بر سر زبانها افتاد. اما در طول سالها و با تغییر مدیران سلامت و به تبع آن تغییر سیاستهای کلان درمانی، اجرای این طرح اغلب با دست پس زده شد و هرازگاهی با پا پیش کشیده شد؛ تا جایی که بدل به یک برنامه «سختپز» شد، یعنی هرچه بیشتر پخته شد، کمتر پخته شد! به عبارت دیگر، هرگز یک خانواده ایرانی به معنای واقعی صاحب یک «پزشک خانواده» نشد. البته با افزایش ظرفیت رشتههای پزشکی در کنکورهای گذشته، شاید طرح «هر خانواده ایرانی، یک فرزند پزشک» از طرح پزشک خانواده در آینده زودتر به نتیجه برسد، با این وجود بد نیست چند جملهای در مورد خوبیها و چالشهای پزشک خانواده و برنامه کلی آن صحبت کنیم. کلیت طرح نامبرده به معنای انتخاب یک پزشک خاص برای هر خانواده است که نهتنها هنگام بیماری، بلکه به صورت پیوسته و با هدف پیشگیری، به ارائه خدمات بهداشتی و درمانی به اعضای آن خانواده میپردازد. ازجمله مزایای اصلی این طرح، افزایش دسترسی به خدمات درمانی و کاهش هزینههاست. با انتخاب یک پزشک خانواده، افراد نیازی به مراجعه مکرر به کلینیکهای مختلف یا پزشکان متعدد ندارند؛ چراکه پزشک خانواده با شناختی که از وضعیت سلامت اعضای خانواده پیدا میکند، میتواند نقش یک راهنما و همیار را برای ایشان ایفا کند. این موضوع نهتنها باعث کاهش هزینههای درمانی میشود، بلکه از ایجاد صفهای طولانی در مراکز درمانی جلوگیری میکند و فشار بر سیستم بهداشت و درمان کشور را کاهش میدهد. طرح پزشک خانواده از منظر پیشگیری نیز اهمیت بالایی دارد. از آنجا که پزشک خانواده به صورت مستمر با اعضای خانواده در ارتباط است، میتواند به پایش وضعیت سلامتی آنها بپردازد و در صورت بروز علائم اولیه بیماریها، نسبت به درمانهای پیشگیرانه و جلوگیری از پیشرفت بیماری اقدام کند. این رویکرد، نهتنها به ارتقای سطح سلامت جامعه کمک میکند، بلکه باعث کاهش هزینههای سنگین درمان بیماریهای مزمن در آینده میشود. افزون بر این، در این طرح پزشکان خانواده میتوانند به ارائه مشاورههای بهداشتی و تغذیهای بپردازند و از این طریق سطح آگاهی و دانش عمومی خانوادهها را در زمینههای مختلف بهداشتی ارتقا دهند. از سوی دیگر، چالشهای اجرای طرح پزشک خانواده نیز انکارنشدنی است. یکی از اصلیترین چالشها، کمبود نیروی متخصص در برخی مناطق است؛ بهویژه در مناطق محروم که تعداد پزشکان و متخصصان محدود است، اجرای طرح با مشکل مواجه میشود و گاهی افراد به دلیل دسترسینداشتن به پزشک خانواده، مجبور به مراجعه به شهرهای بزرگتر میشوند. این موضوع نهتنها هزینههای خانوارها را افزایش میدهد، بلکه باعث نارضایتی آنها از سیستم بهداشت و درمان میشود. علاوهبراین، عدم هماهنگی و همکاری میان پزشکان خانواده و سایر پزشکان و متخصصان نیز یکی دیگر از چالشهای مهم است. در بسیاری موارد، پزشکان خانواده نمیتوانند بهراحتی به اطلاعات و تخصص سایر پزشکان دسترسی داشته باشند و این موضوع باعث میشود درمان و پیگیری بیماران به صورت ناکارآمد انجام شود. این مشکل میتواند به افزایش بیاعتمادی مردم نسبت به طرح و کاهش اثربخشی آن منجر شود. از دیگر چالشهای اجرای طرح پزشک خانواده، مشکل تأمین مالی است. این طرح به سرمایهگذاری و بودجه کافی نیاز دارد تا بتواند پزشکان و سایر عوامل بهداشت و درمان را بهدرستی حمایت و حقوق آنها را تأمین کند. در شرایطی که منابع مالی کافی در دسترس نیست، بسیاری از پزشکان انگیزه کافی برای همکاری در این طرح را ندارند و این موضوع منجر به کاهش کیفیت خدمات و افزایش مشکلات اجرائی میشود. علاوهبراین، نبود فرهنگسازی مناسب در جامعه نیز از مشکلات اصلی این طرح است. بسیاری از مردم هنوز با مفهوم پزشک خانواده آشنایی ندارند و تصور میکنند که این طرح محدودیتهایی در دسترسی به خدمات درمانی ایجاد میکند. این برداشتهای نادرست و عدم آگاهی کافی درباره مزایا و اهداف طرح پزشک خانواده باعث میشود استقبال مردم از این طرح کاهش یابد و در نتیجه تأثیرگذاری آن کم شود. در مجموع و با در نظر گرفتن موارد فوق، طرح پزشک خانواده به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای ارتقای سلامت جامعه، میتواند نقش مؤثری در بهبود وضعیت بهداشت و درمان ایفا کند، اما موفقیت آن به مدیریت صحیح و تأمین منابع مالی و انسانی وابسته است. برای اجرای موفقیتآمیز این طرح، نیاز است که نهتنها زیرساختهای لازم بهدرستی فراهم شود، بلکه اطلاعرسانی و فرهنگسازی مناسب نیز انجام شود تا مردم از فواید آن آگاه شوند و با آغوش باز از این طرح استقبال کنند.