|

کانونی دانشگاهی برای توانمندسازی روش‌مند و فراگیر زنان

روز اولی که خانم دکتر پریچهر شاهسون من را برای هم‌اندیشی به دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران در خیابان وصال دعوت کرد، باید اعتراف کنم که شوق دیدار خودش در من بیشتر بود تا وارد‌شدن به موضوع زنان و خانواده.

ترانه یلدا‌-معمار و شهرساز: روز اولی که خانم دکتر پریچهر شاهسون من را برای هم‌اندیشی به دانشکده علوم خانواده دانشگاه تهران در خیابان وصال دعوت کرد، باید اعتراف کنم که شوق دیدار خودش در من بیشتر بود تا وارد‌شدن به موضوع زنان و خانواده. فکر کردم لابد باز صحبت فرزندآوری است و تشویق بانوان به پرورش فرزندانی سختکوش در خانه و در دل خانواده. اما چنین نبود و من اشتباه می‌کردم. صحبت‌ها همه حول کارآفرینی بود و آوردن زنان به درون اجتماع و شرکت‌دادن آنها در مسیر توسعه پایدار. و دوستان دنبال راه و روشی بودند برای شناساندن این کانون نوبنیاد.

هفته پیش دیدم که در دنباله آن صحبت‌ها یک سلسله رویدادها از سوی همین نهاد نوپا تحت عنوان «جشنواره ملی بانوی کارآفرین» در ‌مهرماه امسال اجرا شده که سخنرانان درباره موضوعات مختلفی مانند زن و تولید پایدار، انقلاب صنعتی نوین و کنشگری زنان، آشنایی با سواد مالی در خانواده، چالش‌های زنان و مصداق‌های ضعف سیاست‌گذاری در حوزه علم و فناوری و... صحبت کرده بودند و این جشنواره، همان‌طور که آن روز اول قرار بود، مقدمه‌ای شد برای پاگرفتن این کانون دانشگاهی ویژه، که پس از تلاش‌های فراوان و با همت کنشگران حوزه خانواده، سرانجام دانشکده خانواده پس از بیش از دو سال تلاش مستمر کار خود را آغاز کند. این دانشکده برآمده از دل مرکز مطالعات زنان و خانواده و با هدف ارائه راه‌حل‌های نوآورانه برای نظام مسائل و فرصت‌های حوزه خانواده شکل گرفته است، و بر آن است تا از هیچ ابتکاری برای توانمندسازی زنان کشورمان دور و غافل نماند. روشن است که مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران، فصلنامه مطالعات راهبردی زنان با موضوع فقه و معارف اسلامی، و کلا شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده از ابتدا پایه و پشتیبان این مجموعه بوده‌اند.

در سایت دانشکده علوم خانواده آمده است که مطالعات حوزه خانواده به دلایلی اعم از چند‌رشته‌ای بودن، فرارشته‌ای بودن و همچنین چالش‌های ذاتی اجتماعی-فنی این حوزه مطالعاتی، از پیچیدگی بسیار بالایی برخوردار است. درباره ضرورت تأسیس چنین دانشکده‌ای نیز اشاره به تحکیم بنیان خانواده، افزایش مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زنان، توجه به عرصه خانواده، جمعیت و سلامت آن، تولید دانش بومی و... شده است. اگرچه در دنیای امروز «ایجاد پایگاهی علمی، پژوهشی، تخصصی و همچنین اجرائی در راستای بهبود نقش‌پذیری خانواده در نظام اجتماعی در قالب نگرش خانواده به‌مثابه بنیان اجتماع» به خودی خود فکر بدی نیست و ما می‌دانیم که در جامعه نسبتا سنتی ما اگر خانواده این‌قدر حمایت نمی‌کرد، فرزندان جوان به‌راحتی نمی‌توانستند روی پای خود بایستند و با مشکلات عدیده جامعه امروز دست‌وپنجه نرم کنند، اما به نظر می‌آید که باید در لابه‌لای برنامه‌های دانشکده خانواده و نهادهای حامی آن بیشتر به دنبال رویه‌هایی گشت که جذب زنان و دختران‌مان به کار و فعالیت در بطن جامعه واقعی را ممکن کند. مثلا با نگاهی به اهدافی مانند «زیست‌بوم‌سازی و توسعه چندبعدی فعالیت‌های مرتبط با خانواده، زنان و جمعیت» نمی‌توانیم درست تصور کنیم چه امری قرار است اتفاق بیفتد یا اینکه «هدف قراردادن محور سلامت خانواده از منظرهای سلامت اجتماعی، سلامت جسمی، روحی، معنوی و فکری» دقیقا یعنی چه؟ اما اهدافی مانند توسعه و ارتقای شاخص‌های رفاه اجتماعی بر پایه و محوریت خانواده را به‌راحتی می‌توان حدس زد.

 یا اگرچه «تقویت مشارکت اجتماعی خانواده‌محور و زنان در مواردی مانند نوآوری، کارآفرینی، اقتصاد خانواده‌محور و کارآفرینی مبتنی بر مشارکت خانواده» می‌تواند دنباله سنت‌های ما باشد، اما «طراحی سازوکارها و برنامه‌هایی به‌ منظور مشارکت فعال و پویا در حوزه چالش‌های مرتبط با خانواده» حتما می‌تواند کارساز باشد. این «مشارکت اجتماعی خانواده‌محور می‌تواند در مواردی مانند نوآوری، کارآفرینی، اقتصاد خانواده‌محور و کارآفرینی مبتنی بر مشارکت خانواده» راه‌های جدیدی را باز کند، اما صرفا در محیط‌های خاص. باید قبول کنیم که جوانان ما دیگر قرن‌هاست در جهان، و دست‌کم دهه‌هاست در کشورمان به خانواده نمی‌چسبند، مگر برای کمک‌های عاطفی یا مالی. امروزه قراردادن «خانواده» به جای «فرد» به‌عنوان کوچک‌ترین سلول اجتماعی ممکن است دیگر پاسخ‌گو نباشد، اگرچه کشف ارتباطات جدید برای بالندگی هر دو می‌تواند خالی از لطف نباشد.

آنچه من را خو‌ش‌بین و امیدوار نگه می‌دارد، ریاست دانشکده علوم خانواده از سوی دکتر فاطمه یزدیان، دانشیار دانشگاه تهران در دانشکدگان علوم و فناوری‌های نوین و میان‌رشته‌ای، است که پیش از تأسیس دانشکده علوم خانواده، مشارکت در تأسیس دانشکده علوم و فناوری‌های نوین دانشگاه تهران را نیز در کارنامه دارد. ایشان از همان بدو ورود به دانشگاه، کنشگری اجتماعی را نیز به‌عنوان یک مسیر تعالی برگزیده و در انجمن‌ها و نهادهای اجتماعی زیادی فعالیت داشته‌اند. همچنین معاون علمی دانشکده دکتر ترانه فرخ‌منش، دانش‌آموخته دکترای کارآفرینی با گرایش کسب‌وکار از دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، هستند که موضوع رساله ایشان تبیین منطق تصمیم‌گیری کارآفرینان در ایجاد کسب‌وکارهای جدید درون اکوسیستم‌های کارآفرینی بوده که نشان از شایستگی هر دو این بانوان جوان برای هدایت این دانشکده دارد.

خوشبختانه واحدها و مراکز فعال دیگری از این دانشکده حمایت می‌کنند: مرکز مطالعات زنان و خانواده دانشگاه تهران، مهدکودک خانواده بزرگ دانشگاه تهران، خانه خلاق و نوآوری ترمه، اندیشکده کسب‌وکار خانوادگی، و مرکز جامع تعلیم و تربیت خانواده که این دو نهاد آخر در پی ایجاد زمینه‌ای برای معرفی و ترویج الگوها و تجربه‌های موفق کسب‌وکار خانوادگی ایرانی و بین‌المللی و ارتقای جایگاه این نوع کسب‌وکارها در تولید ناخالص ملی از طریق کنشگری با صنعت و بخش خصوصی، و افزایش آگاهی و مهارت‌های اعضای خانواده در زمینه‌های مختلفی مانند روابط خانوادگی، تربیت کودکان، مدیریت زمان، پول و مدیریت  استرس هستند.