کنسرتهایی برای نابودی میراث
فردوسی در پایان شاهنامه درباره اثر جاودانهاش چنین میگوید: بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
یسنا خوشفکر
فردوسی در پایان شاهنامه درباره اثر جاودانهاش چنین میگوید:
بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
از دیرباز به تجربه و از طریق علمی ثابت شده است که بناها و ساختمانها سرانجام شامل مرور زمان شده و رفتهرفته بر اثر عوامل طبیعی فرسوده و ویران میشوند. حال اگر این بناها بخشی از تاریخ یک سرزمین باشند و به نوعی میراث کشور به شمار آیند، باید راهکارهایی اندیشید و بهگونهای نگهداری شوند که از تخریب آنها جلوگیری شود تا برای نسلهای آینده باقی بمانند. در دهههای گذشته، کارشناسان میراث در سراسر جهان با توجه به این واقعیت، بر آن شدند تا با بهرهگیری از فنون جدید، آثار تاریخی را از این گزند نجات بخشند. یونسکو نیز قوانینی در همین زمینه تصویب کرده است اما همچنان این دغدغه وجود دارد که آثار تاریخی بر اثر رفتوآمد و بازدید مردم و نور و صدا دچار فرسایش شوند.
چندی پیش دو برنامه کنسرت و نمایش در تخت جمشید برگزار شد که موجب نگرانی دوستداران میراث شد. همگی عوامل از برگزارکننده تا صادرکننده مجوز تا برخی که خود را کارشناس میراث مینامیدند، تنها استنادشان در این زمینه، کنسرت «یانی»، آهنگساز یونانی، بود. با این استدلال که چون در آن اجراها اتفاقی برای بناها نیفتاده، بنابراین برگزاری اینگونه برنامهها در تخت جمشید مشکلی برای بنا به وجود نمیآورد. در پاسخ به برگزارکنندگان محترم کنسرت باید گفت هیچیک از مخالفان انتظار ندارند فردای کنسرت ناگهان بنا فرو بریزد و با خاک یکسان شود!
بلکه سخن بر سر یک تکانه و فرسایش جزئی و نامحسوس است که برای اینگونه بناها حکم ویرانی را دارد. از سوی دیگر، برخی پا را از این فراتر گذاشته و در کمال شگفتی برگزاری اینگونه کنسرتها را سبب شهرت تخت جمشید دانستهاند!
به طراحان این نظریه باید به عرض برسانیم که در سالهای گذشته به دلیل ازدحام مردم در تخت جمشید بهویژه در ایام نوروز، کارشناسان تصمیم گرفتند برای در امان ماندن این اثر از تخریب، چارهای بیندیشند. حال چگونه میتوان یک گروه هنری را که مانند دیگر گروهها طرفداران محدودی دارند و در دورهای از تاریخ این کشور میآیند و میروند سبب شهرت اثری مانند تخت جمشید دانست که متعلق به روزگاران است و بخشی از تاریخچه و هویت ملی این سرزمین محسوب میشود و شهرت جهانی دارد؟
بیگمان باید همگان در حفظ و پاسداشت یادمانهای نیاکان بکوشیم؛ چراکه این آثار تاریخی نزد ما امانتاند و باید نگهداری و به نسل بعد منتقل شوند. در همین راستا با چند نفر از کارشناسان صدا که سالهاست در این زمینه فعالیت دارند و به زوایای تأثیرات صدا آشنایی دارند، به گفتوگو نشستهایم و خواهشمندیم از همه مسئولان و دوستداران میراث فرهنگی به این نقطهنظرات که جنبه هشدار نیز دارد، توجه بفرمایند.
از نوید شاهبیگی، کارشناس صدابرداری، دراینباره پرسیدیم: آیا سیستمهای صوتی اثری منفی روی آثار باقی میگذارد یا نه؟ او پاسخ داد: بله، صددرصد به مرور زمان تأثیر میگذارند. فرکانس و ارتعاش ایجاد لرزه میکند، فرکانس حرکت میکند، بهویژه در باس. باس را بههیچعنوان نمیتوان کنترل کرد. برای مثال، استودیو با این ضخامت آکوستیک شده که صدا در داخل اتاق فرمان شنیده نشود. اما اگر در آن طرف یک صدای بلند مانند «درامر» باشد، ما این طرف میشنویم. این نشان میدهد که صدا از لایه آکوستیک رد شده است، بنابراین مطمئن باشید آسیب میزند.
پرسش: میگویند در غرب سیستمهایی وجود دارد که آسیب نمیزند. پاسخ: بههیچوجه چنین چیزی وجود ندارد و اساسا ربطی ندارد. شما اگر یک ساختمان را هرچقدر محکم تکان بدهید و این کار را تکرار کنید، ذرهذره باعث ریزش میشود و فرکانس دقیقا چنین کاری میکند. اگر دستمان را روی یک میز یا روی زمین بگذاریم، این ارتعاش را بهخوبی احساس میکنیم. روی سنگ هم همینطور است و فرقی نمیکند. برای مثال چکچک آب وقتی روی سنگ میریزد، آب وزن و حجمی ندارد که بخواهد سنگ را سوراخ کند. آنچه سنگ را به مرور زمان سوراخ میکند، ارتعاش است که وقتی به سنگ میخورد، به مرور زمان تا صد سال سنگ را پودر میکند.
امید انصاری، از دیگر صدابرداران مطرح، درباره تأثیرات مخرب صدا بر آثار چنین میگوید: «با توجه به تخصصی که در این زمینه دارم و 30 سال است که به عنوان مهندس صدا مشغول به کار هستم، اگر قرار بود صداها به بنا آسیب نرساند، چندین آییننامه و قانون جهانی در این زمینه به وجود نمیآمد. باید بپذیریم که این تأثیرات هست. به سه قانون اشاره میکنم: یکی کنوانسیون میراث جهانی یونسکو است که اقدام به شناسایی کاهش تهدیدها به خاطر آلودگیهای صوتی کرده است. دوم دستورالعملهای شورای بینالمللی بناها و محوطههای تاریخی است که راهکارهایی برای مدیریت پایدار میراث فرهنگی و اثرات صوتی و ارتعاشی را بررسی کردهاند. و مورد سوم، استانداردهای ایزو که مربوط به آکوستیک است که استانداردهایی را برای اندازهگیری فشار صوت در محیطهای حساس و حفاظت از ساختارهای سنگی بناها را تعیین کردهاند. پس اگر صدا آسیب نمیرساند، این قوانین هم به وجود نمیآمد».
رحیم بقایی، کارشناس صدا و از پیشکسوتان این عرصه نیز دراینباره چنین میگوید: «از اینکه یکی از کسانی بودم که باعث شدم در آثار باستانی کنسرت اجرا بشود، بسیار پشیمان هستم. در آخرین اجرایی که داشتیم، ما به این نتیجه رسیدیم که ارتعاشات بلندگو به این آثار باستانی آسیب میرساند. متأسفانه ما فقط میخواهیم از این فضا استفاده کنیم؛ چون اجرا در مراکز باستانی بسیار زیباست، به هر رو ارتعاش صوت، سبب آسیب میشود و اگر بگوییم نه، یک دروغ است».
مهدی سالک اردستانی، از دیگر پیشکسوتان و صدابردار ارشد صداوسیما و کارشناس صدا، در پاسخ به این پرسش که تأثیر صدا بر سازه و آثار تاریخی مخرب خواهد بود یا نه، چنین پاسخ داد: «به طور یقین این کار تخریب به همراه دارد، بهویژه در کشور ما؛ چون در این کنسرتهایی که اجرا میشود، فشار صوتی بالا و بیدلیل دارند. جای تعجب است که چرا تا این اندازه صدا را بلند گوش میکنند! فشار صوتی بالای صد یا ۱۲۰ «دیبی» که قطعا تخریب دارد و باید از آن جلوگیری شود. به اضافه اینکه در کنار این تخریبها با حضور جمعیت یک تخریب دیگر رخ میدهد! واقعا حیف است آثاری که از گذشته برای ایرانیها باقی مانده، با این بیتوجهیها تخریب بشود، آنهم برای یک موسیقی که دوام ندارد و تا چند سال دیگر شاید کسی به آن موسیقی گوش نکند. تخت جمشید یک اثر دوهزارو 500ساله و مایه مباهات مردم ایران است. چرا باید با یک موسیقی که برای مدتی مورد توجه بخشی از مردم هست، باعث ویرانی شود؟ یا هر اثر تاریخی دیگر مانند طاقبستان، چهلستون و دیگر آثار، فرقی نمیکند. اینهمه محوطههای باز هست که میتوانند با طراحی زیبا در آنجا کنسرت اجرا کنند». او ادامه داد: «درحالحاضر آثار تاریخی ایران به اندازه کافی در معرض خطر حوادث طبیعی قرار دارد، از جمله فرونشست زمین و گلسنگهایی که بر روی سنگهای تخت جمشید قرار گرفته. اما میراث فرهنگی بهجای اینکه برای در امان ماندن آثار تاریخی از این تخریبها راه چارهای پیدا کند، یک مشکل دیگر را هم به آن اضافه کرده، درحالیکه اجرای کنسرت و نمایش در این اماکن هیچ ضرورتی ندارد. نمیدانم چه کسانی چنین مجوزهایی را صادر کردهاند. بیشک کارشناس نبودند و در این زمینه هیچ تخصصی نداشتهاند».