|

دریاچه ارومیه به سمت فصلی‌شدن پیش می‌رود

تغییرات آبی در دریاچه ارومیه نشان می‌دهد که این حوضه آبی به سمت فصلی‌شدن پیش می‌رود؛ البته هنوز این اتفاق نیفتاده اما شواهد چنین مسیری را نشان می‌دهد. بر‌اساس ‌این، کارشناسان معتقدند باید به‌جای توسعه آب‌بر به سمت توسعه آب‌اندوز حرکت و تا جای ممکن مصرف آب را بهینه کنیم.

دریاچه ارومیه به سمت فصلی‌شدن پیش می‌رود

ایرنا: تغییرات آبی در دریاچه ارومیه نشان می‌دهد که این حوضه آبی به سمت فصلی‌شدن پیش می‌رود؛ البته هنوز این اتفاق نیفتاده اما شواهد چنین مسیری را نشان می‌دهد. بر‌اساس ‌این، کارشناسان معتقدند باید به‌جای توسعه آب‌بر به سمت توسعه آب‌اندوز حرکت و تا جای ممکن مصرف آب را بهینه کنیم.

زمانی دریاچه ارومیه در تمام فصول سال پرآب و پررونق بود، یعنی نیازی به باران و سیلاب نداشت. خودش منابع آب فراوانی داشت و در مقابل، سخاوتمندانه برکتش را به مناطق اطراف خود می‌رساند. یعنی حق آبی را که همواره از رودخانه‌هایی مانند زرینه‌رود، سیمینه‌رود، تلخه‌رود، گدار چای، باراندوزچای، شهرچای، نازلی‌چای و زولاچای وارد آن می‌شد، به جا می‌آورد و دامن محبتش را بزرگوارانه برای انواع گونه‌های آبزی و پرندگان باز گذاشته بود. یعنی دریاچه‌ای دائمی بود، اما چند سالی است که از تب‌و‌تاب افتاده و دیگر نمی‌تواند پز دائمی‌بودن خود را به تالاب‌های فصلی بدهد؛ چون خودش هم به شرایط بحرانی رسیده و نیازمند سیلاب شده است.

البته در چند سال گذشته تلاش‌های زیادی در راستای احیای این دریاچه انجام شد که گام اول آن ایجاد ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۱۳۹۳ است. اقدامات این ستاد به دو بخش سخت‌افزاری و نرم‌افزاری تقسیم شده بود که گفته می‌شود بیش از ۹۰ درصد بخش سخت‌افزاری آن به پایان رسیده اما مسئله این است که با‌ وجود ‌این بهبودی در وضعیت دریاچه مشاهده نمی‌شود.

چندی پیش معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده بود: «طبق آمار رسمی سازمان برنامه و بودجه، ستاد احیای دریاچه ارومیه تاکنون ۱۳‌هزار‌و ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه دریافت کرده است». البته با نگاهی گذرا به وضعیت دریاچه می‌توان فهمید که به نظر می‌رسد این میزان بودجه آب در هاون کوبیدن بود؛ چون بهبودی در وضعیت دریاچه ایجاد نکرد.

ستاد احیا به صورت ملی و زیر نظر معاون اول رئیس‌جمهور فعالیت می‌کرد اما در دولت سیزدهم به استان آذربایجان غربی و استاندار این استان تفویض اختیار شد که شینا انصاری دراین‌باره با اشاره به بازنگری در روند کار ستاد احیای دریاچه ارومیه گفت: در زمینه فعالیت این ستاد تاکنون چندین جلسه با معاون اول رئیس‌جمهور داشتیم که در آن بر لزوم بازنگری در ساختار و برخی تصمیمات و مصوبات ستاد احیای دریاچه ارومیه تأکید و یک‌سری پیشنهادها را مطرح کردیم.

متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی درباره فصلی‌شدن برخی تالاب‌های دائمی کشور از ‌جمله دریاچه ارومیه به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: تغییرات آبی در دریاچه ارومیه نشان می‌دهد که این حوضه آبی به سمت فصلی‌شدن پیش می‌رود؛ البته هنوز این اتفاق نیفتاده، اما شواهد چنین مسیری را نشان می‌دهد.

علی ارواحی افزود: بر‌اساس فهرست اعلامی سازمان حفاظت محیط زیست، بیش از ۲۵۰ تالاب در کشور وجود دارد که برخی از آنها فصلی و تعدادی دائمی هستند. عمده تالاب‌هایی که در نواحی کویری کشور واقع شده‌اند، مانند تالاب بند علیخان استان تهران، صالحیه البرز، جازموریان سیستان‌و‌بلوچستان، میقان اراک و آق‌گل همدان جزء تالاب‌های فصلی محسوب می‌شوند که آب مورد نیاز آنها از بارش‌های سالانه تأمین می‌شود. از طرف دیگر، عمده تالاب‌های ساحلی در شمال و جنوب کشور، تالاب‌های کوهستانی و تالاب‌هایی که در پایین‌دست جلگه‌های حاصلخیز کشور واقع شده‌اند. مانند انزلی، بختگان، ارومیه، پریشان، هورالعظیم، شادگان، زریبار، گاوخونی، میانکاله، هور باهور و امثال اینها جزء تالاب‌های دائمی کشور محسوب می‌شوند. هرچند در سال‌های اخیر برخی از آنها به تالاب‌های فصلی تبدیل شدند که این زنگ خطری برای پهنه‌های تالابی کشور است.

ارواحی گفت: روندی که در یکی‌ دو دهه اخیر شاهد هستیم، حاکی از این است که برخی از تالاب‌های فصلی و دائمی ما به‌تدریج دچار خشکیدگی کامل می‌شوند. روند آب‌گیری و تأمین حقابه‌ای که تالاب‌هایی مانند پریشان، با اغماض در گاوخونی و تا اندازه‌ای در بختگان می‌بینیم، نشان می‌دهد که تالاب‌های دائمی کشور به ‌مرور دچار خشکیدگی فصلی می‌شوند یا به این سمت پیش می‌روند.

او تأکید کرد: البته یکی از مثال‌های بارز آن که در چند سال اخیر روند فصلی‌شدن را در آن شاهد هستیم، دریاچه ارومیه است. هر‌چند هنوز به یک دریاچه فصلی تبدیل نشده اما دارد به این سمت می‌رود.

ارواحی در تعریف تالاب‌های فصلی و دائمی گفت: فصلی یعنی اینکه منابع آبی آن تالاب از سیلاب و بارش‌های فصلی تأمین می‌شود. یعنی در نتیجه سیلاب‌ها در فصولی که بارش‌ها زیاد است، این تالاب‌ها و دریاچه‌ها آب‌گیری می‌شوند و در چند ماه مثلا در تابستان به‌ویژه اواخر تابستان خشک می‌شوند. چون دیگر بارشی اتفاق نمی‌افتد و هر‌آنچه منابع آب بوده، تبخیر شدند و دیگر آبی نیست که به تالاب برسد. اما دائمی تالاب‌هایی هستند که آب مورد نیازشان از رودخانه‌های اطراف تأمین می‌شود و آب به طور مداوم در آنها جریان دارد.

ارواحی تأکید کرد: اگر جایی ادعا می‌کنیم که دریاچه یا تالابی احیا شده، قبل از چنین ادعایی لازم است سلامت آن اکوسیستم بررسی شود. مبنی‌بر اینکه در چه وضعیتی است و چه اندازه به شاخص‌های پایداری نزدیک شده. اگر این شفافیت و اراده واقعی در این زمینه وجود داشته باشد، به این معناست که به سمتی حرکت کنیم که تا حد ممکن در شرایط بارش‌های کمتر از نرمال هم میزانی از حقابه را تحویل دریاچه‌ها و تالاب‌ها بدهیم.

متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی تأکید کرد: البته نباید فراموش کنیم که کشور ما در کمربند خشک و نیمه‌خشک واقع شده و بارش کمتر از نرمال پدیده عجیبی در کشور ما نیست، اما مسئله این است که در زمینه خشک‌شدن تالاب‌ها همواره این دلیل مطرح می‌شود که بارش کم بوده. بله، بارش کم است اما سؤال این است که آیا خود را با این شرایط چقدر هماهنگ کرده‌ایم؟ یا اگر تغییراتی در فاکتورهای اقلیمی، شکل بارش‌ها یا جریانات نزولات جوی اتفاق می‌افتد، چقدر آمادگی داریم تا حداکثر بهره‌برداری را برای احیای تالاب‌ها داشته باشیم، در‌حالی‌که نیاکان ما با توجه به اقلیم خشک و نیمه‌خشک کشور، راه‌های سازگاری با این شرایط را پیدا کرده بودند و قرن‌ها بدون مشکل زندگی کردند.

ارواحی گفت: متأسفانه این روندی که دریاچه‌های فصلی رو به خشکیدگی و دریاچه‌های دائمی به سمت فصلی‌شدن می‌روند، پیامدهایی مانند تشدید تغییر فاکتورهای اقلیمی را به همراه دارد؛ به‌ عنوان مثال می‌بینیم که سیلاب‌های ویرانگر یا خشک‌سالی‌های طولانی‌مدت دوره تناوب کمتری پیدا می‌کنند. هم‌زمان می‌بینیم که میکروکلیمای آن حوضه تالابی (شرایط اقلیمی تالاب در مقیاس کوچک و محلی) دچار تغییر می‌شود. همچنین شاهد به‌هم‌خوردن توازن روزهای آفتابی و شرایط ابرناکی هستیم که در این شرایط مطلوبیت دما یا هوا در آن حوضه‌ها کاسته می‌شود.

او اظهار کرد: از طرف دیگر، چرخه حیات در آن اکوسیستم دچار تغییر می‌شود که قطعا عواقبی به همراه خواهد داشت. از جمله اینکه ممکن است برخی از گونه‌ها در آن حوضه آبی نابود شوند یا برعکس شاهد افزایش برخی دیگر از گونه‌ها باشیم. شاید این پدیده تبعات شناخته‌نشده‌ای به همراه داشته باشد. مثلا ممکن است گاهی کثرت برخی از گونه‌ها باعث شود شاهد حتی بیماری‌های اپیدمیک در یک حوضه تالابی باشیم.

او ادامه داد: علاوه‌بر‌این از دیگر پیامدهای خشک‌شدن یا فصلی‌شدن تالاب‌ها که بارها شنیده‌ایم، بحث تشدید ریزگردها، فرونشست زمین و مواردی از این دست است که تبعات زیادی به همراه دارد. همچنین مطلوبیت زندگی در آن حوضه تالابی پایین می‌آید، بحث افزایش نرخ مهاجرت در این حوضه‌ها زیاد می‌شود که عواقب اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زیادی در آن مناطق به همراه خواهد داشت.