|

بیست‌و‌پنجمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سازمان مجاهدین خلق:

تشریح عملیات مهندسی گروهک منافقین

بیست‌و‌پنجمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی، در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.

تشریح عملیات مهندسی گروهک منافقین

شرق: بیست‌و‌پنجمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به‌عنوان یک شخصیت حقوقی، در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. در این جلسه، مبحث عملیات مهندسی گروه مجاهدین خلق از نکات مهم ‌بود که وکیل شکات با معرفی کتاب «عملیات مهندسی» در دادگاه گفت: این کتاب تمام مدارک و مسائل مربوط به عملیات‌های مهندسی را مستندسازی کرده است. این کتاب توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.

کاظمی همچنین با معرفی کتابی با عنوان «شکنجه» بیان کرد: این کتاب در‌خصوص افرادی که تحت عملیات مهندسی شکنجه شده‌اند، توضیح داده است و عملیات مهندسی را به صورت مستند و بر اساس اعترافات افرادی که از سازمان منافقین دستگیر شده‌اند، تشریح کرده است. وکیل شکات در ادامه گفت: در تشریح اجرای عملیات مهندسی و جنایات صورت‌گرفته در‌خصوص شهید عباس عفت‌روش، یکی از قربانیان گروهک منافقین، در جلسه گذشته توضیحاتی داده شد.

در این جلسه به ابعاد مختلف اقدام گروهک منافقین در ربایش، شکنجه و ترور دو نفر از پاسداران کمیته انقلاب اسلامی به نام‌های طالب طاهری و محسن میرجلیلی در عملیات موسوم به عملیات مهندسی خواهیم پرداخت. وی گفت: حسب اعترافات اعضای دستگیر‌شده سازمان منافقین، مرکزیت سازمان به دنبال ضربات پی‌درپی به بدنه سازمان که منجر به دستگیری تعداد زیادی از اعضای آن شده بود و همچنین به‌منظور شناسایی عوامل این موضوع، اقدام به شناسایی، ربایش و شکنجه افراد دارای ظاهر مذهبی برای جمع‌آوری اطلاعات کرده بود.

کاظمی، وکیل شکات گفت: اعضای اصلی سازمان نسبت به آماده‌بودن خانه‌های تیمی به‌منظور شکنجه افراد و همچنین فراهم‌کردن آلات و ابزار شکنجه افراد اقدام می‌کردند. وقتی می‌خواستند افراد را شکنجه کنند، خانه‌های خاصی را مشخص و آنها را تجهیز می‌کردند؛ برای مثال خانه‌ای را آماده کردند تا صدا از آن خارج نشود. وی گفت: متهم مهران اصدقی، از فرماندهان نظامی گروهک ‌منافقین، در آن برهه زمانی در توجیه این اقدامات در اظهارات خود می‌گوید‌‌ هدف منافقین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از همان روز اول سرنگونی نظام بوده و این امر به این خاطر بود که سازمان با نظام و اسلام ضدیت داشت. وی درباره اعلام خط شکنجه از سوی سران و کادر مرکزی سازمان اعلام می‌کند‌ خط شکنجه چیز جدایی از بقیه خطوط سازمان نبود و دنباله همان خطوط درگیری‌های پس از ۳۰ تیر، ترورها و آتش‌زدن منازل و کشتن افراد حزب‌‌اللهی و در نهایت همین جریان شکنجه بود. ‌

در ادامه، ‌حجت‌الاسلام‌والمسلمین صداقت، از استادان حوزه و دانشگاه و کارشناس حقوقی، در جایگاه قرار گرفت و درباره موضوع عملیات مهندسی، ریشه‌ها و عوامل و آثار آن توضیحاتی ارائه کرد. وی با بیان اینکه در این جلسه درباره ماجرای عملیات مهندسی و مظنونانی که در این عملیات به طرز فجیعی به شهادت رسیدند، صحبت شد، اظهار کرد: من به‌عنوان یک کارشناس باید نگاه تحلیلی به این ماجرا داشته باشم. باید بررسی شود که چرا چنین اقداماتی صورت گرفته و این شکنجه‌ها انجام شده است. بر اساس اعترافات یکی از سرکردگان این گروهک و مسئول شاخه نظامی آنها در تهران که توسط وکیل شکات قرائت شد، این شکنجه‌ها بسیار وحشیانه بود و مشابه این شکنجه‌ها را حتی در قرون وسطی نیز نمی‌توان پیدا کرد.

این شدت از وحشیگری و جنایت در تاریخ بی‌سابقه است. حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی صداقت در ادامه گفت: حمله به جهاد سازندگی آریاشهر در ۱۵ اردیبهشت سال ۶۱ که از این مثال‌ها زیاد داریم. اینکه می‌گویم اینها از مردم انتقام گرفتند، به این خاطر است که بخش بزرگی از ترورهای اینها و وحشیگری‌هایشان در بنگاه‌های معاملات ملکی رخ داده است. ده‌ها مورد نوشتم؛ بنگاه حمید در خیابان خواجه عبدالله، بنگاه شمس‌آباد، بنگاهی در تهرانپارس، بنگاهی در استاد حسن بنا، آژانس رابینسون مرکزی در خیابان فاطمی، آژانس رابینسون ۲ در ولیعصر. به معاملات ملکی‌هایی می‌رفتند که عکس امام راحل را در دیوارشان داشتند و این افراد را می‌کشتند. حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی صداقت گفت: اینها وارد فاز عملیات مهندسی شدند. اینها معتقد بودند ۳۰ نفر از افرادی که در زمان شاه جزء رکن ۲ ارتش بودند، بعضا با ساواک همکاری داشتند. آنها دو ضربه بزرگ اطلاعاتی یکی در ۱۹ بهمن ۶۰ و یکی هم در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۰ خوردند.

در آن ضربه بهمن، سران اصلی آنها به درک واصل شدند. کادر مرکزی آنها در ایران ضربه خورد. در آن زمان مسعود رجوی فرار کرده بود. در ۱۲ اردیبهشت هم ‌عملیات بزرگی صورت گرفت و باز کادر اصلی که بحث‌های نظامی اینها را داشتند، ضربه خوردند. اینها بعد از این با مقدمه نظری ایدئولوژیک، تاریخی و روانی که اعضا را آماده کردند که باید انتقام بگیریم، به فاز عملیات مهندسی رفتند.

صداقت گفت: علی‌اکبر راستگو، از اعضای جدا‌شده سازمان، در کتابی با عنوان «سازمان مجاهدین خلق در آینه تاریخ» نوشته است: جنگ ما با رژیم، جنگ دو مهندسی است؛ هر‌کدام بیشتر شکنجه کند، برنده است. حضرت امام در جلسه‌ای که سران نظام حضور داشتند، گفتند ما قرار نیست مانند رژیم شاه عمل کنیم.‌وی افزود: مهران اصدقی نیز گفته است: گفته شد اگر دیر عمل کنم، موجودیت سازمان ما به خطر می‌افتد، پس لازم است یکی از این افراد دستگیر و شکنجه شود تا موجودیت سازمان حفظ شود و افراد باید بدانند دلیل شکنجه ما به خاطر این است که این اتفاقات دوباره رخ ندهد و کار اطلاعاتی بدون شکنجه امکان ندارد. همان‌گونه که رژیم این کار را انجام می‌دهد و ما در آینده این کار را انجام نمی‌دهیم. صداقت گفت: سازمان مجاهدین دروغ گفته است و شکنجه هنوز ادامه دارد. تا همین امروز جریان شکنجه ادامه دارد.

علیشاهی نیروی خود سازمان در دادگاه حاضر شد و گفت که در پادگان اشرف هشت ماه شکنجه شده است. دندان‌های وی را سوراخ و داخل آن سیم کردند. آنها به اعضای خودشان هم رحم نمی‌کردند. ‌وی گفت: چرا باید یک کفاش را شکنجه کنند؟ همسر این فرد تازه گواهی‌نامه رانندگی دریافت کرده بود و تحت آموزش رانندگی بود. فردی که به همسر کفاش آموزش رانندگی می‌داد، از اعضای رکن 2 ارتش بود. اعضای سازمان این‌گونه استنباط کرده بودند که این خانم از طرف کفاش مأمور شده است همراه این فرد جدا‌شده از ارتش، خانه‌های تیمی را شناسایی کند.

صداقت بیان کرد: خسرو ریاحی‌نظری، معلم هنرستان بود که دانش‌آموزان را استخر برده بود و بیرون استخر منتظر شاگردان خود بود که اعضای سازمان گفتند این فرد در حال شناسایی خانه‌های تیمی بوده است که او را شکنجه کردند و در نهایت به سرش تیر زدند. تمام این شکنجه‌ها با دستور سازمان مجاهدین است و سازمان مجاهدین خلق یعنی مسعود رجوی. این فرد از تمام جزئیات خبر داشت. در ادامه وکیل شکات مجدد زمان صحبت یافت و در بخشی از سخنانش گفت: اصدقی در اعترافاتش گفته است من به همراه مصطفی، شهرام و محمدرضا کار شکنجه را شروع کردیم، ابتدا آنها را روی صندلی بسته و صندلی‌ها را خواباندیم، من با کابل می‌زدم و مصطفی معدن‌پیشه دهانشان را با پارچه گرفته بود تا صدا بیرون نرود و وقتی مصطفی می‌زد، من دهانشان را می‌گرفتم. آنها مرتب مطالب را تکذیب می‌کردند و زمانی که از فشار ضربات خیلی دردشان می‌آمد، الله‌اکبر می‌گفتند.

بر اثر زدن با کابل، تاول‌هایی که بر روی پاهای آنها بود ترک می‌خورد و خون جاری می‌شد. به مصطفی گفتم پاهایشان را باندپیچی کند تا بتوانیم آنها را مجددا بزنیم. در اثر ترکیدن تاول‌ها، خون کف حمام راه افتاده بود و وقتی شکنجه محسن تمام می‌شد، او را بیرون می‌آوردیم و طالب را داخل حمام می‌بردیم. تا عصر شکنجه را ادامه دادیم و وقتی خسته می‌شدیم، آنها را از صندلی باز می‌کردیم و دست و پاهایشان را به میز داخل اتاق می‌بستیم. از عصر به بعد دیگر امکان شکنجه برای ما نبود و کوچه خلوت بود و سکوت بود و ممکن بود صدایی بیرون برود و همسایه‌ها متوجه شوند.

لذا به آنها فقط فحش می‌دادیم و می‌خواستیم با حرف گول‌شان بزنیم و حتی می‌گفتیم اگر به ما اطلاعات بدهید با شما کاری نداریم و بدون اینکه شما را بزنیم، شما را آزاد خواهیم کرد. وی درباره اعترافات صفحه پنج و انتهای بند اول گفت: سپس مسعود قربانی (مسئول بالاسری) اضافه کرد‌ ما باید از اینها اطلاعات و در غیر این صورت انتقام بگیریم. بعد دست به کار شدیم که من و مسعود قربانی بالای سر محسن میرجلیلی برویم و جواد محمدی و مصطفی معدن‌پیشه سراغ طالب طاهری بروند. قبل از هر چیزی جواد گفت بگذارید ببینیم این میله‌های سربی که گفته‌اند بیهوش می‌کنند، درست است یا خیر؟ سپس با میله دوبار به پشت گردن طالب زد و گفت یا این میله‌ها الکی است‌ یا طالب خیلی پوست‌کلفت است. سپس من و مسعود قربانی در حمام دست به کار شدیم و مسعود قربانی به میرجلیلی که روی صندلی بسته شده بود، گفت که شنیده‌ام اطلاعات نمی‌دهی؟ می‌دانی ما با دشمنان‌مان چگونه برخورد می‌کنیم و آنها را می‌پزیم. سپس به من گفت اتو بیاور.

من اتو آوردم و مسعود اتو را به برق زد و در حالی که داغ می‌شد، آن را به کمر محسن نزدیک کرد. طوری که محسن احساس می‌کرد اتو داغ است و فقط به من خیره شده بود و حرفی نمی‌زد. مسعود قربانی سؤال کرد که حرف می‌زنی یا نه؟ که به دنبال آن ناگهان اتو را به کمر محسن میرجلیلی چسباند که وی از شدت درد با حالت عجیبی دهانش را باز کرد و سپس از هوش رفت. بوی سوختگی داخل حمام پیچیده بود و ما خیلی ترسیده بودیم. سپس مسعود قربانی به محمدرضا گفت آب سرد روی او بریزید تا به هوش بیاید. ‌‌وی افزود: در جلسه آینده تقاضایی که درخواست کردید در‌خصوص مصادیق اقدامات انجام‌شده، از صدمات شدید بدنی نسبت به سلامت جسمی یا روحی افراد که از مصادیق مفهوم نسل‌کشی دانستید، دادگاه در جلسه بعد در ابتدای جلسه اظهار‌نظر خواهد کرد و پس از اظهارات شما در ابتدای جلسه آینده، بعد از تنفس، استماع شهادت شهود را انجام می‌دهیم. جلسه بعدی دادگاه در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد.