توسعه مکانمحور راهکار ارتقای اقتصاد محلی
توسعه مکانمحور، یک رویکرد برنامهریزی و توسعه است که به طور مستقیم بر ویژگیها، نیازها و قابلیتهای یک مکان خاص تمرکز دارد. به عبارت دیگر، این رویکرد بهجای تجویز راهکارها و سیاستهای توسعهای یکسان برای همه مکانها در نقاط مختلف دنیا بدون در نظر گرفتن ویژگیها و خصوصیات مکانی، میکوشد مؤلفههای بومی، تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر مکان و به کلامی دیگر، مؤلفههای منظرین آن را به شکلی ویژه مورد توجه قرار دهد.
امین مقصودی-دانشآموخته دکترای شهرسازی دانشگاه : توسعه مکانمحور، یک رویکرد برنامهریزی و توسعه است که به طور مستقیم بر ویژگیها، نیازها و قابلیتهای یک مکان خاص تمرکز دارد. به عبارت دیگر، این رویکرد بهجای تجویز راهکارها و سیاستهای توسعهای یکسان برای همه مکانها در نقاط مختلف دنیا بدون در نظر گرفتن ویژگیها و خصوصیات مکانی، میکوشد مؤلفههای بومی، تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر مکان و به کلامی دیگر، مؤلفههای منظرین آن را به شکلی ویژه مورد توجه قرار دهد.
اصول کلیدی توسعه مکانمحور عموما بر پنج اصل متمرکز است: 1- محوریت جامعه محلی از طریق تأکید بر مشارکت فعال جوامع محلی در تصمیمگیریها و فرایندهای توسعه، 2- تأکید بر هویت مکانی و تمرکز بر ویژگیهای منحصربهفرد فرهنگی، تاریخی و طبیعی هر مکان، 3- توجه به اصول پایداری و تلاش برای توسعهای که با محیط زیست، اقتصاد و جامعه هماهنگ باشد، 4- انعطافپذیری، سازگاری و در نظر گرفتن برنامههایی که قابلیت انطباق با تغییرات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی را دارا باشند، 5- توسعه اقتصاد محلی از طریق تقویت اقتصاد بومی که به ارتقای معیشت و رفاه جوامع محلی کمک میکند.
امروزه این رویکرد در پروژههای مختلفی به کار گرفته میشود که از جمله آنها میتوان به پروژههای بازآفرینی شهری، توسعه گردشگری پایدار و همچنین توسعه زیرساختهای محلی اشاره کرد. بهکارگیری این رویکرد به طور کلی میتواند سبب تقویت حس مکان، بهبود اقتصاد محلی و حفظ و ارتقای فرهنگ و هویت بومی شود، اگرچه عموما با چالشهای اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی نیز در بسیاری از موارد روبهرو میشود.
بافت شهری
بافت شهری درواقع مجموعهای از فضاهای شهری است که شامل الگوهای فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و معنایی خاصی از یک شهر بهمثابه کل است. بافت شهری از طرف دیگر بازتابی از سازمان فضایی شهر است که به طور کلی متشکل از مجموعهای از عناصر، از قبیل کلهای کوچک (محلات)، ساختار (کوچه)، لبه (مرز شهر) و مرکز است که بهروشنی هویت شهری را منعکس میکند.
درحالحاضر برای شهرها میتوان در نقاط مختلف آن بافتهای متنوعی را توصیف کرد؛ از جمله بافت تاریخی که مناطقی را شامل میشوند که نشاندهنده قدمت و تاریخ یک شهر هستند، بافت جدید که نواحی شهری را که بهتازگی توسعه یافتهاند دربرمیگیرد، بافت فرسوده، مناطقی که به دلایل مختلف دچار کهنگی و ناکارآمدی شدهاند و نیازمند اقداماتی در راستای بازسازیاند و بافت حاشیهای و غیررسمی که به مناطقی اشاره دارد که به شکل غیرقانونی و بدون برنامهریزی شهری ایجاد شدهاند و معمولا فاقد خدمات شهری مناسباند.
بافتهای شهری امروزه با چالشهای اساسی مواجه هستند که عموما از بهکارگیری رویکردهای توسعهای غیرمکانمند ناشی میشوند. به عنوان مثال، در بافتهای تاریخی، مشکلات زیرساختی، ترافیک و آلودگی در بافتهای مدرن، نابرابری اجتماعی، در بافتهای حاشیهای و تغییر کاربری بازآفرینی نامتجان در بافتهای تاریخی، همگی از مهمترین چالشهایی هستند که امروزه در بافتهای شهری وجود دارند و نیازمند رویکردی مکانمحور در همه ابعادند.
رودخانه
رودخانهها از نظر تاریخی عاملی کلیدی در مکانیابی و توسعه سکونتگاههای انسانی بودهاند. به همین دلیل، شهر و رودخانه از نظر اجتماعی، فرهنگی، شهرنشینی و زیستمحیطی همواره دارای رابطه مستقیم با یکدیگر بودهاند. رودخانهها در شهرها، محور ادراک شهر به شمار میروند و کارکردهای مختلف شهری، از قبیل سازماندهی فضایی و منظر شهری را برعهده دارند. علاوهبراین، رودخانه دالانی برای مواجهه با طبیعت از نظر حسی و معنایی در شهرها به شمار میرود و فرصتی ارزشمند برای توسعه فعالیتهای اوقات فراغت محسوب میشود.
همچنین به دلیل داشتن جنبههای اکولوژیک غنی، رودخانهها نقش مهم و کلیدی را در بقای اکوسیستم شهر ایفا میکنند. در دوره معاصر، به واسطه فرایند توسعه و در نتیجه کمتوجهی به رودخانهها و ظرفیتهای مکانی آنها در شهرها، پیوند و ارتباط متقابل بین این دو پدیده طبیعی و انسانساز دچار اختلال شده است که در نتیجه آن اغلب رودخانهها به دست فراموشی سپرده شدند.
به عنوان مثال، در مواردی برای کنترل و بهرهبرداری هرچه بیشتر و بهتر از رودخانه، این منابع ارزشمند طبیعی کانالیزه شدند و حتی در مواردی با احداث سدهای بیشمار بر بالادست، با کاهش سطح آب در آنها ناپدید شدهاند. به واسطه رویکرد مکانمحور در توسعه، رودخانهها دیگر فقط بهعنوان منبع و کالایی مشترک برای توسعه دیده نمیشوند، بلکه تلاش میشود ابعاد تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی موجود در آنها برجسته شود و از آنها به عنوان ابزاری در راستای توسعه در مقیاس شهری و سرزمینی بهره برده شود.
خوانش منظر
خوانش منظر، بررسی و تحلیل مناظر به عنوان یک سیستم و کل واحد و متشکل از مجموعهای زیرسیستمها و عناصرهاست. این مفهوم درواقع شامل مطالعه یک منظر به عنوان سندی انسانی-طبیعی است که دربردارنده مؤلفههای تاریخی، اجتماعی، طبیعی، فرهنگی و اقتصادی است. خوانش یک منظر معمولا برای درک هویت مکانی یک ناحیه به منظور بهکارگیری در فرایند توسعه مکانمحور مبتنیبر اصول پایداری در فرایند برنامهریزی آن ناحیه به عنوان محصول تعامل انسان و طبیعت عمل میکند.
ازاینرو بایستی بیان شود که خوانش منظر درواقع گام نخست و زیربنایی برای برنامهریزی در فرایند توسعه مکانمحور است. خوانش منظرین معمولا متشکل از چندین لایه مطالعاتی است که در کنار یکدیگر ادارک یک منظر را در یک ناحیه جغرافیایی ویژه حاصل میکنند. از جمله این لایههای مطالعاتی میتوان به لایههای کالبدی و فیزیکی اشاره کرد که در این لایه عموما فرمها و الگوهای فیزیکی زمین در طبیعت و ساختارهای انسانی با تحلیلی زیباییشناسانه برای شناخت تأثیر ادراک آنها بر ذهنیت افراد پرداخته میشوند.
لایههای تاریخی و فرهنگی که در آن لایههای تاریخی که در طول زمان در یک مکان ایجاد شدهاند از طریق تحلیل آثار فرهنگی و تولیدات اجتماعی بازتابیافته در جوامع به کنکاش گذاشته میشوند. لایههای عملکردی و کارکردی که عموما به چگونگی استفاده انسانها از فضاها و تعامل آنها با محیط به منظور تحلیل تغییرات کاربری زمین و تأثیر آن بر نواحی جغرافیایی متمرکز است. لایه زیستمحیطی که در این لایه نیز عناصر طبیعی مانند پوشش گیاهی، آب، خاک و اقلیم و همچنین بررسی تأثیرات زیستمحیطی حاصل از اقدامات انسانی در منظر مورد توجه است.