حکومت کمونیستی چین خود را برای جنگ آماده میکند؟
چالش اقتصادی مانع بلندپروازی پکن
وزارت دفاع آمریکا گزارش سالانه خود را که آخرین گزارش در دولت جو بایدن به شمار میآید، منتشر کرد. تمرکز این گزارش بر ارتش آزادیبخش خلق چین است و راهبردها، نیروها و توانمندیهای پکن را در راستای دستیابی به هدف «جوانسازی» ملی تا سال ۲۰۴۹ شرح میدهد. در این گزارش، به این نکته اشاره شده که با وجود نوسازی سریع نظامی، چین ممکن است به دلیل رکود اقتصادی و دیگر چالشها، آماده جنگ و پیروزی نباشد.
وزارت دفاع آمریکا گزارش سالانه خود را که آخرین گزارش در دولت جو بایدن به شمار میآید، منتشر کرد. تمرکز این گزارش بر ارتش آزادیبخش خلق چین است و راهبردها، نیروها و توانمندیهای پکن را در راستای دستیابی به هدف «جوانسازی» ملی تا سال ۲۰۴۹ شرح میدهد. در این گزارش، به این نکته اشاره شده که با وجود نوسازی سریع نظامی، چین ممکن است به دلیل رکود اقتصادی و دیگر چالشها، آماده جنگ و پیروزی نباشد.
جمهوری خلق چین در راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۲ آمریکا بهعنوان یک «چالش مستمر» شناسایی شده است؛ تنها رقیبی که از نیت و ظرفیت روزافزون برای جایگزینی آمریکا بهعنوان هژمون جهانی و بازسازی نظام بینالملل در راستای منافع حزب کمونیست چین برخوردار است. در این بین، راهبرد جامع حزب کمونیست چین میخواهد تا سال ۲۰۴۹ به «هدف بزرگ جوانسازی ملت چین» دست پیدا کند و بر پنج حوزه مرتبط تمرکز دارد.
بر اساس گزارش وزارت دفاع آمریکا درباره تحولات نظامی و امنیتی جمهوری خلق چین، اشغال تایوان در رویکرد جوانسازی شی جینپینگ، رهبر حزب کمونیست چین، بسیار حائز اهمیت است. این در حالی است که پکن رقابت با آمریکا را مانعی بزرگ در مسیر تبدیلشدن به یک قدرت برتر جهانی میداند. راهبرد ملی جمهوری خلق چین، تقویت ظرفیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فناوری و نظامی را برای ارتقا و به رخ کشیدن قدرت ملی در اولویت دارد. سیاست خارجی این کشور نیز همزمان به دنبال آن است که «جامعهای با سرنوشت مشترک» تشکیل دهد؛ چشماندازی که در آن، ساختارهای جهانی برای انطباق با اهداف حزب کمونیست چین بازآرایی میشوند. جمهوری خلق چین برای تحقق این رؤیاها دست به چند ابتکار مهم زده است.
ابتکار کمربند و جاده (یک کمربند، یک جاده) سعی دارد کشورهای جهان را به واسطه شبکه زیرساختهایی که نفوذ حزب کمونیست چین را تقویت میکنند، به یکدیگر متصل کند. بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا جایگزین مؤسسات مالی تحت رهبری غرب شده که منابع مالی پروژههای توسعهمحور را تأمین میکنند.
جاده ابریشم دیجیتالی
پلتفرمهای منطقهای مانند سازمان همکاری شانگهای و چارچوب همکاری چین-آسهآن، مروج امنیت، تجارت و همکاریهای سیاسی هستند و رهبری چین را در آسیا و اوراسیا تثبیت میکنند. جاده ابریشم دیجیتالی که بخشی از ابتکار کمربند و جاده است، بر استیلای چین در حوزه استانداردهای جهانی فناوری از طریق سرمایهگذاری در زمینه ارتباطات از راه دور، تجارت الکترونیک و هوش مصنوعی تمرکز دارد. درعینحال، ابتکار توسعه جهانی و مؤسسات کنفوسیوس، تصویر جهانی چین را از دریچه دیپلماسی فرهنگی و نفوذ نرم بهبود میبخشند.
آنتونیو گراسفو، تحلیلگر اقتصادی چین که در دانشگاه نظامی آمریکا در رشته امنیت ملی تحصیل کرده است، در اپکتایمز مینویسد: سیاست اقتصادی چین در سال ۲۰۲۴ با چالشهای بزرگی مواجه شد که ازجمله میتوان به رکود اقتصادی، کاهش سرمایهگذاری مستقیم خارجی و بحران بدهی در بخش مسکن اشاره کرد. برای رفع این مشکلات و کاهش وابستگی به نظام اقتصادی تحت رهبری آمریکا، شی خودکفایی در حوزه فناوری، تولید پیشرفته و محرکهای اقتصادی را در اولویت قرار داده است. بااینحال، این تدابیر هنوز نتوانستهاند مشکلات اقتصادی چین را برطرف کرده یا رشد سریع یک دهه گذشته را احیا کنند.
شی در سال ۲۰۲۳ پاکسازی گستردهای را در سطح رهبران نظامی کلید زد که ظاهرا با هدف مقابله با فساد انجام میگرفت، اما او به دنبال ارتقای جایگاه وفاداران و حذف مخالفان بود و میخواست ارتش آزادیبخش خلق را برای جنگ احتمالی آماده کند. دستکم ۱۵ افسر ارشد نظامی و مدیران صنایع دفاعی بین ماههای جولای و دسامبر برکنار شدند که باعث ایجاد اخلال در پروژههای مهم نوسازی شد. بسیاری از مسئولانی که برکنار شدند، در توسعه تجهیزات حیاتی ازجمله سامانههای موشکی هستهای و متعارف دست داشتند.
مهمترین اتفاق، برکناری لی شانگفو، وزیر دفاع چین، در اکتبر ۲۰۲۳ بود که بهعنوان رئیس دپارتمان توسعه تجهیزات کمیسیون مرکزی نظامی، نظارت بر همه خریدهای تسلیحاتی ارتش آزادیبخش خلق را از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲ بر عهده داشت. دریادار دونگ جون در ماه دسامبر جانشین او شد که از تلاش شی برای تثبیت کنترل خود بر کمیسیونی حکایت دارد که خودش بر آن ریاست میکند.
تغییرات نظامی
در راستای اهداف ۲۰۴۹، شی تشکیل ارتشی در «کلاس جهانی» را در اولویت قرار داده که ابتدا قرار بود تا سال ۲۰۲۷ و همزمان با صدمین سال تأسیس ارتش آزادیبخش خلق به پیشرفتهای درخور توجهی دست پیدا کند. این هدف بر تسریع روند توسعه یکپارچه مکانیزاسیون و یکپارچهسازی سامانههای اطلاعاتی و هوشمندسازی نیروهای مسلح تأکید دارد. چین همچنین روند نوسازی را در نظریههای نظامی، ساختارهای سازمانی، نیروها و تسلیحات دنبال میکند.
این تلاشها به منظور مقابله با حضور نظامی آمریکا در منطقه هند-آرام و فشار بر رهبری تایوان برای مذاکره بر اساس پیششرطهای پکن انجام میشوند. ارتش آزادیبخش خلق در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ دستخوش تغییرات شگرفی شد و با میداندادن به سامانههای بومی، آمادگی خود را برای عملیات مشترک در تمام زمینهها افزایش داد. ارتش چین بر نوسازی تجهیزات و آموزش تسلیحاتی یکپارچه تمرکز دارد.
نیروی دریایی ارتش آزادیبخش خلق که بزرگترین نیروی دریایی جهان را با بیش از ۳۷۰ کشتی و زیردریایی در اختیار دارد، دامنه عملیات خود را از زنجیره جزیرهای اول فراتر برده است. انجام مأموریت با کشتی تهاجم آبی-خاکی کلاس یوشن و ناو هواپیمابر شاندونگ ازجمله عملیاتهای مهم سال ۲۰۲۳ بود. نیروی هوایی ارتش آزادیبخش خلق نیز با ادغام سامانههای تکاملیافته، پیشرفت شایان توجهی در زمینه نوسازی خود داشته است. نیروی موشکی ارتش آزادیبخش خلق، قابلیتهای موشکی هستهای و متعارف خود را بهبود بخشیده که ازجمله میتوان به سامانههای موشکی بینقارهای اشاره کرد که میتوانند خاک آمریکا را هدف بگیرند.
انحلال نیروی پشتیبانی راهبردی و یگانهای فضایی و سایبری آن -که زیرمجموعه کمیسیون مرکزی نظامی بودند- ازجمله تغییرات ساختاری سال ۲۰۲۴ بود. یک نیروی پشتیبانی اطلاعاتی جدید برای مدیریت شبکهها و ارتباطات نظامی تشکیل شد. ارتش آزادیبخش خلق، تدارکات مشترک و قابلیت همکاری با نیروهای ذخیره، نظامینما و شبهنظامی را نیز در اولویت قرار داده است.
ارتش آزادیبخش خلق در جنگ «اطلاعاتی و هوشمندانه» سرمایهگذاری هنگفتی در زمینه عملیات اطلاعاتی، هوش مصنوعی و فناوریهای پیشرفته مانند محاسبات کوانتومی انجام داده است. ارتش چین همزمان زرادخانه هستهای خود را بهسرعت توسعه داده و پیشبینی میشود که از بالغ بر ۶۰۰ کلاهک عملیاتی در سال ۲۰۲۴ به هزار کلاهک در سال ۲۰۳۰ دست خواهد یافت.
بااینحال، چالشهای همیشگی مانند کمبود تجربه نظامی، فقدان تدارکات دوربرد، ناکارآمدی عملیاتی و نقاط ضعف راهبردی -ازجمله وابستگی به منابع انرژی خارجی و فساد داخلی- سطح آمادگی ارتش چین را پایین میآورند. در صورت بروز درگیری، آمریکا میتواند به آسانی تنگه ملاکا را ببندد، واردات انرژی حیاتی از چین را متوقف کرده و اقتصاد چین را با قطع صادرات زمینگیر کند.
از این گذشته، مشکلات ساختاری نظیر بحران مسکن، کاهش سرمایهگذاری خارجی، کاهش صادرات و سالخوردگی جمعیت که اقتصاد چین را به دردسر انداختهاند، همچنان پابرجا بوده و آمادگی این کشور را برای ورود به یک جنگ پایدار تضعیف میکنند. تصمیمگیری متمرکز شی و تعهد او به «جوانسازی بزرگ» ممکن است چین را به سمت جنگ سوق دهد، حتی اگر این کشور بهطور کامل آماده جنگ نباشد. اعتماد شی به قابلیتهای ارتش آزادیبخش خلق باعث افزایش خطر اشتباهات محاسباتی شده و احتمال وقوع جنگ را دوچندان کرده است. احتمال وقوع جنگ رو به افزایش است، اما آمادگی چین برای ورود به یک جنگ بزرگمقیاس بههیچوجه قطعی نیست.