تحلیلی بر ساختار ذینفعان تحریم و پیامدهای آن بر اقتصاد ایران و منطقه
تحریمها؛ پروژهای اقتصادی برای ذینفعان داخلی و خارجی؟
تحریمهای اقتصادی ایران که بیش از چهار دهه است به اشکال مختلف اجرا شده، دیگر صرفا یک ابزار فشار بینالمللی نیست، بلکه به یک اکوسیستم اقتصادی-سیاسی تبدیل شده است که در آن نهتنها کشورهای اعمالکننده تحریم، بلکه طیفی از ذینفعان داخلی و خارجی نیز به سودآوری از آن مشغولاند. از اینرو، نمیتوان تحریم را صرفا یک مقوله سیاست خارجی دانست، بلکه این پدیده در ساختار سیاست داخلی، اقتصاد غیرشفاف و حتی توسعه کشورهای همسایه نیز نقش کلیدی بازی کرده است.
![تحریمها؛ پروژهای اقتصادی برای ذینفعان داخلی و خارجی؟](https://cdn.sharghdaily.com/thumbnail/8ziK57zQhPAu/f3RIJfgnyU4T0Uu3o7ve-VbT9FKRjpcKI1vgfm4pfv__5FnUbUVuHI1x6a9YMGSvC-4UOxG1c-sX_Np2WV4AG9c54qCsllJjWoO2vfSlzgh7Zk5lGDR61FKfZAWRG6vKJ7WK70JnbgV1zSXdOLsUFQ,,/164559350.jpg)
![روزنامه شرق](/images/Logo-newspaper.jpg)
فرشید فرزانگان، رئیس سابق اتاق ایران و امارات: تحریمهای اقتصادی ایران که بیش از چهار دهه است به اشکال مختلف اجرا شده، دیگر صرفا یک ابزار فشار بینالمللی نیست، بلکه به یک اکوسیستم اقتصادی-سیاسی تبدیل شده است که در آن نهتنها کشورهای اعمالکننده تحریم، بلکه طیفی از ذینفعان داخلی و خارجی نیز به سودآوری از آن مشغولاند. از اینرو، نمیتوان تحریم را صرفا یک مقوله سیاست خارجی دانست، بلکه این پدیده در ساختار سیاست داخلی، اقتصاد غیرشفاف و حتی توسعه کشورهای همسایه نیز نقش کلیدی بازی کرده است. این یادداشت تلاش دارد با تحلیل سازوکار این ذینفعان، به این پرسش پاسخ دهد که آیا ادامه تحریمها نتیجهای محتوم است یا آنکه بقای آن به دلیل منافعی است که گروههای خاصی در داخل و خارج از ایران از آن بهرهمند میشوند و آیا لغو تحریمها، بدون اصلاحات ساختاری، میتواند ایران را از این چرخه معیوب خارج کند؟
اقتصاد ذینفعان چگونه سیاست را شکل میدهد؟
در تحلیلهای کلاسیک اقتصادی، فرض بر این است که سیاستگذاری اقتصادی تابعی از اصول اقتصادی و منافع ملی است. اما در واقعیت، اقتصاد ذینفعان (Stakeholder Economy) تعیینکننده اصلی تصمیمات کلان است؛ به این معنا که منافع گروههای خاص، بهجای ملاحظات کلان اقتصادی بر سیاستگذاری اثر میگذارد. در ایران، سیاست خارجی و حتی بخشی از سیاست داخلی، تحت تأثیر منافع گروههای ذینفعی قرار دارد که از وضعیت فعلی (تحریمها) سود میبرند. این گروهها ممکن است در سطوح مختلف حکمرانی، تجارت و حتی اقتصاد غیررسمی فعال باشند و تلاش کنند تا تداوم تحریمها را نه یک تهدید، بلکه یک فرصت اقتصادی ببینند.
ذینفعان داخلی و خارجی تحریمها: چه کسانی از آن سود میبرند؟
۱. ذینفعان داخلی: تحریم، انحصار و فساد پنهان
در داخل ایران، تحریمها نهتنها برخی بخشهای اقتصادی را محدود کرده، بلکه همزمان زمینهساز یک اقتصاد غیرشفاف و انحصاری شده است که در آن، گروههای خاصی با استفاده از مسیرهای غیررسمی و رانتی، تجارت خارجی را در دست گرفتهاند.
این ذینفعان داخلی را میتوان در چند دسته کلی جای داد:
• نهادهای اقتصادی انحصاری: برخی از نهادهای اقتصادی و تجاری که دسترسی ویژهای به منابع و مسیرهای تجاری دارند، از تحریمها بهعنوان ابزاری برای حذف رقبا و ایجاد انحصار استفاده کردهاند.
• واسطهها و دلالان تحریم: تحریمها موجب شده است بسیاری از معاملات تجاری ایران از مسیرهای غیررسمی، صرافیها و واسطههای شخصی انجام شود. این فرایند، علاوه بر افزایش هزینههای تجارت، زمینهای برای فساد و سودجویی گسترده برخی افراد فراهم کرده است.
• کنترلکنندگان اقتصاد سایه: تحریمها باعث شدهاند که بخشهایی از اقتصاد ایران به زیرزمین اقتصاد جهانی منتقل شوند؛ جایی که مسیرهای غیررسمی، شبکههای مالی غیرشفاف و جریانهای غیررسمی پول و کالا حرف اول را میزنند.
۲. ذینفعان خارجی: کشورهای منطقه و سودی که از تحریمها بردهاند
برخلاف تصور رایج، تحریمها تنها به ضرر ایران نبوده، بلکه برای برخی کشورهای منطقه، یک فرصت اقتصادی طلایی ایجاد کرده است. کشورهایی که در سالهای اخیر به قطبهای اقتصادی خاورمیانه تبدیل شدهاند، در موارد زیادی به واسطه تحریمهای ایران و تبدیلشدن به هابهای تجاری ایران، رشد اقتصادی داشتهاند.
به چند نمونه از این ذینفعان خارجی توجه کنیم:
• امارات: دوبی به دلیل تحریمها به یکی از مهمترین هابهای تجاری ایران تبدیل شد. بسیاری از کالاهای مورد نیاز ایران از طریق دوبی وارد شده یا صادرات ایران از طریق این مسیر انجام شده است.
• ترکیه: ترکیه از طریق مسیری برای تجارت غیررسمی ایران و همچنین بازار انرژی، یکی از ذینفعان اصلی تحریمها بوده است.
• عراق و افغانستان: این کشورها به دلیل تحریم، به بازارهای کلیدی صادرات ایران تبدیل شدند، اما در عین حال، جایگزینهایی برای برخی تولیدات ایرانی در بازارهای جهانی شدند.
• قطر و عربستان: در صنایع کلیدی مانند انرژی و پتروشیمی، این کشورها از محدودیتهای ایران برای جذب سرمایهگذاریهای جایگزین استفاده کردند.
نتیجه روشن است: تحریمها بهجای اینکه تنها ایران را منزوی کنند، موجب رشد اقتصادی برخی کشورهای منطقه نیز شدهاند.
اگر تحریمها لغو شوند، چه اتفاقی میافتد؟
فرض کنیم که تحریمها لغو شوند؛ آیا این به معنی بهبود خودکار اقتصاد ایران خواهد بود؟ پاسخ به این سؤال به نحوه مواجهه ایران با این شرایط بستگی دارد.
سناریوی مثبت: رشد اقتصادی و احیای جایگاه ایران
در صورتی که ایران با لغو تحریمها، مسیر اصلاحات اقتصادی و افزایش شفافیت را در پیش بگیرد، میتواند سهم خود را در بازارهای منطقهای و جهانی افزایش دهد. در این صورت، کشورهایی که تاکنون از تحریمهای ایران بهره میبردند، ممکن است با یک رقیب قدرتمند روبهرو شوند.
سناریوی منفی: ادامه ساختارهای غیرشفاف و اقتصاد سایه
اما اگر لغو تحریمها بدون اصلاحات ساختاری صورت گیرد، تنها مسیر تجارت تغییر خواهد کرد، ولی ماهیت مشکلات اقتصادی ایران پابرجا خواهد ماند. در این صورت، بازیگران ذینفع داخلی همچنان بر مسیرهای غیررسمی تجارت کنترل خواهند داشت و ایران از فرصتهای بینالمللی خود بهره کافی نخواهد برد.
آیا در داخل ایران ارادهای برای لغو تحریمها وجود دارد؟
یکی از سؤالات کلیدی این است که آیا در داخل ایران انگیزه کافی برای رفع تحریمها وجود دارد؟
برخی شواهد نشان میدهد که:
*برخی نهادها و گروههای اقتصادی که از تحریم سود میبرند، ممکن است در برابر رفع آن مقاومت کنند.
*رانت ناشی از تحریمها موجب شده است برخی افراد و نهادها به این وضعیت وابسته شوند.
*لغو تحریمها بدون اصلاحات ممکن است به نفع گروههایی باشد که میخواهند همچنان کنترل اقتصادی را در دست داشته باشند.
بنابراین، لغو تحریمها به یک تصمیم صرفا سیاسی در عرصه بینالمللی محدود نمیشود، بلکه یک چالش داخلی نیز محسوب میشود.
جمعبندی: راهکار خروج از اقتصاد تحریمی چیست؟
تحریمهای ایران نهتنها یک ابزار فشار خارجی، بلکه یک پروژه اقتصادی برای برخی ذینفعان داخلی و خارجی است. راه خروج از این وضعیت نهفقط در لغو تحریمها، بلکه در تغییر ساختارهای اقتصادی و سیاستهای توسعهای کشور نهفته است:
* اصلاح ساختارهای اقتصادی داخلی برای کاهش رانت و فساد
* افزایش شفافیت تجاری برای مقابله با اقتصاد سایه
* تنوعبخشی به روابط اقتصادی تا ایران از مدل «وابسته به واسطهها» خارج شود
* تدوین سیاستهای توسعهمحور که بتواند جایگاه ایران را در منطقه بازتعریف کند.
لغو تحریمها تنها یک گام است، اما اصلاحات ساختاری، گامی ضروریتر برای آینده ایران خواهد بود.