لزوم مشارکت در امور خیریه
در قرآن کریم با دو واژه از مردم خواسته شده است تا در کارهای نیک و پسندیده مشارکت فعال و سازنده داشته باشند. این دو واژه عبارتاند از «سبقت» و «سرعت». در سورههای مبارکه مؤمنون/ 57-61، نازعات/ 4، انبیاء/ 90، آلعمران/ 114، توبه/ 100، مائده/ 48 و بقره/ 148 بارها به اهمیت این موضوع تأکید شده است.


مهراب طوقی
در قرآن کریم با دو واژه از مردم خواسته شده است تا در کارهای نیک و پسندیده مشارکت فعال و سازنده داشته باشند. این دو واژه عبارتاند از «سبقت» و «سرعت». در سورههای مبارکه مؤمنون/ 57-61، نازعات/ 4، انبیاء/ 90، آلعمران/ 114، توبه/ 100، مائده/ 48 و بقره/ 148 بارها به اهمیت این موضوع تأکید شده است.
در سالهای اخیر کمک شبکههای اجتماعی و اهمیت محرومیتزدایی برای جبران کمبودها باعث شد تا سرمایهداران و خیران غیربومی بیش از هر دوره دیگری به فکر کارهای نیک بیفتند و با ساخت بناهای عامالمنفعه شامل مدرسه، درمانگاه، خانه بهداشت، خوابگاه، همراهسرای بیماران، اهدای تجهیزات، کمک به کودکان و زنان بیسرپرست، مراسم گلریزان (آزادی زندانیان) و همچنین کمک به بیماران نیازمند صعبالعلاج که در قالب تشکلهای مردمی صورت گرفت، عصر طلایی رواج این سنت خداپسندانه و انساندوستانه شکل گرفت و «سبقت» و «سرعت» سفارششده در قرآن کریم نیز تحقق یافت.
این مقدمهای بود تا نگاهی به وضعیت فعالیت خیران و میزان مشارکت متمکنان مالی در سیستانوبلوچستان بیندازیم. این منطقه کمترتوسعهیافته، به دلیل دوری از پایتخت و سکونت در مناطق کویری و صعبالعبور و نگاه خاص مرکزنشینان، در گذشته کمتر مورد توجه دولتهای مرکزی قرار
گرفته بود.
پس از انقلاب اسلامی، به مرور توسعه و تحول رواج یافت، اما به دلیل مشکلات بنیادی تاریخی و ضعفهای موجود در دولتها و همچنین ناتوانی افرادی که در مناصب مدیریتی قرار داشتند، آنگونه که باید حق محرومیتزدایی ادا نشد. از همینرو خیرین و متمولان مالی از سراسر کشور با نیتهای خیرخواهانه بذل و توجه ویژهای به این دیار داشتند که ساختوساز در شهرها و روستاها و کمکهای بنیادی دیگر ازجمله دستاوردهای این نیات خیرخواهانه بوده است.
از احداث مدارس، مساجد، مراکز بهداشتی و درمانی، کمک به مردم روستاها و آزادی زندانیان نیازمند همه و همه نتیجه پیشقدمشدن غیربومیان خارج از استان برای احیای سنت کار خیر بوده است. هرچند برخی خیرین بنا بر خواست خودشان و برای سود اخروی افزونتر، گمنام ماندهاند، اما با نگاهی به آمارهای ۲۰ سال اخیر و اسامی خیرینی که در منطقه بلوچستان کار نیکی از خود بهجا گذاشتهاند، نکته عجیبی که مشاهده میشود این است که به نسبت، کمترین میزان مشارکتکننده در این امور افراد بومی بودهاند!
اگر فرض را بر سابقه محرومیت سیستانوبلوچستان و کمبود افرادی که از بضاعت مالی برخوردار بودهاند، بگذاریم، با وضعیت املاک خصوصی، خودروهای گرانقیمت، منازل مسکونی تجملاتی و صدها لنج صیادی بزرگ که حداقل در 20 سال اخیر در شهرهای اصلی استان بهخصوص زاهدان، ایرانشهر و چابهار مشاهده میشود، معادلات فقر بر هم میخورد و چیزی که از سیمای شهرها و خودروهایش عیان است، این است که قشر ثروتمند و بسیار مرفه در این استان محروم کم نیستند. باید به دنبال پاسخ این پرسش گشت که چرا قشر مرفه در منطقه آنگونه که شایسته است، در کارهای خیرخواهانه مشارکت نمیکنند و کمتر اخباری به گوش میرسد که دردی از همشهریهای خود دوا کرده باشند یا سقفی برای نیازمندی ساخته باشند؟
قطعا یکی از پاسخهای این پرسش، عدم فرهنگسازی در این زمینه است و پاسخهای دیگر آن را باید در نگاه و بینش این افراد جستوجو کرد. به هر رو، امیدواریم روزی برسد که درخت نیکوکاری توسط ثروتمندان بومی و محلی در این منطقه کاشته و به ثمر بنشیند.