ظهور روشنفکر عصیانگر
در میان رمانهای کلاسیک قرن نوزدهم ادبیات روسیه، «پدران و پسران» ایوان تورگنیف به چند دلیل اثری شاخص و جریانساز است. «پدران و پسران» مهمترین اثر تورگنیف به شمار میرود و یکی از قابل توجهترین شخصیتهای داستانی را به ادبیات کلاسیک معرفی کرده است.
«پدران و پسران» سالها پیش با ترجمه مهری آهی به فارسی ترجمه شده بود و فرزانه طاهری پس از چند دهه ترجمه دوبارهای از آن در نشر مرکز منتشر کرده است. تورگنیف در دورانی «پدران و پسران» را نوشت که در روسیه رژیم مستبد نیکلای اول با تمرکز بر دیوانسالاری گسترده و ناسیونالیسم مبتنی بر بزرگداشت استبداد روسی قدرت را در دست داشت و شدیدترین شکل سانسور و ابزارهای پلیسی در جامعه حاکم بود. در این دوران تورگنیف با نوشتن «پدران و پسران» شخصیتی با نام بازارف را خلق کرد که صدایی تازه در ادبیات روسی بود. طاهری درباره تورگنیف و این رمانش نوشته: «تورگنیف خود از اشراف بود؛ اما برخلاف تالستوی اشرافی و خودمحور، که تقریبا یک دهه پس از تورگنیف وارد میدان ادبیات شده بود و همچنان در رمانها و داستانهایش بر اشراف و نجبا و روستاییان تمرکز داشت، تلاش کرد انسانی را در رمانش جان ببخشد که زادهشدنش را در جامعه احساس میکرد. در زمان او، مرزهای میان طبقات اجتماعی در جامعه کاملا تقسیمشده روسیه کمکم داشت فرومیریخت؛ اما تورگنیف در ترسیم این فرایند در ادبیات پیشگام بود». بازارف روسی جوان و شمایلی از روشنفکری است که روبهروی نظم مسلط میایستد و البته به حکم کور سرنوشت میمیرد.