|

اروپا و چالش تحریم‌های ایران

درحالی‌که «استراتژی نگاه به شرق» در ایران زیر سؤال می‌رود، نزدیکی دیپلماتیکی که ایران با غرب آغاز کرده وارد توالی توازن قوا می‌شود که نوید موقعیت دشواری را می‌دهد. اکنون جمهوری اسلامی به‌خوبی می‌داند که جوانان کشور خواهان آینده‌ای به دور از تحریم‌های بین‌المللی و سلب آزادی‌های فردی هستند. فعالیت دیپلماتیک مقامات ایرانی بخشی از این تمایل برای خارج‌کردن ایران از طرد اقتصادی و سیاسی به منظور احیای اقتصاد ایران و بازگرداندن چشم‌انداز آینده به نیروهای نخبه و پویاست که در حال حاضر به مهاجرت می‌اندیشند.

درحالی‌که «استراتژی نگاه به شرق» در ایران زیر سؤال می‌رود، نزدیکی دیپلماتیکی که ایران با غرب آغاز کرده وارد توالی توازن قوا می‌شود که نوید موقعیت دشواری را می‌دهد. اکنون جمهوری اسلامی به‌خوبی می‌داند که جوانان کشور خواهان آینده‌ای به دور از تحریم‌های بین‌المللی و سلب آزادی‌های فردی هستند. فعالیت دیپلماتیک مقامات ایرانی بخشی از این تمایل برای خارج‌کردن ایران از طرد اقتصادی و سیاسی به منظور احیای اقتصاد ایران و بازگرداندن چشم‌انداز آینده به نیروهای نخبه و پویاست که در حال حاضر به مهاجرت می‌اندیشند.

در حالی که متحدان آسیایی ایران یعنی چین و روسیه، با وجود مشارکت‌های متعددی که آنها را به ایران مرتبط می‌کند، نشانه‌های زیادی از دوگانگی راهبردی نشان می‌دهند، تعهد به تنوع‌بخشیدن به روابط منطقی باید راه را برای توسعه یک توافق جدید با غرب هموار کند. برنامه جامع اقدام مشترک که هنوز به طور رسمی در حال اجراست، اولین راه برون‌رفت را فراهم می‌کند. این برنامه تصریح می‌کند که چندین تحریم غرب علیه ایران مرتبط با برنامه‌های هسته‌ای و بالستیک تا اکتبر آینده منقضی می‌شوند. معاهده و قطع‌نامه 2231 سازمان ملل همچنین تصریح می‌کند که سازمان ملل باید ممنوعیت واردات و صادرات فناوری موشک‌های بالستیک و همچنین پهپادهای با برد 300 کیلومتر یا بیشتر را لغو کند.

با وجود این، اطلاعات اخیر حاکی از آن است که اروپایی‌ها قصد حفظ تمامی این تحریم‌ها به دلیل شراکت نظامی ایران با روسیه و مشارکت در درگیری اوکراین در کنار مسکو را دارند. در پاسخ، رسانه‌های فوق محافظه‌کار ایرانی اروپا را به تسریع برنامه هسته‌ای ایران و افزایش بُرد موشک‌های بالستیک تهدید می‌کنند، تا جایی که اروپا به طور بالقوه در تیررس موشک‌های ایران قرار خواهد گرفت. فراتر از لفاظی انتقام‌جویانه از شرایط، چگونه می‌توان این تهدیدها را درک کرد؟

باید اذعان داشت که زرادخانه ایران بسیار کارآمد و فنی است و دیگر نیازی به نشان‌دادن کارایی همه موشک‌های بالستیک آن، چه در یمن و چه در عربستان سعودی نیست. علاوه بر این، ایران با زیر پا گذاشتن تعهدات خود در قبال معاهده وین پس از خروج یکجانبه ایالات متحده در سال 2018، به مدت یک سال منتظر ماند تا به برنامه هسته‌ای خود ادامه دهد تا جایی که با افزایش تدریجی غنی‌سازی اورانیوم از 3.67 درصد به 60 درصد، ایران توانسته است در سه سال به یک «آستانه» تبدیل شود. این وضعیت از نظر منطقی غیرقابل برگشت است و غربی‌ها مانند همسایگان نزدیک ایران باید در مذاکرات به آن توجه کنند. با این حال، بعید به نظر می‌رسد که ایران وارد یک درگیری گسترده با قدرت‌های بزرگ غربی شود، چراکه این موضوع از یک سو مورد حمایت مردم ایران نخواهد بود و از سوی دیگر می‌تواند چالش‌های بیشتری نسبت به منافع احتمالی برای ایران دربر داشته باشد.

بنابراین مسئله واقعی تا حدودی دیپلماتیک است. در حالی که خروج ایالات متحده از توافق وین اولین چالش بزرگ برای ایران به حساب می‌آمد، تهران پس از آن به تدریج اقدامات جبرانی را عمدتا با راه‌اندازی مجدد برنامه هسته‌ای، به منظور ایجاد توازن قوا با غرب و تشویق آنها به بازگشایی مذاکرات انجام داد. در حالی که این موضع‌گیری در شرف به ثمر نشستن بود، اعتراضات پاییز 2022 در ایران این روند را متوقف کرد. اگرچه ازسرگیری مبادلات غیررسمی از سوی تهران و واشنگتن تکذیب می‌شود، اما امید به انعقاد یک توافق غیررسمی برای دورزدن آزمون بررسی معاهده توسط کنگره آمریکا که در این موضوع اختلاف نظر زیاد دارد را برانگیخت.

در واقع، ایران آماده کُندکردن روند پیشرفت برنامه هسته‌ای خود به شرط لغو تحریم‌های اصلی اقتصادی و آزادسازی چندین میلیارد دلار از دارایی‌های مسدودشده در خارج از کشور است. تهران برای نشان‌دادن حسن نیت خود، همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سایت‌های حساس را که به نظر می‌رسید مانع اصلی برای ازسرگیری برجام باشد، از سر گرفته است.

در چنین شرایطی، شایعات پیرامون حفظ تحریم‌ها قطعا برای دورکردن ایران از روسیه است، آن هم در شرایطی که اختلافات علیه این متحد دوسویه در حال افزایش است و موضوعیت و دستاوردهای چنین مشارکتی در تهران نیز زیر سؤال می‌رود. با این حال، این استراتژی اهداف ایران را که اکنون متعهد به تنوع‌بخشیدن به روابط خود است، نادیده می‌گیرد. نزدیک‌شدن به غرب لزوما منجر به قطع روابط با روسیه نمی‌شود؛ بنابراین اگر کشورهای امضاکننده معاهده از لغو تحریم‌های مندرج در توافق وین با وجود الزاماتی که دارند امتناع بورزند، فوق محافظه‌کاران در ایران که فاقد اراده کامل برای جلوگیری از مرگ قطعی برجام و مخالف پیشنهاد متن جایگزین یا انتقالی هستند، این‌طور استدلال خواهند کرد که ایران از همه تعهدات خود معاف شده است و در چنین حالتی فقط برنامه‌های نظامی خود را ادامه خواهد داد. در نهایت این موضوع، تلاش‌های دیپلماتیک ایران با همسایگانش در خاورمیانه را به خطر می‌اندازد؛ بنابراین چنین تصمیمی از سوی غرب می‌تواند به بی‌ثباتی مجدد در منطقه منجر شود. آیا آنها پذیرای این موضوع هستند؟