|

مولدسازی عرصه عمومی؟

مولدسازی همانند بسیاری دیگر از واژه‌های کلیدی و بااهمیت، به واسطه اقدامات شتاب‌زده، گرفتار معانی متعددِ غیررسمی شده و معنای اصلی آن به حاشیه رفته است. واژگانی که چوب بی‌تدبیری‌ها را می‌خورند و چنان اعتبارشان از دست می‌رود که معنای محصَّل آن دیگر به‌راحتی قابل بازگشت نخواهد بود.

مولدسازی عرصه عمومی؟

سیدهادی حسینی-پژوهشگر شهرسازی: مولدسازی همانند بسیاری دیگر از واژه‌های کلیدی و بااهمیت، به واسطه اقدامات شتاب‌زده، گرفتار معانی متعددِ غیررسمی شده و معنای اصلی آن به حاشیه رفته است. واژگانی که چوب بی‌تدبیری‌ها را می‌خورند و چنان اعتبارشان از دست می‌رود که معنای محصَّل آن دیگر به‌راحتی قابل بازگشت نخواهد بود. در شرایطی که مصوبه مولدسازی دارایی‌های دولت مراحل اجرایی را طی کرده و چشمان نگران بی‌شماری، عمدتا با نگاهی بدبینانه بند بند این مصوبه را زیر ذره‌بین قرار داده‌اند، لازم است تا مجموعه حاکمیت با انجام برخی اقدامات مدبرانه، حس نیت خود را در مورد تصویب این مصوبه به اثبات برساند و معنای حقیقی و اعتبار ازدست‌رفته واژگان را دوباره به آنان بازگرداند. درحالی‌که شکاف‌های عمیق بین اذهان مسئولان و مردم ایجاد شده و گسل‌های ژرف میان نگاه‌ها برقرار است و هرگونه اقدام دولتی با واکنش‌های تند عمومی مواجه می‌شود، مسئولان باید در عمل نشان دهند که مطلوبِ مد نظر آنان، نه بهره‌برداری‌های مقطعی و زودگذر که حرکت در راستای تحقق منفعت عمومی است.

طی سالیان اخیر، گستره تملک دولت بر بسیاری از اماکن و فضاهای شهری به‌مرور افزایش یافته و به‌تدریج بخش قابل توجهی از فضاهای عمومی، ابتدا به فضای نیمه عمومی و سپس خصوصی تبدیل شده‌اند. فضاهایی که به ظاهر نام دولتی یا عمومی دارند، اما به واسطه واگذاری به دستگاه‌های صاحب نفوذ، به ملک طلق آنان بدل و فضا در انحصار قشر خاصی، طبقاتی شده است. محوطه‌های وسیعی که امروز در اختیار این‌ها قرار دارد، در گذشتة نه‌چندان دور بخشی از حیات جمعی و مکان خاطره‌سازی مردم بود و این روزها شهروندان مجازند فقط از پشت حصارها خاطرات خود را نظاره‌گر باشند. از طرف دیگر بسیاری از املاک تصاحب‌شده توسط بخش دولتی بلااستفاده رها شده و نه‌تنها منفعتی برای مردم ایجاد نمی‌کند که برای دولت هم نفعی ندارد. حالا که عزمی راسخ برای گشودن قفس آهنین (به تعبیر ماکس وبر) وجود دارد و فرصت مغتنمی برای بهره‌برداری از اموال و املاک مازاد و بلااستفاده دولتی پدید آمده است، نباید از این کورسوی امید در راستای تأمین منافع زودگذرِ این دولت و آن دولت؛ که باید در جهت تأمین نفع پایدار همگان بهره ببریم. علی‌رغم اینکه محتوای سند مولدسازی، ابهامات و کژتابی‌های فراوانی دارد، اما اگر مجریان این نکته را مد نظر داشته باشند که مولدسازی فقط فروش ملک و بهره‌برداری از منفعت مالی آن در پیشبرد امور جاری نیست، می‌توان از ظرفیت پدیدآمده بیشترین بهره ممکن را برد. گسترش فضای همگانی برای یک شهر و بسترسازی برای ایجاد عرصه عمومی، یکی از مهم‌ترین اقداماتی است که می‌تواند به تولید و بازتولید سرمایه اجتماعی منجر شود و چنان ارزش افزوده‌ای ایجاد کند که اثرات آن تا دهه‌ها پایدار بماند. هانا آرنت معتقد است عرصه عمومی به سبب موجودیتش، یادآور زندگی جمعی و عضویت تأثیرگذار تک‌تک افراد است. اگر می‌خواهیم بخشی از اعتماد ازدست‌رفته به جامعه و به‌ویژه قشر جوان بازگردد، هرچند به میزان اندک، خود را متعلق به جامعه بداند و احساس کند حداقلِ تأثیرگذاری را در جامعه خویش دارد، و باید شرایط استفاده از عرصه عمومی به شکل آزادانه برای مردم فراهم شود. امروز جامعه در شرایطی قرار دارد که بیش از هر زمان دیگر نیاز به برقراری زمینه گفت‌وگو و تعامل میان گروه‌های مختلف و اقشار گوناگون احساس می‌شود و چه جایی بهتر از فضای عمومی شهر؛ فضایی که امکان رسیدن به یک توافق جمعی واقعی را به حداکثر می‌رساند. شایسته است که دولت، از فرصت پدیدآمده در راستای تحقق نفع همگانی و برآوردن رؤیای دیرباز مردم استفاده کند؛ و اولا فضا‌های عمومی اشغال‌شده توسط سازمان‌ها و نهادهای دولتی و عمومی را به مردم بازگرداند و در ثانی فضایی برای تعامل جمعی و بستری برای گفت‌وگوی همگانی فراهم آورد.