|

گزارش «اهالی» از به‌حاشیه‌رفتن خدمات شهری ساکنین مناطق حاشیه‌ شهر

حاشیه در حاشیه

شرایط سخت اقتصادی، بسیاری را مجبور به اسکان در حاشیه شهر کرده و ساخت‌وسازهای حاشیه شهر هم به همان اندازه طی این سال‌ها اوج گرفته و تأسیس محلات جدید در اطراف شهر تهران ساکنانش را با چالش جدی ارائه خدمات شهری مواجه کرده است. حالا تعداد حاشیه‌نشین‌های شهر تهران طبق آمار رسمی به بیش از ۴۰۰ هزار نفر می‌رسد، اما آیا امکانات مناطق اطراف شهر، پتانسیل پذیرش این تعداد جمعیت و ارائه خدمات رفاهی را دارد؟

حاشیه در حاشیه
نسترن فرخه خبرنگار گروه جامعه روزنامه شرق

 نسترن فرخه: شرایط سخت اقتصادی، بسیاری را مجبور به اسکان در حاشیه شهر کرده و ساخت‌وسازهای حاشیه شهر هم به همان اندازه طی این سال‌ها اوج گرفته و تأسیس محلات جدید در اطراف شهر تهران ساکنانش را با چالش جدی ارائه خدمات شهری مواجه کرده است. حالا تعداد حاشیه‌نشین‌های شهر تهران طبق آمار رسمی به بیش از ۴۰۰ هزار نفر می‌رسد، اما آیا امکانات مناطق اطراف شهر، پتانسیل پذیرش این تعداد جمعیت و ارائه خدمات رفاهی را دارد؟

حاشیه‌نشین‌های بدون خدمات شهری

برج‌های سفیدرنگی که به شکل انبوه روی این کوه‌ها نقش بازی می‌کنند تا شاید بخشی از یک فضای شهری را به نمایش دربیاورند. شهرک‌های چسبیده به هم که عاری از هر خدمات شهری، حتی پارک یا فضای سبزی کوچک برای کودکان است.

اینجا تا چشم کار می‌کند جاده و ساختمان‌های بلندی است که انتهایی جز اتوبان‌های طویل ندارد. پردیس، منطقه‌ای که با پیشوند یک شهر در تیزرهای تبلیغاتی جای گرفت، اما ساکنانش با بیشتر خدمات شهری بیگانه هستند. در بخش زیادی از این 11 فاز هرچه ساختمان‌ها و محلات تازه‌ساخت‌تر باشند، به همان نسبت باید با خدمات کمتری هم دست‌وپنچه نرم کنند. حالا حتی ساکنین فاز 11 که جزو محلات پرسکنه و قدیمی پردیس محسوب می‌شوند، هنوز از نبود خط تاکسی و اتوبوس کافی گله دارند. ساکنین این فاز که در زون‌های دورتر به خیابان اصلی هستند، صبح‌ها چاره‌ای جز پیاده‌روی طولانی و طاقت‌فرسا در شیب‌های تند خیابان برای رسیدن به جاده اصلی ندارند؛ زیرا تنها امکان استفاده از وسایل حمل‌ونقلی، رسیدن به خیابان طراوت است.

والدین ساکن این محلات از نبود یا کمبود مراکز فرهنگی و تفریحی برای کودکانشان می‌گویند و افراد جوان‌تر به نبودن هیچ امکان تفریحی اشاره می‌کنند. از نبود سینما و سرای محله تا وسایل نقلیه برای تردد. موضوعی که شاید برای بیشتر محلات حاشیه‌ای شهر تهران صدق کند و این نمونه‌ای است از آنچه بر ساکنان حاشیه می‌گذرد.

حاشیه، پتانسیل این تعداد سکنه را دارد؟

حاشیه‌نشینی تعاریف متفاوتی دارد، اما آنچه علی دشتی، فعال حقوق شهری در گفت‌وگو با «اهالی» در مورد آن می‌گوید، موضوع بر سر حاشیه عرفی است؛ یعنی مناطق مسکونی که در قالب شهرک یا محلات ارزان در اطراف تهران شکل گرفته است. او در شروع صحبتش اشاره می‌کند: «اگر منظور از حاشیه شهر یک حاشیه عرفی باشد که به مناطق کمتر برخوردار و ضعیف گفته می‌شود باید حتما به آنها خدمات شهری ارائه شود. بنابراین منظور نقاط کمتر برخوردار در حاشیه شهر است. در تهران و برخی از کلان‌شهرهای کشور یک مشکل اساسی داریم و آن هم عدم تعیین دقیق و به‌هم‌ریختگی تصمیمات جغرافیایی و کشوری است. به‌طور مثال در تهران شهرداری 22گانه داریم، ولی در عین حال دو شهرستان هم داریم، که یکی شهرستان ری که فرماندار دارد، اما شهرداری و شورای شهر جداگانه‌ای ندارد و همین به‌هم‌ریختگی را در شمال شهر تهران برای تجریش هم داریم. در‌واقع به عبارتی جزو فرمانداری شهرستان لواسانات است».

خدمات برابر شهری برای همه

این فعال حقوقی در ادامه تصریح می‌کند: «بنابراین ما یک به‌هم‌ریختگی در خطوط کشوری داریم که بر تقسیمات جغرافیایی و مدیریت شهری منطبق نیست. همین موضوع باعث اثرات سوء در زمینه ارائه خدمات شهری خواهد بود. البته جدا از این، فکر می‌کنم منظور از حاشیه این است که شهرداری در هر حال در محدوده شهر تهران مکلف است تمام خدمات شهری را که در مناطق بالا دارد، ارائه کند. به نظر در شهر تهران، نقاط کمتر برخوردار مثل جنوب شهر، جزو محدوده شهری هستند و طبق قانون شهرداری مکلف است تمام خدماتی را که در شهر تهران ارائه می‌شود، به این مناطق هم ارائه دهد. البته برای برخی از روستاها که در محدوده شهر تهران قرار گرفته، شهرداری وظیفه‌ای ندارد، اما حاکمیت وظیفه دارد آنها را ساماندهی کند. مجموعه شهری تهران فقط شامل شهر تهران نمی‌شود؛ مثلا با وجودی که پرند جزو تهران محسوب نمی‌شود، اما رفتارهای اقتصادی و اجتماعی آن بر تهران تأثیر خواهد داشت. حال با این تفاسیر دیگر مناطق همچون اسلامشهر، ورامین، شهریار و جاهای دیگر هم به همین صورت خواهد بود که باید در مدیریت کلان‌شهری با کمک حاکمیت مورد توجه قرار گیرد. ما در کشور طرح مجموعه کلان‌شهری نداریم. به عبارتی جزیره‌های مختلف شهری و مدیریت محلی، شهرها را اداره می‌کنند، برای همین دچار یک به‌هم‌ریختگی هستیم که از همین نظر نقاطی در حاشیه کلان‌شهرها ایجاد می‌شوند که از خدمات کمی برخوردارند. همان‌طور که گفتم تا آنجا که در محدوده شهر تهران قرار دارد، شهرداری باید خدمات برابر ارائه دهد و از آنجا که خارج از محدوده شهری هستند حاکمیت باید به کمک مدیریت شهری بیاید. در هر حال کم‌برخوردار بودن این مناطق باعث آسیب‌های اجتماعی و اثرات سوء خواهد بود».

باید استانداردسازی خدمات شهری صورت گیرد

افزایش جمعیت در شهر تهران، چالش‌های بسیاری برای ارائه خدمات شهری در پی داشته که دشتی به تأثیر آن بر حاشیه اشاره دارد و می‌گوید: «شهر تهرانی که قرار بوده برای پنج میلیون نفر حد مطلوب را فراهم کند، الان نزدیک به دو برابر خدمات ارائه می‌دهد. قاعدتا شهرداری و مدیریت شهری به برخی مناطق رسیدگی بیشتر می‌کند که طبق قوانین شهری این خلاف است. ما در قانون اساسی مقوله منع تبعیض را داریم. ارائه خدمات در برخورد با افراد نباید تبعیض‌آمیز باشد. اما با این وضعیت ما نابرابری در شهر تهران می‌بینیم. شهرداری مکلف است براساس اصل برابری و بهره‌مندی شهروندان از امکانات، حداکثر تلاشش را در ارائه خدمات داشته باشد. ارائه خدمات در مدیریت نوین شهری، تعریف مشخصی دارد؛ یعنی نباید افراد در برخی مناطق دو الی سه کیلومتر راه بروند تا از مترو استفاده کنند و برخی دیگر 500 متر. حد استانداردی در دنیا وجود دارد که شهرداری باید دسترسی شهروندان به ایستگاه اتوبوس، مترو و تاکسی را استانداردسازی کند. حتی در مسائل حمل زباله هم باید که حد استاندارد این موضوع فراهم شود. درواقع حتی اولویت‌بندی در زمینه عدالت خدمات شهری هم وجود ندارد، یعنی مطالبه و نظارت حاکمیت بر شهرها به جای اینکه ارائه بودجه لازم برای خدمات‌رسانی در شهر تهران باشد، صرف مطالبات شهرداری و شورای شهر تهران برای مسائل بی‌اهمیت می‌شود. هرچند ما در مدیریت شهری دچار بی‌انضباطی مالی و عدم تدبیر هستیم. پس امیدی به حل زودهنگام این مسائل نیست ولی از این نظر که اینها وظیفه مدیریت شهری و حاکمیت است، باید این اتفاق بیفتد».

نبود خدمات شهری و تأثیر آن بر فضای جامعه

یکی از مسائل پراهمیت، تأثیر کمبود خدمات شهری برای شهروندان و تأثیر آن بر فضای فرهنگی و اجتماعی بوده؛ موضوعی که دشتی بر آن تأکید دارد و اضافه می‌کند: «ما یک مشکل عمده در این سال‌ها برای ایجاد شهرهای جدید داشتیم که عموما در اطراف شهرهای بزرگ ایجاد شدند. مثل پرند و پردیس که اقدام دولت بدون بررسی جامع و بدون پیش‌بینی منابع لازم بود. شهرهای بزرگ یک الی دو میلیون نفری ایجاد شد که درواقع فقط ساختمان‌هایی بودند که انسان‌ها در آن سکونت پیدا کردند، غافل از اینکه افراد آنجا نیاز به مدرسه، مهد کودک، پارک، مرکز خرید و فضای سبز دارند و اینها را متأسفانه ندیدند. اتفاقا همین مسئله باعث شد زمین و آپارتمان ارزان‌تر به آنها داده شود و افراد هم چاره‌ای نداشتند چون قدرت خریدشان به تهران نمی‌رسید. افراد به این مکان‌ها مهاجرت کردند، بعد دولت یادش آمد ما باید خدمات شهری و زیربنای رفاه و آسایش اجتماعی ارائه کنیم و کم‌کم به فکر ایجاد آن هم افتادند. قطعا نبود امکانات مناسب آسیب‌هایی دارد که نه‌تنها در آن منطقه بلکه در مناطق اطراف هم اثر خواهد داشت. مثلا در ساده‌ترین شکل ممکن فردی که از امکانات فضای سبز کافی برخوردار نیست، روحیه مناسب برای زندگی ندارد. امکانات شهری و میزان دسترسی‌ها در همه جای دنیا تعریف دارد و به هر میزان که برنامه‌‌ریزی‌ها باعث کمترشدن ارائه این خدمات شود، به همان اندازه باعث ناهنجاری‌های اجتماعی می‌شود».

این فعال حقوق شهری بر اهمیت رعایت قواعد شهری تأکید دارد و اضافه می‌کند: «در بسیاری از مناطق اطراف تهران قواعد شهری رعایت نشده است. ساختمان‌های ناایمن و نبود امکانات مطلوب برای زندگی، اداره شهر را در محاق فرومی‌برد. پس وقتی حکومت جایی را به عنوان شهر جدید پیش‌بینی می‌کند، باید طراحی درستی برای آن در نظر بگیرد. حال ما امید داریم نگاه جدیدی در این زمینه صورت گیرد».